سید علی دربانی

سید علی دربانی

مدرک تحصیلی: دانشجوی دکتری مشاوره دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۰ مورد.
۱.

تبیین مفهوم انفصال نسلی در مطالعه نسل زد

کلید واژه ها: انفصال نسلی نسل زد مفهوم تبیین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۱ تعداد دانلود : ۲۸۴
زمینه و هدف: وجود نظریات جدیدتر در تبیین تفاوت های میان نسلی و فرآیند تغییر و تحولات نسلی و پیش بینی پیامد آن ضروری و مهم به نظر می رسد. لذا هدف از پژوهش حاضر تبیین تفاوت های بین نسلی و پیش بینی تحولات نسلی بر اساس مفهوم انفصال نسلی بود. روش پژوهش: این پژوهش از نوع مروری و یک پژوهش تحلیلی-توصیفی بود. جهت گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای و اسنادی استفاده شد. پس از جمع آوری اطلاعات، یافته های مرتبط با موضوع مقاله حاضر جهت بحث و نتیجه گیری، در بخش یافته ها شرح داده شد. یافته ها: یافته ها حاکی تفاوت های بنیادین بین نسل زد و سایر نسل ها وجود دارد. این تفاوت ها گستره زیادی را شامل می شود از جمله: فرهنگی، اجتماعی، شناختی، هیجانی، رفتاری، زبانی، نگرشی و غیره. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که مفهوم انفصال نسلی به شناخت و تبیین بهتر پدیده های فرهنگی-اجتماعی مرتبط با نسل زد کمک می کند.
۲.

نقش واسطه ای رضایت جنسی در رابطه میان ویژگی های شخصیتی و طلاق عاطفی در مردان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رضایت جنسی طلاق عاطفی ویژگی های شخصیتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱ تعداد دانلود : ۸۹
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای رضایت جنسی در رابطه میان ویژگی های شخصیتی و طلاق عاطفی در مردان بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی و توصیفی بود. جامعه آماری این پژوهش عبارت بود از مردان شهر تهران در سال 1402-1401. در این مطالعه 263 نفر از مردان متاهل شهر تهران به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه رضایت جنسی لارسون (1998)، پرسشنامه طلاق عاطفی گاتمن (1998) و فرم کوتاه پرسشنامه NEO بوده است. سرانجام، داده های گردآوری شده از طریق پرسشنامه با استفاده از مدل معادلات ساختاری و نرم افزار SPSS و AMOS تجزیه و تحلیل شد. یافته ها یافته های پژوهش نشان داد که مدل پژوهش برازش خوبی داشته و تمامی مسیرها در مدل پژوهش دارای ضرایب معنی دار بودند. نتایج تجزیه و تحلیل آماری داده های گردآوری شده از طریق پرسشنامه نشان داد نقش میانجی متغیر رضایت زناشویی در رابطه ویژگی های شخصیتی با طلاق عاطفی در سطح 01/0 معنادار است (01/0 > P). نتیجه گیری: به طور کلی بر اساس یافته های به دست آمده در زمینه طلاق عاطفی، ویژگی های شخصیتی و رضایت جنسی زوجین می توان گفت که این سه متغیر با یکدیگر در ارتباط بوده به طوری که بررسی رابطه این سه در قالب مدل معادلات ساختاری نشان داد، که علاوه بر این که ویژگی های شخصیتی می توانند به پیش بینی طلاق عاطفی و بررسی بهتر وضعیت رابطه زناشویی کمک کنند، با در نظر گرفتن رضایت زناشویی به عنوان متغیر میانجی از آن جا که با توجه به نتایج به دست آمده در این پژوهش می تواند رابطه موجود میان ویژگی های شخصیتی با طلاق عاطفی را تقویت کند، می توانیم طلاق عاطفی را با دقت و اطمینان بیش تری پیش بینی کنیم. لذا نتیجه به دست آمده از این پژوهش می تواند در بررسی روابط زوجین مفید واقع شود.
۳.

اثربخشی مشاوره مبتنی بر توانمندی بر کاهش افسردگی زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مشاوره مبتنی بر توانمندی افسردگی زنان مطلقه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۷ تعداد دانلود : ۱۶۵
زمینه و هدف: طلاق از استرس زاترین فقدان هاست و موجب آشفتگی های هیجانی و مشکلات رفتاری در افراد می شود. اگرچه پیامدهای منفی طلاق هر دو زوج را گرفتار می سازد اما طبق پژوهش ها، آسیب پذیری زنان بعد از طلاق بیش تر از مردان است؛ لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مشاوره مبتنی بر توانمندی بر کاهش افسردگی زنان مطلقه انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش زنان مطلقه ای بودند که به علت افسردگی به مرکز مشاوره مهرآور شهر تهران در نیمه دوم سال 1400 مراجعه کردند که از بین کسانی که نمره بالایی در نگارش دوم پرسشنامه افسردگی Beck (1996) به دست آورده بودند، نمونه ای به تعداد 20 نفر به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش (10 نفر) و گواه (10 زوج) گمارده شدند. اعضای گروه آزمایش، 10 جلسه مداخله مبتنی بر توانمندی اسمیت (2006) را به صورت گروهی دریافت و اعضای گروه گواه در لیست انتظار قرار گرفتند. هر دو گروه قبل و بعد از آزمایش به ابزار اندازه گیری پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از واریانس اندازه مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مشاوره مبتنی بر توانمندی میزان افسردگی (78/13=F، 006/0=P) زنان مطلقه را به طور معنی داری کاهش داد. و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار گزارش شد. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان نتیجه گیری کرد که مشاوره مبتنی بر توانمندی افسردگی زنان مطلقه را کاهش می دهد. از این رو پیشنهاد می گردد مشاورین از این رویکرد در جهت کاهش افسردگی زنان مطلقه استفاده نمایند.
۴.

اثربخشی آموزش مبتنی بر توانمندی بر عملکرد تحصیلی دانشجویان

کلید واژه ها: آموزش مبتنی بر توانمندی عملکرد تحصیلی دانشجویان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۴ تعداد دانلود : ۱۴۱
زمینه و هدف: یکی از مسایل و مشکلات اساسی زندگی تحصیلی افراد و نظام آموزشی هر کشور، مسئله افت تحصیلی و پایین بودن سطح عملکرد تحصیلی دانش آموزان و دانشجویان آن کشور است. بنابراین، هدف پژوهش بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر توانمندی بر عملکرد تحصیلی دانشجویان بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر شبه آزمایشی با گروه آزمایش و گروه گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون بود. بدین منظور از جامعه آماری دانشجویان کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب (مجتمع ولیعصر(عج)) به صورت نمونه گیری تصادفی شناسایی 16 نفر انتخاب و به دو گروه آزمایش (8 نفر) و گواه (8 نفر) گمارش تصادفی شدند و عملکرد تحصیلی آن ها مورد سنجش قرار گرفت. این افراد در جلسه های آموزش مبتنی بر توانمندی اسمیت (2004) به صورت فردی در 10 جلسه 90 دقیقه ای شرکت کردند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره با به کارگیری نرم افزار تحلیل آماری SPSS تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که عملکرد تحصیلی (001/0P< ، 018/41= F) در گروه آزمایشی به طور معناداری افزایش یافته است. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که استفاده از آموزش مبتنی بر توانمندی می تواند به بهبود عملکرد تحصیلی دانشجویان کمک کند.
۵.

اثربخشی مشاوره مبتنی بر توانمندی بر افزایش حس خودارزشمندی زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مشاوره مبتنی بر توانمندی خودارزشمندی زنان مطلقه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵ تعداد دانلود : ۷۹
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مشاوره مبتنی بر توانمندی بر افزایش حس خودارزشمندی زنان مطلقه بود. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش زنان مطلقه مراجعه کننده به مرکز مشاوره مهرآور شهر تهران در سال 1400 بود که از بین کسانی که نمره کم تری در مقیاس خودارزشمندی کروکر و همکاران (2003) به دست آورده بودند، نمونه ای به تعداد 20 نفر به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش (10 نفر) و گواه (10 زوج) گمارده شدند. اعضای گروه آزمایش، 10 جلسه 90 دقیقه ای مداخله مبتنی بر توانمندی اسمیت (2006) را به صورت گروهی دریافت و اعضای گروه گواه در لیست انتظار قرار گرفتند. هر دو گروه قبل و بعد از آزمایش به مقیاس خودارزشمندی پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مشاوره مبتنی بر توانمندی میزان نمرات خودارزشمندی (23/63=F، 001/0=P) و خرده مقیاس های حمایت خانواده (31/46=F، 001/0=P)، عشق خدایی (10/32=F، 001/0=P)، شایستگی علمی (58/29=F، 001/0=P)، تقوا و پرهیزکاری (16/6=F، 019/0=P) زنان مطلقه را به طور معنی داری افزایش داد و این افزایش در مرحله پیگیری پایدار بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان نتیجه گیری کرد که مشاوره مبتنی بر توانمندی خودارزشمندی زنان مطلقه را افزایش می دهد.
۶.

روابط مبتنی بر سلطه/تسلیم و آزارخواهی/دیگرآزاری میان زوجین: یک مقاله مروری(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۲۷ تعداد دانلود : ۳۱۴
زمینه و هدف: امروزه در جهان نوعی از روابط جنسی میان زوجین شیوع پیدا کرده است که روابط مبتنی بر سلطه و تسلیم و آزارخواهی و دگرآزاری است و در ادبیات علمی و نیز ادبیات عام از اصطلاح بی دی اس ام برای این روابط استفاده می گردد که به طور کلی نوعی از مبادله قدرت و یا وجود درد در رابطه زناشویی میان زوجین است که منجر به برانگیختگی و ارضای جنسی می شود. تحقیقات پیشین رویکردی آسیب شناسانه به این موضوع داشته اما به مرور تمرکز پژوهش ها در این زمینه از آسیب شناسی فاصله گرفته است. هدف از این پژوهش مرور مقالات مرتبط با روابط مبتنی بر سلطه/تسلیم و آزارخواهی/دیگرآزاری میان زوجین است. روش پژوهش: پژوهش حاضر یک مطالعه مروری با رویکرد توصیفی تحلیلی بوده و جهت گردآوری داده ها از مقالات و کتب موجود در پایگاه های علمی معتبر استفاده گردید. یافته ها: پژوهش های پیشین نشان دادند که نگرش جامعه و درمان گران نسبت به این نوع روابط منفی بوده و این باعث شده است این افراد تحت تأثیر برچسب و داغ قرار بگیرند. از سوی دیگر، این نوع روابط با ویژگی های شخصیتی، رضایت زناشویی و رضایت جنسی رابطه دارد. به طور مثال، یافته ها حاکی از آن بود که این افراد برون گراتر و بازتر نسبت به تجربه هستند و از نظر تحصیلی و جایگاه شغلی در مراتب بالایی قرار می گیرند. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان گفت که این موضوع نیازمند مقالات بیش تر به ویژه به زبان فارسی می باشد. همچنین به متخصصین پیشنهاد می شود یافته های شرح داده شده را در کار خود لحاظ کرده و در ابتدای روند تشخیص و درمان افرادی که تمایل به این نوع روابط دارند را برچسب گذاری نکرده و علائم و نشانه های اختلال را با دقت بیش تری جهت تصمیم گیری بررسی نمایند.
۷.

الگو یابی معادلات ساختاری تأثیر سبک تفکر منطقی _ انتقادی با پیشرفت تحصیلی با نقش میانجی کنترل عمل در دانش آموزان کنکوری(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۹۱ تعداد دانلود : ۱۳۰
زمینه و هدف: تاکنون مدل های چند متغیره روان شناختی و اجتماعی متعددی برای پیش بینی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در آستانه کنکور مورد بررسی قرار گرفته است؛ این پژوهش با هدف بررسی تأثیر سبک تفکر منطقی _ انتقادی با پیشرفت تحصیلی با نقش میانجی کنترل عمل در دانش آموزان کنکوری انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان کنکوری شهر اصفهان در سال 1399 بود. در ابتدا نمونه ای به حجم 400 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شد؛ اما تحلیل نهایی بر روی 356 دانش آموز کنکوری انجام شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه سبک تفکر منطقی – تجربی اپشتاین و پاسینی (۱۹۹۹)، پرسشنامه پیشرفت تحصیلی فام و تیلور (1994) و پرسشنامه کنترل عمل دیفندروف و همکاران (۲۰۰۰) بود. داده ها به کمک نرم افزارهای SPSS و LISREL و با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که مدل مربوط به رابطه بین سبک تفکر منطقی _ انتقادی با پیشرفت تحصیلی با توجه به نقش میانجی کنترل عمل از برازش مناسبی برخوردار است. همچنین یافته های پژوهش نشان داد که ۳۴ درصد واریانس مشاهده شده پیشرفت تحصیلی از طریق ترکیب متغیرهای سبک تفکر منطقی-انتقادی و کنترل عمل قابل تبیین است. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان دهنده نقش میانجی کنترل عمل در رابطه بین سبک تفکر منطقی _ انتقادی با پیشرفت تحصیلی است؛ بنابراین در نظر گرفتن نقش این متغیرها توسط متخصصان، مشاوران تحصیلی و برنامه ریزان به هنگام کار با دانش آموزان کنکوری و به طور خاص در مراکز و موسسه های تحصیلی و کنکوری، ضروری به نظر می رسد.
۸.

اثربخشی خانواده درمانی راهبردی کوتاه مدت بر تعارض های زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تعارض زناشویی خانواده درمانی راهبردی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۸ تعداد دانلود : ۴۸۴
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی خانواده درمانی راهبردی کوتاه مدت بر تعارض های زناشویی انجام شد. روش: پژوهش حاضر نیمه تجربی با گروه های آزمایش، گروه گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل زوجین مراجعه کننده به مرکز مشاوره شرکت مهندسی و توسعه نفت است که از میان آن ها تعداد 45 نفر که به دلیل داشتن مشکلات زناشویی و خانوادگی به این مرکز مراجعه کردند به صورت در دسترس انتخاب شدند. پس از همتاسازی آزمودنی ها، ملاک های ورود و خروج پژوهش به شیوه هدفمند 20 زوج انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایشی و گواه گمارش شدند. در این پژوهش 10 زوج (20 نفر) در گروه آزمایش و 10 زوج (20 نفر) در گروه گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش پس از اجرای پیش آزمون به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای درمان دریافت کردند؛ اما گروه گواه پس از انجام پیش آزمون، هیچ گونه درمانی دریافت نکردند. هر دو گروه در سه مرحله ی پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 2 ماهه به وسیله ی پرسشنامه های مذکور مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که خانواده درمانی راهبردی کوتاه مدت بر بهبود تعارضات زوجین شرکت کننده در پس آزمون و پیگیری (5/92=P=0/005,F) اثر داشته است. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان نتیجه گیری کرد که خانواده درمانی راهبردی کوتاه مدت علاوه بر ارتقا سطح سازگاری زوجین منجر به کاهش تعارضات نیز شده است.
۹.

مقایسه بهوشیاری و خودشناسی با نظم دهی هیجانی و خود-کارآمدی در دانشجویان ترم اول و آخر

تعداد بازدید : ۱۴۵ تعداد دانلود : ۱۳۱
زمینه و هدف: خودکارآمدی همان قضاوت فرد نسبت به توانایی های خود و اطمینان از دارا بودن قابلیت های فردی است. افرادی که دارای خودکارآمدی بالاتری هستند، از بهوشیاری و خودشناسی بهتری برخوردار بوده و اهداف بالاتری را در نظر گرفته و با تنظیم هیجانی رفتار مطلوب تری را در پیش می گیرند و به موفقیت های بیشتری در زمینه های مختلف از جمله تحصیل دست می یابند. روش پژوهش: این پژوهش توصیفی- تحلیلی و با هدف کلی تعیین و مقایسه میزان بهوشیاری و خودشناسی با خودنظم دهی هیجانی و خودکارآمدی در دانشجویان ترم اول و ترم آخر مقطع کارشناسی که در سال تحصیل 94-95 در دانشگاه شهید بهشتی حال تحصیل بودند و با این فرض که بین نظم دهی هیجانی و خودکارآمدی آنان تفاوت وجود دارد، طراحی شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی ورودی جدید سال 94 (1420 نفر) و دانشجویان سال آخر مقطع کارشناسی (1660 نفر) را در بر می گیرد. به همین منظور نمونه ی آماری پژوهش شامل 302 نفر دانشجویان ورودی جدید و 312 نفر دانشجویان ترم آخر با میانگین سنی 45/20 (انحراف معیار 92/1) و بر اساس فرمول کوکران محاسبه و به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس بهوشیاری، خودشناسی انسجامی، نظم دهی هیجانی و خودکارآمدی شرر بوده و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره بوده است. یافته ها: نتایج نشان داد که بین خودشناسی، نظم دهی هیجانی و خودکارآمدی در دانشجویان ترم اول و آخر تفاوت معناداری دیده می شود (01/0=P)؛ اما در متغیر بهوشیاری بین دانشجویان تفاوتی دیده نشد (0/05P). نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که با افزایش نظم دهی هیجانی و همچنین خودشناسی بهتر، فرد از خودکارآمدی بالاتری برخوردار است.
۱۰.

تأثیر درمان متمرکز بر شفقت در تقویت حرمت خود و تاب آوری کودکان و نوجوانان دارای والدین طلاق گرفته(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: متمرکز بر شفقت حرمت خود تاب آوری طلاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۱ تعداد دانلود : ۳۹۹
زمینه و هدف: طلاق والدین، یکی از عمده ترین رویدادهای تنشگر است که کودکان و نوجوانان با آن مواجه می شوند و اثرات کوتاه مدت و بلندمدت اقتصادی، اجتماعی، عاطفی، و هیجانی بر کودکان و نوجوانان به جای می گذارد. هدف این پژوهش تعیین اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت در تقویت حرمت خود و تاب آوری کودکان و نوجوانان دارای والدین طلاق گرفته، بود. روش: روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دو ماهه بود. نمونه مورد مطالعه 23 کودک و نوجوان پسر دارای والدین طلاق گرفته 10 تا 13 سال شهر کرج در سال 1396 بودند که به دلیل مشکلات رفتاری، عاطفی، و تحصیلی به مرکز مشاوره آموزش و پرورش ناحیه 1 کرج ارجاع داده شده بودند که پس از غربالگری با پرسشنامه حرمت خود پپ (1999) و تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) به صورت در دسترس 20 نفر از آنها انتخاب، و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند. گروه آزمایش مداخله هفتگی درمان متمرکز بر شفقت (گیلبرت، 2009) را به شکل گروهی در 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند؛ این در حالی بود که گروه گواه، هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: یافته های این مطالعه تفاوت معناداری را بین عملکرد دو گروه آزمایش و گواه در حرمت خود (5/67=F، 0/02=p) و تاب آوری (12/68=F، 0/001=p) در مرحله پس آزمون و پس از دو ماه پیگیری نشان داد. نتیجه گیری: با توجه به اینکه میزان حرمت خود و تاب آوری به شکل گسترده ای بر کیفیت روابط میان فردی، تحصیلات، و سازش یافتگی کودکان و نوجوانان دارای والدین طلاق گرفته اثرگذار است، بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که مداخله درمان متمرکز بر شفقت با اصلاح و افزایش تعامل های بین فردی، باعث افزایش حرمت خود و تاب آوری کودکان و نوجوانان می شود.
۱۱.

نقش جهت گیری مذهبی، خود مهارگری و بخشودگی در پیش بینی رضایت زناشویی

کلید واژه ها: جهت گیری مذهبی خودمهارگری بخشودگی رضایت زناشویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۹ تعداد دانلود : ۲۷۳
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین نقش جهت گیری مذهبی، ظرفیت خودمهارگری و بخشودگی در پیش بینی رضایت زناشویی بود. روش: بدین منظور از میان کلیه کارکنان شرکت مهندسی و توسعه نفت تهران تعداد 150 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و پرسشنامه های جهت گیری مذهبی بهرامی احسان (1380)، خودمهارگری تانجنی و رای (2004)، بخشودگی احتشام زاده و همکاران(1389) و رضایت زناشویی انریچ (1989) را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافته ها: نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد بین رضایت زناشویی با روی آوری مذهبی، ظرفیت خودمهارگری و بخشودگی رابطه مثبت و بین رضایت زناشویی با روی گردانی مذهبی رابطه منفی معنادار وجود دار (000/0 P< ). نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد جهت گیری مذهبی، خودمهارگری و بخشودگی هر یک به صورت مجزا توان پیش بینی معنی دار متغیر رضایت زناشویی را دارند. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نقش مهم برخی متغیرهای بین شخصی مانند جهت گیری های مذهبی، ظرفیت خودمهارگری و بخشودگی در افراد را نشان می دهد که می توانند با رضایت زناشویی رابطه داشته باشند.
۱۲.

اثربخشی تحلیل رفتار متقابل در مقایسه با خانواده درمانی راهبردی کوتاه مدت بر تعارض های کلامی، غفلت و سوء رفتار زوج ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خانواده درمانی تحلیل رفتار متقابل راهبردی زوج ها سوء رفتار کلامی غفلت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵۴ تعداد دانلود : ۴۹۳
هدف: هدف پژوهش تعیین اثربخشی تحلیل رفتار متقابل و خانواده درمانی راهبردی کوتاه مدت بر تعارض های کلامی، غفلت و سوء رفتار زوج ها بود. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با دو گروه آزمایش، یک گروه گواه، طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دوماهه و جامعه آماری 45 زوج مراجعه کننده به مرکز مشاوره شرکت مهندسی و توسعه نفت تهران در سال 1396 بود. از این جامعه 30 زوج که بالاترین نمره با نقطه برش 120 را در پرسشنامه راهبردهای حل تعارض زناشویی اشتراوس 1979 کسب کرده بودند؛ انتخاب و به شکل تصادفی تعداد 20 نفر در هر یک از سه گروه کاربندی شدند. تحلیل رفتار متقابل کرونل، دی گراف، نیوتن و تانیسن (2016) و خانواده درمانی راهبردی کوتاه مدت هوریگیان، رابینز و سازپوسنیک (2004) در 8 جلسه 90 دقیقه ای گروهی هفته ای یکبار به گروه های آزمایش آموزش داده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج حاکی از تأثیر مداخله تحلیل رفتار متقابل و خانواده درمانی راهبردی کوتاه مدت بر تعارض کلامی (59/18 =F، 001/0 =P)، (78/14 =F، 003/0 =P)، غفلت (31/10 =F، 006/0 =P)، (64/6 =F، 014/0 =P) و سوء رفتار (24/4 =F، 03/0 =P)، (52/10 =F، 006/0 =P) و پایداری این تأثیر در مرحله پیگیری و تاثیر بیشتر خانواده درمانی راهبردی کوتاه مدت در تعارض کلامی نسبت به روش تحلیل رفتار متقابل بود؛ ولی در غفلت و سوء رفتار تفاوت میزان تأثیرگذاری دو روش معنادار نبود. نتیجه گیری: از آنجایی که هر دو روش منجر به کاهش تعارض های کلامی، غفلت و سوء رفتار در زوج ها می شوند؛ می توان از این دو روش به عنوان مداخله ای مؤثر برای حل تعارض و بهبود رابطه زوج ها استفاده کرد.
۱۳.

اثربخشی آموزش تن آرامی بر عملکرد جنسی در زنان مبتلا به واژینیسموس

کلید واژه ها: تن آرامی عملکرد جنسی واژینیسموس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۳ تعداد دانلود : ۲۴۹
هدف: مطالعه حاضر با هدف اثربخشی آموزش تن آرامی بر عملکرد جنسی زنان مبتلا به واژینیسموس شهر تهران انجام شد. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه آزمایش و گواه بود که در تابستان 95 بر روی 18 زن مبتلا به واژینیسموس مراجع کننده به مراکز مشاوره مهرآور و گروه همراه شهر تهران انجام شد. از بین افراد مراجعه کننده، زنانی که بر اساس پرسشنامه عملکرد جنسی زنان روزن و همکاران (2000) و مصاحبه بالینی مبتلا به واژینیسموس بوده، 18 زن به روش در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (8 نفر) و گواه (8 نفر) قرار گرفتند. زنان گروه آزمایش در یک دوره آموزش تن آرامی که طی 6 جلسه 2 ساعته هفتگی به صورت انفرادی و گروهی برگزار شد، شرکت کردند و زنان گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. داده ها پس از گردآوری با استفاده از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد آموزش تن آرامی بر عملکرد جنسی زنان (58/79= F ، 001/0 = P ) مؤثر بود و این تأثیر در مرحله پیگیری پایدار بوده است. نتیجه گیری: بنابراین نتیجه می گیریم تمرین های تن آرامی باعث کاهش اضطراب و ترس از مقاربت در زنان دارای واژینیسم پس از خاتمه جلسات درمانی و پس از دوره پیگیری دو ماهه شد .
۱۴.

مقایسه اثربخشی تحلیل رفتار متقابل با خانواده درمانی راهبردی کوتاه مدت بر تعارض های زناشویی زوج های مراجعه کننده به مرکز مشاوره شرکت مهندسی و توسعه نفت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل رفتار متقابل تعارض خانواده درمانی راهبردی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۱ تعداد دانلود : ۳۴۱
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین و مقایسه اثربخشی تحلیل رفتار متقابل با خانواده درمانی راهبردی کوتاه مدت بر تعارض های زناشویی مراجعه کننده به مرکز مشاوره شرکت مهندسی و توسعه نفت تهران انجام شد. روش: پژوهش حاضر نیمه تجربی با گروه های آزمایش، گروه گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل زوج های مراجعه کننده به مرکز مشاوره شرکت مهندسی و توسعه نفت است که از میان آن ها تعداد 45 زوج که به دلیل داشتن مشکلات زناشویی و خانوادگی به این مرکز مراجعه کرده بودند؛ پس از همتاسازی آزمودنی ها، ملاک های ورود و خروج پژوهش به شیوه هدفمند 30 زوج انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه که دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه است گمارش شدند. در این پژوهش 10 زوج (20 نفر) در گروه درمانی به روش تحلیل رفتار متقابل؛ 10 زوج (20 نفر) در گروه درمانی به شیوه راهبردی کوتاه مدت و 10 زوج (20 نفر) در گروه گواه قرار گرفتند. دو گروه آزمایشی پس از اجرای پیش آزمون به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای درمان دریافت کردند؛ اما گروه گواه پس از انجام پیش آزمون، هیچ گونه درمانی دریافت نکردند. هر سه گروه در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 2 ماهه به وسیله پرسشنامه های مذکور مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر و از نرم افزار SPSS نسخه بیست و دوم استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که تحلیل رفتار متقابل و خانواده درمانی راهبردی کوتاه مدت هر دو بر بهبود تعارضات زوج های شرکت کننده در پس آزمون و پیگیری (92/5= F ، 005/0= p ) اثر داشته است. نتیجه گیری: به طور کلی می توان نتیجه گرفت که مداخلات با روش تحلیل رفتار متقابل و خانواده درمانی راهبردی کوتاه مدت بر کاهش تعارضات زناشویی تأثیر دارد و باعث کاهش تعارضات در بین زوج ها می شود. واژه های کلیدی: تحلیل رفتار متقابل، تعارض، خانواده درمانی راهبردی
۱۵.

بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر کیفیت زندگی و رضایتمندی زناشویی مادران خانه دار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد کیفیت زندگی رضایتمندی زناشویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲۴ تعداد دانلود : ۶۵۲
درمانهای مبتنی بر پذیرش و تعهد باعث افزایش انعطاف پذیری روانشناختی و ارتقاء سلامت روانی و کیفیت زندگی در افراد می شود . هدف این پژوهش بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر کیفیت زندگی و رضایتمندی زناشویی مادران خانه دار می باشد. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با روش پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر مادران خانه دار دارای کودکان پیش دبستانی شهر اسلامشهر بودند که جهت تعیین حجم نمونه پژوهش ابتدا از بین پیش دبستانی های موجود 3 پیش دبستانی به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب و از کلیه مادران خانه دار خواسته شد تا به پرسشنامه های کیفیت زندگی و رضایتمندی زناشویی پاسخ دهند و از بین کسانی که نمره بالاتری (طبق معیار نقطه برش) در این آزمون کسب کردند به عنوان نمونه پژوهشی به حجم 40 نفر و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل که تعداد هر گروه 20 نفر بود جایگزین شدند. پس از اجرای پرسشنامه های کیفیت زندگی و رضایتمندی زناشویی انریچ روی هر دو گروه کنترل و آزمایش، اعضای گروه آزمایش به مدت 8 جلسه و هر جلسه به مدت 90 دقیقه در جلسات آموزش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد شرکت کردند، هیچ یک از اعضای گروه کنترل در جلسات آموزشی شرکت نداشتند. پس از اتمام دوره آموزش، پرسشنامه ها مجدداً در مورد هر دو گروه اجرا شد و پس از 45 روز مجدداً آزمون پیگیری گرفته و داده های حاصل از پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری از طریق تحلیل کوواریانس و با استفاده از نرم افزار Spss-23 تحلیل شد. تحلیل داده ها نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، کیفیت زندگی و مولفه های آن و همچنین رضایتمندی زناشویی را در شرکت کنندگان گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل به طور معناداری افزایش داده است . بنابر یافته های این مطالعه، روش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، سبب افزایش کیفیت زندگی و رضایتمندی زناشویی مادران خانه دار می شود و نمایانگر افق های تازه ای در مداخلات بالینی است و می توان از آن به عنوان یک روش مداخله ای موثر در افزایش کیفیت زندگی و رضایتمندی زناشویی سود جست.
۱۶.

اثربخشی آموزش شوخ طبعی بر نشانه های هراس اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش شوخ طبعی هراس اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۳ تعداد دانلود : ۴۹۵
در این پژوهش اثربخشی آموزش شوخ طبعی بر کاهش نشانه های هراس اجتماعی در دانش آموزان بررسی شد. روش پژوهش شبه تجربی با طرح پیش آزمون    پس آزمون با گروه گواه و پیگیری 2 ماهه بود. از بین دانش آموزان پسر مراجعه کننده به مرکز مشاوره آموزش وپرورش اسلام شهر، پس از مصاحبه مقدماتی و اجرای سیاهه هراس اجتماعی (کانور و دیگران، 2001)، از بین دانش آموزانی که نمره بالاتری (طبق معیار نقطه برش بالینی) در این آزمون کسب کرده بودند، 30 دانش آموز انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. آموزش شوخ طبعی (مک گی، 2004) برای گروه آزمایش در 8 هفته پیاپی و به مدت 80 دقیقه اجرا شد و گروه گواه هیچ آموزشی در این مدت دریافت نکرد. داده های حاصل از مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری از طریق تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش شوخ طبعی، به کاهش نمره کل هراس اجتماعی و زیرمقیاس های ترس، اجتناب و ناراحتی فیزیولوژیکی در مرحله پس آزمون و ثبات نمره ها در مرحله پیگیری منجر می شود.
۱۷.

بررسی تأثیر آموزش گروهی تحلیل رفتار متقابل بر خودشفقتی و عزت نفس زنان آزاردیده عاطفی متقاضی طلاق(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: تحلیل رفتار متقابل خودشفقتی عزت نفس زنان آزاردیده عاطفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۰ تعداد دانلود : ۳۴۸
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش گروهی تحلیل رفتار متقابل بر خودشفقتی و عزت نفس زنان آزاردیده عاطفی متقاضی طلاق انجام شده است.روش: پژوهش حاضر نیمه تجربی با گروه آزمایش، گروه گواه و طرح پیش آزمون-پس آزمون بود. جامعه آماری در پژوهش حاضر شامل زنان متقاضی طلاق مراجعه کننده به دادگاه مجتمع قضائی خانواده 2 ونک در تابستان 1395 بودند. پس از جلب رضایت و اطمینان از محرمانه بودن نتایج پژوهش از آن ها درخواست شد که به پرسشنامه های آزار عاطفی، خودشفقتی (نف، 2003) و عزت نفس (کوپر-اسمیت) پاسخ دهند پس از جمع آوری و تجزیه وتحلیل پرسشنامه های پر شده 48 نفر نمره آزار عاطفی بالا و خودشفقتی و عزت نفس پایین گزارش نمودند. پس از تماس با زنان واجد شرایط ورود به پژوهش، تنها 24 نفر به مرکز مهرآور مراجعه و به صورت تصادفی به دو گروه 12 نفری آزمایش و گواه کاربندی شدند. پیش از شروع درمان هر دو گروه آزمایش و گواه در مرحله پیش آزمون به پرسشنامه های خودشفقتی و عزت نفس پاسخ دادند و سپس گروه آزمایش 8 جلسه به مدت 90 دقیقه تحت آموزش گروهی تحلیل رفتار متقابل قرار گرفتند و گروه گواه هیچ نوع درمانی را در این مدت دریافت نکردند؛ پس از پایان درمان مجدداً هر دو گروه آزمایش و گواه به پرسشنامه های خودشفقتی و عزت نفس پاسخ دادند. برای تجزیه وتحلیل داده های به دست آمده از روش های آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج: نتایج نشان داد که آموزش گروهی روان درمانی تحلیل رفتار متقابل بر خودشفقتی گروه آزمایش در مرحله پس آزمون اثر داشته است (001/0 P=، 73/14F=). همچنین این آموزش میزان عزت نفس (003/0 P=، 19/11F=) را نیز به طور معناداری افزایش داده است. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان نتیجه گیری کرد که آموزش گروهی روان درمانی تحلیل رفتار متقابل بر خودشفقتی و عزت نفس زنان گرفتار آزار عاطفی مؤثر است.
۱۸.

اثر بخشی مشاوره گروهی با رویکرد عقلانی-هیجانی- رفتاری(REBT) بر خودکارآمدی و سازگاری اجتماعی و عاطفی دانشجویان پسر خوابگاهی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: شیوه عقلانی- عاطفی- رفتاری خودکارآمدی سازگاری اجتماعی و عاطفی دانشجویان پسر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۸ تعداد دانلود : ۳۱۲
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مشاوره گروهی به شیوه عقلانی-عاطفی- رفتاری آلبرت الیس بر خودکارآمدی و سازگاری اجتماعی و عاطفی دانشجویان ساکن در خوابگاه انجام شده است. روش: مطالعه ی حاضر از نوع نیمه تجربی، با گروه آزمایش و کنترل و پیش آزمون و پس آزمون می باشد. جامعه ی آماری را کلیه ی دانشجویان پسر خوابگاهی دانشگاه شهید بهشتی تشکیل می دهند که جهت ارزیابی از وضعیت خودکارآمدی و سازگاری اجتماعی و عاطفی دانشجویان از پرسشنامه خودکارآمدیعمومی شرر (1982) و پرسشنامه سازگاری بل (1961) بروی کلیه دانشجویان ساکن در خوابگاه کوی پسران برگزار شد. بعد از استخراج نتایج آزمون ها ، جهت تعیین گروه آزمایشی و گواه به ترتیب در آزمون خودکارآمدی افرادی که نتایج پایینی کسب کرده بودند و در آزمون سازگاری اجتماعی و عاطفی افرادی که نتایج ضعیفی را کسب نموده بودند مشخص شدند. سپس به روش تصادفی ساده 30 نفر از میان این افراد تعیین و در دو گروه پانزده نفری آزمایشی و گواه بطور تصادفی تقسیم بندی شدند.گروه آزمایشی به مدت 8 جلسه،90 دقیقه و یک بار در هفته برنامه مشاوره گروهی به شیوه عقلانی- عاطفی- رفتاری را تجربه کردند. پس از اتمام جلسات مشاوره گروهی هر دو گروه، مورد آزمایش مجددا با پرسشنامه های یاد شده قرار گرفتند. داده های حاصل از این پژوهش با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره (مانکوا) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که مشاوره گروهی به شیوه عقلانی- عاطفی- رفتاری الیس، موجب بهبود خودکارآمدی و سازگاری اجتماعی و عاطفی در دانشجویان می گردد.
۱۹.

اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی بر سازگاری و خودکارامدی دانش آموزان دختر دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خودکارامدی دانش آموزان دختر سازگاری مهارت های اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۳ تعداد دانلود : ۳۳۱
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی بر سازگاری و خودکارامدی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه تجربی با گروه آزمایش، گروه گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه و جامعه آماری 24383 دانش آموز مقطع متوسطه ناحیه 2 آموزش و پرورش شهر اصفهان در سال تحصیلی 95-94 بود که در ابتدا به صورت خوشه ای دبیرستان های آزادی، شهید واقفی1 و کتیبه و سپس از هر دبیرستان 4 کلاس و از بین آن ها نمونه ای به تعداد 40 نفر به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه کاربندی شد. افراد گروه آزمایش، 8 جلسه آموزش مهارت های اجتماعی برگرفته از کتاب صدری دمیرچی و اسماعیلی قاضی ولوئی (1389) و کتاب هارجی، ساندرز و دیکسون (1390) را هر جلسه 90 دقیقه هفته ای 2 بار به صورت گروهی دریافت کردند. هر دو گروه قبل و پایان آموزش و نیز پس از گذشت 2 ماه در مرحله پیگیری، به مقیاس سازگاری دانش آموزان سینها و سینگ (1380) و خودکارامدی عمومی شرر، مادوکس، مرکاندنت، پرنتیس-دان، جاکوبز و روگرز (1982) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش مهارت های اجتماعی در بر سازگاری (55/12=F، 001/0=P) اثر داشته و میزان خودکارامدی را نیز به طورمعناداری افزایش داده (26/6=F، 01/0=P)؛ و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار مانده است. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که آموزش مهارت های اجتماعی روشی موثر برای ارتقاء سازگاری و خودکارامدی نوجوانان دختر است.
۲۰.

نقش هویت، خودشناسی و تاب آوری در ارضای نیازهای بنیادی روان شناختی نوجوانان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: هویت خودشناسی تاب آوری نیازهای بنیادی روان شناختی نوجوانان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۰ تعداد دانلود : ۳۷۱
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش هویت، خودشناسی و تاب آوری در ارضای نیازهای روان شناختی نوجوانان بود. روش: روش پژوهش همبستگی بود. بدین منظور 480 دانش آموز دختر و پسر مقطع متوسطه در رشته های تحصیلی علوم انسانی، تجربی و ریاضی با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار مورداستفاده در این پژوهش پرسشنامه هویت، خودشناسی انسجامی، تاب آوری و ارضای نیازهای روان شناختی بوده است. داده های به دست آمده با روش های آماری T مستقل برای مقایسه دو گروه، ماتریس همبستگی و رگرسیون چندگانه مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که بین خودشناسی و هویت رابطه مثبت و بین تاب آوری و ارضای نیازهای بنیادی با هویت رابطه منفی معناداری وجود دارد. همچنین بین ارضای نیازهای بنیادی با خودشناسی و تاب آوری رابطه مثبت معناداری به دست آمد. بین خرده مقیاس خودمختاری، شایستگی و ارتباط با خودشناسی و تاب آوری رابطه معناداری وجود دارد. تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که هویت، خودشناسی و تاب آوری واریانس نسبتاً خوبی از ارضای نیازهای بنیادی (18/0 = R2) را تبیین می کنند. همچنین بین هویت، خودشناسی، تاب آوری و ارضای نیازهای بنیادی در نوجوانان دختر و پسر تفاوت معناداری به دست آمد. نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش حکایت از پیش بینی هویت و خودشناسی در تاب آوری و نیازهای بنیادی روان شناختی در نوجوانان است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان