Assessment and Research in Applied Counseling (سنجش و پژوهش در مشاوره کاربردی سابق)
سنجش و پژوهش در مشاوره و روانشناسی دوره 1 پاییز 1398 شماره 1
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه بین تعارض کار-خانواده و تعارض زناشویی با نقش واسطه ای سرمایه روان شناختی در کارکنان ایران خودرو دیزل بود. روش: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری آن را 5260 نفر از کارکنان ایران خودرو دیزل تشکیل دادند که 360 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب و به مقیاس های تعارض کار-خانواده کارلسون و همکاران (2000)، تعارض زناشویی اشتراوس (1979) و سرمایه روان شناختی لوتانز و آویلو (2007) پاسخ دادند. داده های به دست آمده با استفاده از ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون گام به گام مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: همبستگی بین متغیرها نشان داد که بین تعارض کار-خانواده و ابعاد آن با تعارض زناشویی رابطه منفی و بین سرمایه روان شناختی و خرده مقیاس های خودکارآمدی، امیدواری، تاب آوری و خوش بینی با تعارض زناشویی رابطه منفی (001/0= P ) معناداری دارد. همچنین بین سرمایه روان شناختی و خرده مقیاس های خودکارآمدی، امیدواری، تاب آوری و خوش بینی با تعارض کار-خانواده و ابعاد آن رابطه منفی (001/0= P ) معناداری به دست آمد. تحلیل رگرسیون گام به گام نیز تعارض کار-خانواده و سرمایه روان شناختی را پیش بینی کننده های معنی داری برای تعارض زناشویی نشان داد؛ هم چنین بر اساس نتایج معلوم شد که ابعاد خودکارآمدی، امیدواری، تاب آوری و خوش بینی پیش بینی کننده قوی تعارض زناشویی هستند. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که سرمایه روان شناختی به عنوان یک عامل ضربه گیر می تواند تأثیر منفی تعارض خانواده-کار و سرریزشدگی کار-خانواده بر تعارضات زناشویی کارکنان را تضعیف کند.
بررسی رابطه ناگویی هیجانی و تیپ شخصیتی D، با میانجی گری استرس ادراک شده بر میزان فشار خون بیماران قلبی
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف مطالعه حاضر تعیین رابطه ناگویی هیجانی و تیپ شخصیتی D با میانجی گری استرس، بر میزان فشار خون بیماران قلبی بود . روش: روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی و جامعه آماری این پژوهش را بیماران قلبی مراجعه کننده به بیمارستان امام رضا (ع) مشهد در زمستان 1393 تشکیل دادند. نمونه گیری به روش در دسترس صورت گرفت و از بین 623 نفر مراجعه کننده به بیمارستان تعداد 200 نفر انتخاب و به پرسشنامه های استرس ادراک شده کوهن، کاماراک و مرملستاین (1983)، تیپ شخصیتی D و نسخه فارسی ناگویی هیجانی تورنتو بشارت (2007) پاسخ دادند. نتایج با مدل تحلیل مسیر و ضریب همبستگی تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد تیپ شخصیتی D و ناگویی هیجانی با میانجی گری استرس ادراک شده توانستند افزایش فشار خون را پیش بینی کنند. الگوی تحلیل مسیر مورد تائید قرار گرفت بر این اساس مسیر شخصیت D به فشار خون با ضریب استاندارد 24/0 و مسیر استرس به فشار خون با ضریب استاندارد 22/0 معنادار بود و مسیر شخصیت D به استرس با ضریب اثر 11/0 و مسیر ناگویی هیجانی به استرس با ضریب اثر 02/0 معنادار نبود باید توجه داشت که در این الگوی ساختاری شخصیت به استرس، ناگویی هیجانی به فشار خون و ناگویی هیجانی به استرس اثر علی ندارند و رابطه همبستگی است. نتیجه گیری: می توان نتیجه گیری کرد که مؤلفه های روان شناختی نظیر تیپ شخصیتی D و ناگویی هیجانی و استرس ادراک شده می توانند در افزایش بیماری های مزمن جسمی نظیر فشار خون و سایر بیماری های قلبی مؤثر باشند.
نقش هوش اخلاقی، همدلی و گرایش های مطلوب اجتماعی در پیش بینی رضایت از زندگی و باور به جهان عادل
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین نقش هوش اخلاقی، همدلی و گرایش های مطلوب اجتماعی در پیش بینی رضایت از زندگی و باور به جهان عادل در مشارکت کنندگان در برنامه های مؤسسات خیریه شهر تهران بود. روش : این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود و از بین شرکت کنندگان زن و مرد فعال در برنامه های مؤسسات خیریه شهر تهران 240 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به پرسشنامه های هوش اخلاقی لنیک و کیل (2008) ، همدلی جولیفی و فارینگتون (2006)، گرایش های مطلوب اجتماعی کارلو، هاوسمان، کریستیانسن و راندال (2003)، باور به جهان عادل ساتون و داگلاس (2005) و رضایت از زندگی اندیکت (1993) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی و رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج همبستگی نشان داد که بین باور به جهان عادل و رضایت از ندگی با هوش اخلاقی، همدلی و گرایش های مطلوب اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد. همچنین بین باور به جهان عادل با ابعاد هوش اخلاقی (بعد مسئولیت پذیری، دلسوزی و بخشش) و ابعاد گرایش های مطلوب اجتماعی رابطه معناداری به دست آمد؛ ولی بین باور به جهان عادل با ابعاد همدلی و بین رضایت از زندگی و ابعاد هوش اخلاقی (بعد درستکاری، مسئولیت پذیری، دلسوزی و بخشش) و ابعاد گرایش های مطلوب اجتماعی و ابعاد همدلی (بعد عاطفی-هیجانی و بعد شناختی) رابطه معناداری به دست آمد. همچنین هوش اخلاقی، همدلی و گرایش های مطلوب اجتماعی توانستند باور به جهان عادل و رضایت از زندگی را در شرکت کنندگان در برنامه موسسات خیریه پیش بینی کنند. نتیجه گیری: انجام رفتارهای منصفانه، همدلی، پذیرش دیگران و حقوق و مسئولیت ها از ویژگی های بارز افراد با هوش اخلاقی بالا و همدل است که مجموع این ویژگی ها موجب احساس رضایت درونی در فرد و در نهایت رضایت از زندگی می شود.
اثربخشی آموزش غنی سازی زندگی زناشویی طرح تایم بر دلزدگی زوجین
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش غنی سازی زندگی زناشویی طرح تایم بر دلزدگی زناشویی بود. روش: پژوهش حاضر نیمه تجربی با گروه آزمایش و گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون بود. جامعه آماری در این پژوهش زوجین متقاضی مشاوره از مرکز مشاوره مهرآور تهران در سال 1397 بود که از این بین زوجینی که نمره بیشتری در مقیاس دلزدگی زناشویی پاینز (2003) به دست آورده بودند نمونه ای به حجم 20 زوج به صورت تصادفی انتخاب در دو گروه آزمایش (10 زوج) و گواه (10 زوج) کاربندی شدند. زوج های گروه آزمایش، مداخله های 8 جلسه ای را به صورت گروهی دریافت و زوج های گروه گواه در لیست انتظار قرار گرفتند. هر دو گروه قبل و بعد از آزمایش، مقیاس دلزدگی زناشویی را پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش غنی سازی زندگی زناشویی (طرح تایم) میزان دلزدگی زناشویی (40/17= F ، 001/0= p ) را به طور معناداری کاهش داده است. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان نتیجه گیری کرد که آموزش غنی سازی زندگی زناشویی (طرح تایم) میزان دلزدگی زناشویی را در زوجین کاهش می دهد.
اثربخشی واقعیت درمانی به شیوه ی گروهی بر عزت نفس، بی همتایی و تصویر بدنی متقاضیان جراحی زیبایی
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی واقعیت درمانی به شیوه ی گروهی بر عزت نفس، بی همتایی و تصویر بدنی متقاضیان جراحی زیبایی بود. روش: این پژوهش از نوع نیمه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری 45 روزه بود. جامعه آماری این پژوهش را 150 متقاضی جراحی زیبایی مراجعه کننده به مرکز جراحی زیبایی اسپادانا در شهر اصفهان در سال 1395 تشکیل دادند که پس از غربالگری 30 نفر به شیوه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه کنترل (15 نفر) و آزمایش (15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش طی 10 جلسه و به مدت 90 دقیقه تحت درمان قرار گرفتند، در مرحله پیش آزمون و پس آزمون و دوره پیگیری هر دو گروه پرسشنامه های عزت نفس (آیزنک، 1976)، تصویر بدنی (کش و همکاران، 1997) و بی همتایی (شمشیک و یالینشتین، 2010) را تکمیل کردند، داده های جمع آوری شده با استفاده از واریانس اندازه های مکرر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که واقعیت درمانی به شیوه ی گروهی بر عزت نفس (10/20= F ، 001/0= P ) بی همتایی (78/69= F ، 001/0= P ) و تصویر بدنی (80/35= F ، 001/0= P ) متقاضیان جراحی زیبایی تأثیر دارد و این تأثیر در مرحله پیگیری پایدار است. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان بیان کرد که واقعیت درمانی موجب افزایش بی همتایی و همچنین بهبود تصویر بدنی در افراد تحت درمان شده و استفاده از این روش درمانی برای متقاضیان جراحی زیبایی در جامعه ایرانی پیشنهاد می شود .
اثربخشی آموزش تن آرامی بر عملکرد جنسی در زنان مبتلا به واژینیسموس
حوزه های تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف اثربخشی آموزش تن آرامی بر عملکرد جنسی زنان مبتلا به واژینیسموس شهر تهران انجام شد. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه آزمایش و گواه بود که در تابستان 95 بر روی 18 زن مبتلا به واژینیسموس مراجع کننده به مراکز مشاوره مهرآور و گروه همراه شهر تهران انجام شد. از بین افراد مراجعه کننده، زنانی که بر اساس پرسشنامه عملکرد جنسی زنان روزن و همکاران (2000) و مصاحبه بالینی مبتلا به واژینیسموس بوده، 18 زن به روش در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (8 نفر) و گواه (8 نفر) قرار گرفتند. زنان گروه آزمایش در یک دوره آموزش تن آرامی که طی 6 جلسه 2 ساعته هفتگی به صورت انفرادی و گروهی برگزار شد، شرکت کردند و زنان گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. داده ها پس از گردآوری با استفاده از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد آموزش تن آرامی بر عملکرد جنسی زنان (58/79= F ، 001/0 = P ) مؤثر بود و این تأثیر در مرحله پیگیری پایدار بوده است. نتیجه گیری: بنابراین نتیجه می گیریم تمرین های تن آرامی باعث کاهش اضطراب و ترس از مقاربت در زنان دارای واژینیسم پس از خاتمه جلسات درمانی و پس از دوره پیگیری دو ماهه شد .