Assessment and Research in Applied Counseling (سنجش و پژوهش در مشاوره کاربردی سابق)
سنجش و پژوهش در مشاوره کاربردی دوره 4 بهار 1401 شماره 1 (پیاپی 11) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: مسئله سازگاری زناشویی به ویژه در افرادی که تازه تشکیل زندگی مشترک دادند و به خصوص آنهایی که علاوه بر مشکلات سایر متاهلان با مشکلات تحصیلی و درگیری های مربوط به آن نیز مواجه هستند، دو چندان می شود، بنابراین برای کاهش مشکلات سازگاری آنان باید عوامل مرتبط با آن شناسایی شود؛ لذا پژوهش حاضر با هدف پیش بینی سازگاری زناشویی بر اساس عدالت زناشویی و دلزدگی زناشویی در زنان متأهل انجام شد. روش پژوهش: جامعه آماری پژوهش شامل 1100 نفر از دانشجویان زن متأهل دانشگاه آزاد اراک بود که با روش نمونه گیری در دسترس و با استفاده فرمول تعیین حجم نمونه کوکران، تعداد 284 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه سازگاری دو عضوی گراهام اسپانیر (1976)، پرسشنامه عدالت زناشویی غفاری (1392) و پرسشنامه دلزدگی زناشویی پاینز (۱۹۹۶) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS24 و بهره گیری از آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون انجام شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان دادکه عدالت زناشویی به اندازه 43.2 % و دلزدگی زناشویی به اندازه 26.3 % از تغییرات سازگاری زناشویی را پیش بینی نمودند (P<0.05). همچنین عدالت زناشویی و دلزدگی زناشویی در مجموع 52.4 % از تغییرات سازگاری زناشویی را پیش بینی نمودند (P<0.05). نتیجه گیری: سازگاری زناشویی بر اساس عدالت زناشویی و دلزدگی زناشویی قابل پیش بینی است، با توجه به نتایج لازم است اقدامات سازمان یافته و مدونی توسط مراکز و سازمان های مرتبط با سلامت و نظام آموزش عالی در زمینه ارتقای سازگاری زناشویی صورت پذیرد.
اثربخشی درمان مبتنی بر ذهن آگاهی و مثبت اندیشی بر تنظیم هیجان و مکانسیم های دفاعی افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی در بهبود ترومای پس از آسیب مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه اثرات آموزش های مثبت اندیشی و ذهن آگاهی بر کسی پوشیده نیست و می توان از اثرات مثبت آن بر آن را بر روی بیماران مشاهده نمود. با توجه به این موضوع پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی درمان مبتنی بر ذهن آگاهی و مثبت اندیشی بر تنظیم هیجان و مکانسیم های دفاعی افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی در بهبود ترومای پس از آسیب مغزی به روش نیمه آزمایشی انجام گرفت. روش پژوهش: جامعه آماری این پژوهش بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی ناشی از ترومای آسیب مغزی بودند که از میان آن ها 60 نفر برای این پژوهش به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب می شوند. این پژوهش بر پایه پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل (30 نفر گروه آزمایش و 30 نفر گروه کنترل) اجرا شد. ابزار گرد آوری اطلاعات در پژوهش حاضر پرسشنامه استاندارد تنظیم هیجان گارنفسکی (2001) و پرسشنامه پرسشنامه استاندارد اندروز (1998) بود. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از آماری توصیفی و تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده در مرحله پیش آزمون بین گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی داری از نظر سطح تنظیم هیجان و مکانسیم های دفاعی وجود نداشت. اما پس از مداخله (آموزش مثبت اندیشی و ذهن آگاهی) به طور معنی داری بین دو گروه تفاوت معنی داری مشاهده شد. نتیجه گیری: با توجه به میانیگن های اصلاح شده حاصل از تحلیل کواریانس میتوان نتیجه گرفت آموزش مهارت های مثبت اندیشی و ذهن آگاهی موجب بهبود سطح تنظیم هیجان و بهبود مکانسیم های دفاعی در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل میگردد.
مقایسه علاقه اجتماعی بین دانش آموزان عادی و دیرآموز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: علاقه اجتماعی یکی از مفاهیمی است که برای اندازه گیری ارتباط فرد با افراد دیگر مورد استفاده قرار می گیرد. علاقه اجتماعی به معنای احساس تعلق و تعامل با دیگران است. هدف از این پژوهش مقایسه علاقه اجتماعی دانش آموزان دیرآموز با همتایان عادی آن ها در شهر مشهد بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان دیرآموز مشغول به تحصیل در مدارس عادی شهر مشهد بودند. نمونه ی این پژوهش شامل 145 دانش آموز مشتمل بر 73 دانش آموز عادی (27 پسر و 46 دختر) عادی و 72 دانش آموز دیرآموز (26 پسر و 46) که به صورت در دسترس انتخاب شدند. برای ارزیابی علاقه اجتماعی دانش آموزان از مقیاس علاقه اجتماعی برای کودکان ایرانی (SISIC) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد. یافته ها: تجزیه وتحلیل یافته ها نشان داد در بین دانش آموزان دیرآموز و عادی در نمره کل مقیاس و زیر مقیاس های علاقه اجتماعی از جمله مسئولیت پذیری- انجام تکلیف، ارتباط با مردم- همدلی، جرات و اطمینان، احساس برابری در مقابل کهتری- برتری تفاوت معنادار آماری (001/0>p) وجود داشت. نتیجه گیری: دانش آموزان دیرآموز از نظر علاقه اجتماعی در مقایسه با دانش آموزان عادی ضعیف تر هستند. این نتایج ضرورت توجه بیشتر به علاقه اجتماعی در کودکان دیرآموز را مطرح می کند.
ساخت و اعتبار سنجی پرسشنامه هیجان طلبی جنسی زنان در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هیجان خواهی به عنوان یک خصیصه شخصیتی در گستره هیجانی، موضوعی بسیار قابل ملاحظه است که آثار مشهود و نتایج غیرقابل انکاری بر روابط بین فردی داشته و می تواند گوشه ای از مسائل مربوط به روابط خانوادگی را در قالب روابط عاطفی بین دو فرد که پیمان زناشویی می بندند، روشن کند. با توجه به اینکه در کشور ما برای بررسی هیجان طلبی جنسی زنان پرسشنامه ای مستقل و بومی که با شرایط اجتماعی و اسلامی مطابقت داشته باشد، وجود ندارد ضرورت دارد که پرسشنامه ای معتبر در این موضوع طراحی و ساخته شود. لذا هدف پژوهش حاضر، اعتبار سنجی پرسشنامه هیجان طلبی جنسی زنان در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی بود. روش پژوهش: این پژوهش یک مطالعه توصیفی از نوع هنجاریابی بود، به این منظور از بین زنان آسیب دیده از خیانت شهرستان بجنورد 200 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه هیجان طلبی جنسی در زنان پاسخ دادند، در نهایت داده های گردآوری شده با استفاده از روش تحلیل عاملی تاییدی و آلفای کرونباخ تحلیل شدند. یافته ها: نتایج داده ها نشان داد که نسخه فارسی هیجان طلبی جنسی زنان در نمونه ایرانی دارای ساختار عاملی مورد تایید است. روایی سازه با استفاده از روش تحلیل عاملی تاییدی مورد بررسی قرار گرفت که نتایج نشان داد تمامی عوامل از برازش بسیار خوبی برخوردار بودند (01/0>P). نتیجه گیری: در مجموع نتایج پژوهش، روایی و پایایی مطلوب نسخه فارسی پرسشنامه هیجان طلبی جنسی زنان را تایید می کند؛ و بیانگر این مساله است که ابزار مناسب برای غربالگری در پژوهش های مرتبط می باشد.
پیامدهای پاندمی کرونا بر بهداشت روان: مطالعه مروری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: ویروس کرونا اولین بار در ووهان چین شناسایی شد؛ وقوع این پاندمی و اقداماتی که در جهت کنترل و قطع زنجیره انتقال این بیماری صورت گرفت گاها منجر به مشکلات روان شناختی متعدد می شود که اثرات طولانی مدتی برجای خواهد گذاشت و پیامدهای آن همچنان ادامه دارد. تأثیر شیوع یافتن بیماری های عفونی بر اختلالات روانی از چند جهت است. می تواند بر بیماری های روان که از قبل موجود است، تأثیر بگذارد. می تواند باعث ایجاد علائم روانی تازه در افراد به دنبال اثرات متقابل ایمنی و بیماری روانی شود. باعث ایجاد رنج در سرپرستان افراد آسیب دیده شود و باعث ایجاد انگ گردد. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع مروری است که به بررسی مطالعات انجام شده در زمینه پیامدها و ارائه مداخلات روان شناختی در زمان پنومونی ویروس کرونا از اسفند 1398 تا شهریور 1399 با استفاده از کلیدواژگان ویروس کرونا، پنومونی، مداخلات روان شناختی در بحران ها، سلامت روان، کووید-19، پاندمیک و با جستجو در سایت های معتبر پابمد، ساینس دایرکت، اسکوپوس، گوگل اسکالر، پروکوئست و همچنین پایگاه های داخلی همچون پایگاه جهاد دانشگاهی، ایرانمدکس و مگیران پرداخت. علاوه بر این، مقالاتی که به طور آنلاین توسط کمیسیون بهداشت ملی چین، مرکز ملی پیشگیری و کنترل بیماری ها و سازمان جهانی بهداشت منتشر شده بود، نیز مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: در مجموع مرور 48 مقاله نهایی نشان داد که در زمان پاندمی کووید-19 اثرات روان شناختی منفی از جمله اختلال استرس پس از سانحه، افسردگی، اضطراب، استرس، اختلالات خواب و عصبانیت در کادر درمان و دیگر افراد درگیر با کووید-19 به طور معناداری افزایش یافته بود. همچنین با مرور منابع معتبر مشخص شد که پیامدهای روان شناختی بیماری کووید-19 در پرسنل درمانی و مراقبت های بهداشتی، مردم عادی، بیماران مبتلا، خانواده ی بیماران مبتلا و کودکان متفاوت است. نتیجه گیری: در چشم انداز روان شناسی سلامت، راهبردهای مراقبتی برای طیف مختلف افراد و در نهایت، کاهش اثرات قرنطینه ارائه شده است. بر طبق مرور مطالعات انجام شده، مشخص شد که به طور کلی در زمان پاندمی کووید-19 شاهد کاهش سلامت روان افراد به خصوص کارکنان درمانی درگیر با این بیماری هستیم و لازم است مداخلات روان شناختی سریع، مداوم و به موقع صورت گیرد.
اثربخشی مشاوره مبتنی بر توانمندی بر کاهش افسردگی زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: طلاق از استرس زاترین فقدان هاست و موجب آشفتگی های هیجانی و مشکلات رفتاری در افراد می شود. اگرچه پیامدهای منفی طلاق هر دو زوج را گرفتار می سازد اما طبق پژوهش ها، آسیب پذیری زنان بعد از طلاق بیش تر از مردان است؛ لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مشاوره مبتنی بر توانمندی بر کاهش افسردگی زنان مطلقه انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش زنان مطلقه ای بودند که به علت افسردگی به مرکز مشاوره مهرآور شهر تهران در نیمه دوم سال 1400 مراجعه کردند که از بین کسانی که نمره بالایی در نگارش دوم پرسشنامه افسردگی Beck (1996) به دست آورده بودند، نمونه ای به تعداد 20 نفر به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش (10 نفر) و گواه (10 زوج) گمارده شدند. اعضای گروه آزمایش، 10 جلسه مداخله مبتنی بر توانمندی اسمیت (2006) را به صورت گروهی دریافت و اعضای گروه گواه در لیست انتظار قرار گرفتند. هر دو گروه قبل و بعد از آزمایش به ابزار اندازه گیری پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از واریانس اندازه مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مشاوره مبتنی بر توانمندی میزان افسردگی (78/13=F، 006/0=P) زنان مطلقه را به طور معنی داری کاهش داد. و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار گزارش شد. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان نتیجه گیری کرد که مشاوره مبتنی بر توانمندی افسردگی زنان مطلقه را کاهش می دهد. از این رو پیشنهاد می گردد مشاورین از این رویکرد در جهت کاهش افسردگی زنان مطلقه استفاده نمایند.