نوشین فتح الله زاده

نوشین فتح الله زاده

مدرک تحصیلی: کارشناسی ارشد روان شناسی بالینی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۹ مورد از کل ۹ مورد.
۱.

اثربخشی طرحواره درمانی هیجانی در مقایسه با واقعیت درمانی بر انتظارات از ازدواج در دختران مجرد مانده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انتظار ازدواج دختران مجرد مانده طرحواره های هیجانی واقعیت درمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۷ تعداد دانلود : ۴۰۱
هدف: هدف پژوهش تعیین اثربخشی طرحواره ها درمانی هیجانی و مقایسه آن با واقعیت درمانی بر انتظار از ازدواج در دختران مجرد مانده بود. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری دو ماهه و جامعه آماری 53 دختر مجرد 35 تا 40 ساله شهر تهران از سه مرکز مشاوره در سال 1397 بود. از بین داوطلبان پس از غربالگری با پرسشنامه انتظار از ازدواج جونز و نلسون (1996)، 45 دختر انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایشی 1 طرحواره های هیجانی، گروه آزمایشی 2 واقعیت درمانی و گروه گواه و در هر گروه 15 دختر جایگزین شد. برای گروه آزمایشی 1 از بسته درمانی لیهی (2016) به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای و یکبار در هفته و برای گروه آزمایشی 2 از بسته درمانی دوبا، گراهام، بریتزمن و میناترا (2009) در سه مرحله و در 6 جلسه 60 دقیقه ای یکبار در هفته استفاده و داده ها با استفاده از طرح تحلیل واریانس آمیخته تحلیل شد. یافته ها: نتایج در سطح معناداری 05/0>P، حاکی از تأثیر مداخله طرحواره هیجانی بر انتظار بدبینانه (03/18 P=)، انتظار آرمان گرایانه (52/19 F=) و انتظار واقع گرایانه از ازدواج (6/6 F=) و مداخله واقعیت درمانی بر انتظار بدبینانه (81/25 F=)، انتظار آرمان گرایانه (49/16 F=) و انتظار واقع گرایانه از ازدواج (65/5 F=) و پایداری این تأثیر در مرحله پیگیری در هر دو مداخله بود. نتایج نشان داد که میزان اثربخشی دو شیوه درمان تفاوت معناداری با یکدیگر ندارد (11/0P=). نتیجه گیری: از آنجا که هر دو مداخله منجر به کاهش نگرش و تصویر آرمان ناکارامد از انتظارات بدبینانه از ازدواج دختران مجرد می شود؛ بنابراین بهترین ابزار کمک کننده جهت شناسایی موقعیت برانگیزاننده طرحواره و شرایط اینجا و اکنون است و زمینه تغییر در فرد و به تبع آن در حوزه ازدواج را فراهم می کند
۲.

مقایسه میزان اضطراب کودکان مقطع ابتدایی بر مبنای کمال گرایی، سبک فرزندپروری و هوش هیجانی مادران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اضطراب کمال گرایی سبک فرزندپروری هوش هیجانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۶ تعداد دانلود : ۱۰۱۲
هدف از پژوهش حاضر مقایسه ی میزان اضطراب کودکان مقطع ابتدایی بر مبنای کمال گرایی، سبک فرزند پروری و هوش هیجانی مادران بود. این پژوهش از نوع توصیفی، علی مقایسه ای و به لحاظ هدف از نوع کاربردی بوده است. جامعه آماری این تحقیق دانش آموزان دوره ابتدایی شهر تهران و نمونه تحقیق شامل 100 نفر دانش آموز دختر و پسر ابتدایی مدارس منطقه 9 آموزش و پرورش تهران بوده که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهشی شامل مقیاس اضطراب کودکان اسپنس ، پرسشنامه کمال گرایی هیل ، پرسشنامه سبک فرزند پروری بامریند و پرسشنامه هوش هیجانی بار آن می باشد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها و بررسی فرضیه های تحقیق از آزمون های آماری تی مستقل و تحلیل واریانس سه راهه استفاده شد. یافته های پژوهشی نشان داد که میزان اضطراب کودکان دارای مادران با کمال گرایی بالا به طور معنا داری بیشتر از اضطراب کودکان دارای مادران با کمال گرایی پایین بوده (0001/0> ( P و بعلاوه مادران با هوش هیجانی بالا، فرزندانی با اضطراب پایین تر داشتند (0001/0> p ) و همچنین مادران با سبک های مقتدرانه بالا (002/0> p ) و استبدادی پایین (0001/0> p )، فرزندانی با اضطراب پایین تر داشتند. نتایج این پژوهش نشان داد که شیوه ی تعاملات مادر و فرزند نقش تعیین کننده ای در هیجانات منفی و اضطراب و اختلالات اضطرابی کودکان دارد و نتیجه حاصل، یافته های پژوهشی در تحقیقات مرتبط با علل وعوامل اضطراب کودکان را قوت می بخشد.
۳.

بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر کیفیت زندگی و رضایتمندی زناشویی مادران خانه دار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد کیفیت زندگی رضایتمندی زناشویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲۲ تعداد دانلود : ۶۵۱
درمانهای مبتنی بر پذیرش و تعهد باعث افزایش انعطاف پذیری روانشناختی و ارتقاء سلامت روانی و کیفیت زندگی در افراد می شود . هدف این پژوهش بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر کیفیت زندگی و رضایتمندی زناشویی مادران خانه دار می باشد. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با روش پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر مادران خانه دار دارای کودکان پیش دبستانی شهر اسلامشهر بودند که جهت تعیین حجم نمونه پژوهش ابتدا از بین پیش دبستانی های موجود 3 پیش دبستانی به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب و از کلیه مادران خانه دار خواسته شد تا به پرسشنامه های کیفیت زندگی و رضایتمندی زناشویی پاسخ دهند و از بین کسانی که نمره بالاتری (طبق معیار نقطه برش) در این آزمون کسب کردند به عنوان نمونه پژوهشی به حجم 40 نفر و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل که تعداد هر گروه 20 نفر بود جایگزین شدند. پس از اجرای پرسشنامه های کیفیت زندگی و رضایتمندی زناشویی انریچ روی هر دو گروه کنترل و آزمایش، اعضای گروه آزمایش به مدت 8 جلسه و هر جلسه به مدت 90 دقیقه در جلسات آموزش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد شرکت کردند، هیچ یک از اعضای گروه کنترل در جلسات آموزشی شرکت نداشتند. پس از اتمام دوره آموزش، پرسشنامه ها مجدداً در مورد هر دو گروه اجرا شد و پس از 45 روز مجدداً آزمون پیگیری گرفته و داده های حاصل از پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری از طریق تحلیل کوواریانس و با استفاده از نرم افزار Spss-23 تحلیل شد. تحلیل داده ها نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، کیفیت زندگی و مولفه های آن و همچنین رضایتمندی زناشویی را در شرکت کنندگان گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل به طور معناداری افزایش داده است . بنابر یافته های این مطالعه، روش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، سبب افزایش کیفیت زندگی و رضایتمندی زناشویی مادران خانه دار می شود و نمایانگر افق های تازه ای در مداخلات بالینی است و می توان از آن به عنوان یک روش مداخله ای موثر در افزایش کیفیت زندگی و رضایتمندی زناشویی سود جست.
۴.

اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر شرم درونی شده و خود انتقادی زنان آزار دیده عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آزار عاطفی خود انتقادی شرم درونی شده متمرکز بر شفقت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶۵ تعداد دانلود : ۸۱۵
هدف از مطالعه حاضر بررسی اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر شرم درونی شده و خودانتقادی زنان آزاردیده عاطفی بود. این پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه گواه با پیگیری 45 روزه بود. جامعه آماری شامل زنان متاهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه 2 شهر تهران در سال 1395 بود که پس از بررسی پرونده بالینی و مصاحبه تشخیصی 40 نفر از زنانی که نمره ای بالاتر از یک انحراف معیار از میانگین در مقیاس آزار عاطفی کسب کرده بودند به عنوان نمونه پژوهشی انتخاب و در 2 گروه آزمایش و گواه به صورت تصادفی کاربندی شدند. پیش از شروع درمان هر دو گروه به مقیاس شرم درونی شده و سطوح خودانتقادی پاسخ دادند و سپس گروه آزمایش 8 جلسه به مدت 90 دقیقه تحت آموزش گروهی درمان متمرکز بر شفقت قرار گرفتند و گروه گواه هیچ نوع درمانی را در این مدت دریافت نکردند؛ پس از پایان درمان هر دو گروه در مرحله پس آزمون و پیگیری مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تحلیل واریانس آمیخته نشان داد که آموزش گروهی درمان متمرکز بر شفقت بر شرم درونی شده گروه آزمایش در مرحله پس آزمون و پیگیری اثر داشته است. همچنین این آموزش میزان خودانتقادی درونی و خود انتقادی مقایسه ای را نیز به طور معناداری کاهش داده است. بر اساس یافته ها، درمان گروهی متمرکز بر شفقت می تواند به عنوان یک روش مداخله ای نوین در کاهش شرم درونی شده و خودانتقادی در زنان دچار آزار عاطفی به کار رود.
۵.

اثربخشی غنی سازی زندگی زناشویی بر اساس نظریه انتخاب بر کیفیت روابط زناشویی و صمیمیت زوج ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زناشویی صمیمیت کیفیت روابط نظریه انتخاب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸۳ تعداد دانلود : ۴۳۲
هدف: هدف پژوهش تعیین میزان تأثیر غنی سازی زندگی زناشویی بر اساس نظریه انتخاب بر کیفیت روابط زناشویی و صمیمیت زوج ها بود. روش: روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه و پیگیری یک ماهه بود. از بین 89 زوجی که در بازه زمانی مهر الی دی ماه 1395 به مرکز مشاوره یارستان شهر اصفهان مراجعه کرده بودند؛ 33 زوج که نمره های بالا را بر اساس نقطه برش نمره 50، در پرسشنامه وضعیت زندگی زناشویی گلمبوک-راست (1988) و نمره های پایین را بر اساس نقطه برش نمره 60، در پرسشنامه صمیمیت زناشویی والکر و تامپسون (1983) کسب کرده بودند؛ 15 زوج انتخاب و به شکل تصادفی 7 زوج در گروه آزمایش و 8 زوج در گروه گواه جایگزین شدند. زوج های گروه آزمایش مداخله هفتگی به شیوه غنی سازی زندگی زناشویی بر اساس نظریه انتخاب دوبا، گراهام، بریتزمن و میناترا (2009) را به شکل گروهی در سه مرحله در 6 جلسه ای 60 دقیقه ای دریافت کردند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: یافته ها تفاوت معناداری را بین عملکرد دو گروه آزمایش و گواه در کیفیت روابط زناشویی (72/7=F، 008/0=P) و صمیمیت زناشویی (49/27=F، 001/0=P) در مرحله پس آزمون و پس از یک ماه پیگیری نشان داد. ن تیجه گیری : با توجه به این که میزان صمیمیت به شکل گسترده ای بر کیفیت روابط زناشویی زوج ها اثرگذار است، مداخله غنی سازی زندگی زناشویی بر اساس نظریه انتخاب با اصلاح و افزایش تعامل ها بین زوج ها باعث افزایش صمیمیت و بهبود کیفیت روابط زناشویی آن ها می شود. ازاین رو توصیه می شود زوج درمانگران از این روش درمانی استفاده کنند.
۶.

اثربخشی آموزش شوخ طبعی بر نشانه های هراس اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش شوخ طبعی هراس اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۷ تعداد دانلود : ۴۹۱
در این پژوهش اثربخشی آموزش شوخ طبعی بر کاهش نشانه های هراس اجتماعی در دانش آموزان بررسی شد. روش پژوهش شبه تجربی با طرح پیش آزمون    پس آزمون با گروه گواه و پیگیری 2 ماهه بود. از بین دانش آموزان پسر مراجعه کننده به مرکز مشاوره آموزش وپرورش اسلام شهر، پس از مصاحبه مقدماتی و اجرای سیاهه هراس اجتماعی (کانور و دیگران، 2001)، از بین دانش آموزانی که نمره بالاتری (طبق معیار نقطه برش بالینی) در این آزمون کسب کرده بودند، 30 دانش آموز انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. آموزش شوخ طبعی (مک گی، 2004) برای گروه آزمایش در 8 هفته پیاپی و به مدت 80 دقیقه اجرا شد و گروه گواه هیچ آموزشی در این مدت دریافت نکرد. داده های حاصل از مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری از طریق تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش شوخ طبعی، به کاهش نمره کل هراس اجتماعی و زیرمقیاس های ترس، اجتناب و ناراحتی فیزیولوژیکی در مرحله پس آزمون و ثبات نمره ها در مرحله پیگیری منجر می شود.
۷.

بررسی تأثیر آموزش گروهی تحلیل رفتار متقابل بر خودشفقتی و عزت نفس زنان آزاردیده عاطفی متقاضی طلاق(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: تحلیل رفتار متقابل خودشفقتی عزت نفس زنان آزاردیده عاطفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۵ تعداد دانلود : ۳۴۸
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش گروهی تحلیل رفتار متقابل بر خودشفقتی و عزت نفس زنان آزاردیده عاطفی متقاضی طلاق انجام شده است.روش: پژوهش حاضر نیمه تجربی با گروه آزمایش، گروه گواه و طرح پیش آزمون-پس آزمون بود. جامعه آماری در پژوهش حاضر شامل زنان متقاضی طلاق مراجعه کننده به دادگاه مجتمع قضائی خانواده 2 ونک در تابستان 1395 بودند. پس از جلب رضایت و اطمینان از محرمانه بودن نتایج پژوهش از آن ها درخواست شد که به پرسشنامه های آزار عاطفی، خودشفقتی (نف، 2003) و عزت نفس (کوپر-اسمیت) پاسخ دهند پس از جمع آوری و تجزیه وتحلیل پرسشنامه های پر شده 48 نفر نمره آزار عاطفی بالا و خودشفقتی و عزت نفس پایین گزارش نمودند. پس از تماس با زنان واجد شرایط ورود به پژوهش، تنها 24 نفر به مرکز مهرآور مراجعه و به صورت تصادفی به دو گروه 12 نفری آزمایش و گواه کاربندی شدند. پیش از شروع درمان هر دو گروه آزمایش و گواه در مرحله پیش آزمون به پرسشنامه های خودشفقتی و عزت نفس پاسخ دادند و سپس گروه آزمایش 8 جلسه به مدت 90 دقیقه تحت آموزش گروهی تحلیل رفتار متقابل قرار گرفتند و گروه گواه هیچ نوع درمانی را در این مدت دریافت نکردند؛ پس از پایان درمان مجدداً هر دو گروه آزمایش و گواه به پرسشنامه های خودشفقتی و عزت نفس پاسخ دادند. برای تجزیه وتحلیل داده های به دست آمده از روش های آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج: نتایج نشان داد که آموزش گروهی روان درمانی تحلیل رفتار متقابل بر خودشفقتی گروه آزمایش در مرحله پس آزمون اثر داشته است (001/0 P=، 73/14F=). همچنین این آموزش میزان عزت نفس (003/0 P=، 19/11F=) را نیز به طور معناداری افزایش داده است. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان نتیجه گیری کرد که آموزش گروهی روان درمانی تحلیل رفتار متقابل بر خودشفقتی و عزت نفس زنان گرفتار آزار عاطفی مؤثر است.
۸.

اثربخشی آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد در افزایش کیّفیت زندگی و خود- شفقتی مادران کودکان ناتوان آموزش پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مادران مداخلات روان درمانی پذیرش و تعهد کیفیت زندگی خود-شفقتی کودکان ناتوان آموزش پذیر

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات دوران شیر خوارگی، کودکی و نوجوانی سایر اختلالات
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی مشاوره مشاوره خانواده
تعداد بازدید : ۱۰۸۷ تعداد دانلود : ۶۴۰
هدف پژوهش حاضر بررسی کارایی آموزش گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کیّفیت زندگی و خود شفقتی مادران دارای کودکان ناتوان آموزش پذیر بود. پژوهش نیمه آزمایشی با روش پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری 45 روزه انجام شد. بدین منظور از بین مراکز نگهداری کودکان ناتوان آموزش پذیر ذهنی و جسمی- حرکتی، دو مرکز (شمیم و سعادت) انتخاب و از بین مادران این کودکان که نمره پایین تری (طبق معیار نقطه برش) در مقیاس های کیّفیت زندگی (WHOQOL-BREF) و خود- شفقتی (نف) کسب کرده اند، به شیوه نمونه گیری هدفمند به حجم 30 نفر در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. سپس گروه آزمایش به دفعات 8 جلسه و به مدت 90 دقیقه در جلسات آموزش گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد شرکت کردند، درحالی که به گروه کنترل این آموزش ارائه نشد. پس از اتمام دوره آموزشی، پرسشنامه ها مجدداً در هر دو گروه اجرا و داده های حاصل از پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری از طریق تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها به واسطه تأثیر آموزش گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بین نمره های دو گروه آزمایش و کنترل و پایداری نتایج در مرحله پیگیری در متغیرهای کیّفیت زندگی و خود- شفقتی تفاوت معناداری را نشان دادند. با توجه به نتایج پژوهش می توان روش آموزش گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد را به عنوان شیوه ای آسان، کم هزینه، مؤثر و کارآمد با قابلیت کاربرد وسیع در بهبود کیّفیت زندگی و خود- شفقتی مادران دارای کودکان ناتوان آموزش پذیر به کار برد.
۹.

اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی بر سازگاری و خودکارامدی دانش آموزان دختر دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خودکارامدی دانش آموزان دختر سازگاری مهارت های اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۰ تعداد دانلود : ۳۲۶
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی بر سازگاری و خودکارامدی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه تجربی با گروه آزمایش، گروه گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه و جامعه آماری 24383 دانش آموز مقطع متوسطه ناحیه 2 آموزش و پرورش شهر اصفهان در سال تحصیلی 95-94 بود که در ابتدا به صورت خوشه ای دبیرستان های آزادی، شهید واقفی1 و کتیبه و سپس از هر دبیرستان 4 کلاس و از بین آن ها نمونه ای به تعداد 40 نفر به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه کاربندی شد. افراد گروه آزمایش، 8 جلسه آموزش مهارت های اجتماعی برگرفته از کتاب صدری دمیرچی و اسماعیلی قاضی ولوئی (1389) و کتاب هارجی، ساندرز و دیکسون (1390) را هر جلسه 90 دقیقه هفته ای 2 بار به صورت گروهی دریافت کردند. هر دو گروه قبل و پایان آموزش و نیز پس از گذشت 2 ماه در مرحله پیگیری، به مقیاس سازگاری دانش آموزان سینها و سینگ (1380) و خودکارامدی عمومی شرر، مادوکس، مرکاندنت، پرنتیس-دان، جاکوبز و روگرز (1982) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش مهارت های اجتماعی در بر سازگاری (55/12=F، 001/0=P) اثر داشته و میزان خودکارامدی را نیز به طورمعناداری افزایش داده (26/6=F، 01/0=P)؛ و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار مانده است. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که آموزش مهارت های اجتماعی روشی موثر برای ارتقاء سازگاری و خودکارامدی نوجوانان دختر است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان