مجید محمودعلیلو

مجید محمودعلیلو

رتبه علمی: استاد، گروه روانشناسی دانشگاه تبریز، تبریز، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۱۶۶ مورد.
۱۴۱.

سوگیری حافظه ناآشکار و آشکار در افراد افسرده بر اساس پردازش انتقال مناسب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افسردگی حافظه پردازش ادراکی پردازش مفهومی پردازش انتقال مناسب (TAP)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵۰ تعداد دانلود : ۴۴۰
هدف پژوهش حاضر بررسی سوگیری حافظه ناآشکار و آشکار در افراد افسرده براساس چارچوب پردازش مناسب انتقال (TAP) بود. بدین منظور 60 نفر آزمودنی (30 نفر افراد افسرده سرپایی و 30 نفر گروه کنترل) با توجه به تشخیص روان پزشکی براساس ملاک های تشخیصی و آماری اختلالات روانی(DSM-IV) به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای بررسی سوگیری حافظه ناآشکار از تکلیف شمارش نقطه کلمات (رمزگردانی ادراکی)، تکلیف تولید کردن (رمزگردانی مفهومی) و تکلیف تصمیم واژگانی در دو سطح پردازش ادراکی و مفهومی و برای بررسی سوگیری حافظه آشکار از تکلیف یادآوری آزاد، استفاده شد. شرکت کنندگان به طور انفرادی آزمون ها را انجام می دادند. نتایج نشان داد که افراد افسرده نسبت به افراد عادی نسبت به کلمات منفی در سطح پردازش مفهومی، سوگیری حافظه ناآشکار و آشکار نشان می دهند. در سطح پردازش ادراکی، در حافظه آشکار، افراد افسرده در مقایسه با افراد گروه کنترل نسبت به کلمات منفی و افراد گروه کنترل غیر افسرده نسبت به کلمات خنثی یادآوری بهتری داشتند. یافته ها در مجموع نشان داد که اگر در سوگیری حافظه ناآشکار افراد افسرده، سطوح پردازش ادراکی و مفهومی و پردازش انتقال مناسب (TAP) را با هم در نظر بگیریم ، منجر به فهم بهتر سوگیری حافظه ناآشکار در افراد افسرده خواهد شد.
۱۴۳.

تأثیر آموزش گروهی مهارت های زندگی در کاهش نشانه های اضطراب و افسردگی پس از پیوند عروق کرونر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

۱۴۴.

بررسی ارتباط ویژگی های شخصیتی (اختلالات شخصیت) و سبک های حل مساله در زندانیان مجرم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ویژگی های شخصیتی مجرم سبک های مقابله ای

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات شخصیت
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی یادگیری شناخت
تعداد بازدید : ۳۴۱۸ تعداد دانلود : ۱۶۷۲
هدف این تحقیق، بررسی ارتباط ویژگی های شخصیتی و سبک های مقابله ای مجرمین است. یافتن پاسخ این مساله که آیا ارتباط هایی بین ویژگی شخصیتی و سبک های مقابله ای افراد مجرم وجود دارد و این که در صورت وجود، کدام یک از ویژگی و سبک های مقابله ای را شامل می شود، از عللی است که پژوهش به قصد دستیابی به آن ها صورت گرفت. روش این پژوهش از نوع توصیفی است که در آن، نمونه ای شامل 50 نفر از مجرمین در زندان تبریز انتخاب و با استفاده از پرسشنامه شخصیتی میلون دو (MCMI-II)، پرسشنامه سبک حل مساله کسیدی و لانگ و پرسشنامه محقق ساخته مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمون همبستگی نشان داد که در مجرمین، سبک مقابله ای گرایش با ویژگی های اسکیزوئیدو خودآزارگری ارتباط معکوس دارد. سبک اجتناب با ویژگی وابسته، ارتباط مستقیم و با ویژگی خودشیفته، ارتباط معکوس دارد. سبک اعتماد با ویژگی شخصیتی اجتناب، ارتباط معکوس دارد. سبک خلاقیت با هیچ کدام از ویژگی های شخصیتی همبسته نیست. سبک مهارگری با ویژگی شخصیتی وابسته، ارتباط مستقیم و با سه ویژگی ضداجتماعی، پرخاشگری و منفعل پرخاشگر، ارتباط معکوس دارد. سبک درماندگی با دو ویژگی درمانده و اسکیزوئید ارتباط مستقیم و با سه ویژگی ضداجتماعی، پرخاشگری و اجباری ارتباط معکوس دارد.
۱۴۵.

مقایسه ویژگی ها و اختلال های شخصیت و راهبردهای مقابله ای معتادان خودمعرف و گروه بهنجار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

۱۴۶.

مقایسه بیماران آسمی با افراد سالم از لحاظ تجربه هیجان های منفی، بازداری اجتماعی و تعامل آن با عامل جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افسردگی اضطراب بیماری آسم خشم و خصومت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۴۰ تعداد دانلود : ۸۶۸
در زمینه نقش عوامل هیجانی به ویژه هیجان های منفی در بروز بیماری آسم، تعدادی از مطالعات از وجود ارتباط مثبت بین تجربه هیجانات منفی، بازداری اجتماعی و بیماری آسم حمایت کرده اند. در پژوهش حاضر رابطه هیجان های منفی و بازداری اجتماعی با بیماری آسم و تعامل آنها با عامل جنسیت مورد بررسی قرار گرفته است. برای این منظور تعداد 40 نفر از بیماران آسمی (20 زن و 20 مرد) و 40 نفر از افراد سالم (20 مرد و 20 زن) از طریق همتاسازی با گروه بیمار انتخاب شدند. برای بررسی تفاوت گروه ها در تجربه هیجان های منفی از پرسش نامه شخصیتی نئو استفاده شد. بررسی یافته ها نشان داد که تجربه هیجان های منفی (خشم و خصومت، اضطراب، افسردگی) و بازداری اجتماعی در نزد بیماران مبتلا به آسم بطور معنی داری متفاوت از گروه کنترل است. همچنین یافته ها نشان دادند که زنان در مقایسه با مردان بازداری اجتماعی بیشتری داشته و تمایل به سرکوب هیجان های خود دارند. نتایج نشان دادند که تجربه هیجان های منفی و بازداری اجتماعی نقش مهمی در بروز، تشدید و تداوم آسم دارند. تفاوت جنسیتی تنها در عامل بازداری اجتماعی اثر معنی داری داشت که می توان از آن به عنوان یک عامل خطر برای زنان نام برد. در کل عدم ابراز هیجان های منفی یک عامل تهدید کننده اضافی برای سلامت دستگاه تنفسی زنان است و نه فقط هیجان های منفی تجربه شده.
۱۴۷.

بررسی تأثیر هیجان های منفی، بازداری اجتماعی و نقش عامل جنسیت در بروز بیماری کرونری قلب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افسردگی اضطراب بیماری عروق کرونری خشم و خصومت بازداری اجتماعی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی هیجان هیجان مثبت و منفی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی روانشناسی سلامت
تعداد بازدید : ۳۷۹۸ تعداد دانلود : ۱۶۸۵
"در زمینه نقش عوامل هیجانی به ویژه هیجان های منفی و نحوه ابراز این هیجان های تجربه شده در بروز بیماری عروق کرونری، تعدادی از مطالعات از وجود ارتباط مثبت میان تجربه هیجانات منفی، بازداری اجتماعی و بیماری عروق کرونری حمایت کرده اند. در پژوهش حاضر، ارتباط اضطراب، افسردگی، خشم و خصومت، بازداری اجتماعی با بیماری عروق کرونری و تعامل آن با عامل جنسیت، مورد بررسی قرار گرفته است. به این منظور، تعداد 80 نفر از بیماران عروق کرونری (40 نفر مرد و 40 نفر زن) و 80 نفر از افراد سالم (40 نفر مرد و 40 نفر زن) از طریق همتاسازی با گروه بیمار انتخاب شدند. سپس پرسش نامه شخصیتی نئو و پرسش نامه سلامت عمومی درباره ویژگی های جمعیت شناختی بر روی گروه های مورد مطالعه اجرا شد. بررسی نتایج به دست آمده نشان داد که بیماران کرونری قلب از نظر تجربه هیجان های منفی (خشم و خصومت، افسردگی و اضطراب) و بازداری در ابراز این هیجان ها در تعاملات اجتماعی خود، تفاوت معناداری با گروه سالم دارند. علاوه بر این، در پژوهش حاضر یافته هایی در حمایت از نقش خشم و خصومت به عنوان عوامل خطرساز در مردان و زنان ولی به صورت متفاوت پیدا شد. به این صورت که ابراز مستقیم خشم و شدت خشم تجربه شده به عنوان عامل خطرسازی برای مردان و سرکوبی خشم به عنوان عامل خطرساز برای زنان یافته شد. همچنین، مقایسه مردان و زنان مبتلا به بیماری عروق کرونر نشان داد که بین افسردگی و بروز بیماری عروق کرونر در زنان ارتباط وجود دارد، ولی در ارتباط با اضطراب و بیماری عروق کرونر، جنسیت نقشی ندارد."
۱۴۸.

تاثیر آموزش گروهی مهارت های زندگی (مدیریت خشم، جرات آموزی، آرام سازی) بر افزایش جراتمندی و کاهش خشم در بیماران قلبی، پس از پیوند بای پس عروق کرونر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدیریت خشم آرام سازی آموزش گروهی مهارت های زندگی جرات آموزی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی اجتماعی پرخاشگری، تعارض و خشونت
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی روانشناسی مثبت گرا
تعداد بازدید : ۲۸۲۴ تعداد دانلود : ۱۴۴۱
پژوهش حاضر به بررسی تاثیر آموزش گروهی مهارت های زندگی (مدیریت خشم، جرات آموزی و آرام سازی) بر افزایش جراتمندی و کاهش خشم در بیماران قلبی، پس از جراحی پیوند بای پس عروق کرونر، می پردازد. بدین منظور در قالب طرح پیش آزمون - پس آزمون به همراه گروه گواه، 40 بیمار مبتلا به اختلال کرونری قلب با دامنه سنی 65-35 سال که برای اولین بار تحت جراحی بای پس عروق کرونر قرار گرفته و در حال ترخیص از بیمارستان بودند، انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و گواه جای داده شدند. جهت گردآوری داده ها، از مقیاس جراتمندی راتوس و مقیاس خشم MMPI-2 استفاده شد که قبل از شروع برنامه آموزش مهارت های زندگی و بلافاصله پس از اتمام دوره آموزشی، توسط بیماران دو گروه آزمایش و گواه تکمیل گردید. تحلیل داده ها به روش تحلیل کوواریانس انجام شد. یافته ها نشان دادند که برنامه آموزش گروهی مهارت های زندگی، به طور معنی داری موجب افزایش جراتمندی و کاهش خشم در بیماران شده است (p<0.001). همچنین بر اساس نتایج بدست آمده، بین دو جنس از لحاظ اثر بخشی آموزش گروهی مهارت های زندگی بر افزایش جراتمندی و کاهش خشم، تفاوت معنی دار ملاحظه نشد (P>0.05).
۱۴۹.

عملکرد گروه بیماران اسکیزوفرنیک دارای علایم مثبت و منفی در آزمون نوروسایکولوژیک بندر گشتالت و همبستگی آن با عملکرد در آزمون دسته بندی کارت ویسکانسین (WCST)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسکیزوفرنی علایم مثبت و منفی آزمون بندر گشتالت سیستم نمره گذاری هین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۶۴ تعداد دانلود : ۱۳۳۵
این پژوهش با هدف ارزیابی عملکرد گروه بیماران اسکیزوفرنیک دارای علایم مثبت و منفی در آزمون بندر گشتالت و همبستگی بین نمرات آن با عملکرد در ویسکانسین انجام شد. برای این منظور 32 نفر از بیماران بستری در بیمارستان رازی تبریز که توسط روانشناس و روان پزشک بیمارستان بر اساس ملاک های تشخیصی DSM-VI-TR تشخیص اسکیزوفرن یافته بودند انتخاب شدند. مقیاس های اندازه گیری علایم منفی (SANS) و علایم مثبت (SAPS) اجرا شدند و از کل این نمونه پژوهشی 14 نفر دارای علایم منفی و 18 نفر دارای علایم مثبت بودند. آزمون های بندر و ویسکانسین بر روی آزمودنی ها اجرا و به ترتیب نتایج آزمون بندر بر اساس 15 ملاک هین و آزمون ویسکانسین بر اساس 5 ملاک نمره گذاری شدند. بر اساس نمرات به دست آمده، میانگین هر یک از ملاک ها برای هر یک از گروه ها محاسبه شد. این نتایج نشان دادند که چهار خطای رایج برای بیماران اسکیزوفرنیک دارای علایم مثبت به ترتیب درجاماندگی، تحریف، چرخش و همپوشی و برای بیماران اسکیزوفرنیک دارای علایم منفی درجاماندگی، چرخش، تحریف و جداسازی بودند. نتایج حاصل از آزمون t مقایسه میانگین ها برای گروه های مستقل نشان دادند که تنها در دو ملاک چرخش (p<0.005) و کوتاه سازی (p<0.05) بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود دارد. به عبارت دیگر، گروه بیماران اسکیزوفرنیک دارای علایم منفی خطاهای بیشتری در این دو ملاک داشتند. هم چنین نتایج آزمون معنی داری همبستگی بین نمرات بندر و ویسکانسین نشان دادند که فقط همبستگی مقیاس های درجاماندگی در بندر و مجموع درجاماندگی در ویسکانسین (p<0.05) و همبستگی مقیاس های عینی کردن در بندر و مدت زمان لازم برای رسیدن به اولین قاعده در ویسکانسین (p<0.01) معنی دار بودند.
۱۵۱.

تاثیر خودآموزی کلامی بر بهبود علایم مرضی کودکان مبتلا به اختلال سلوک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علایم مرضی اختلال سلوک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۸۲ تعداد دانلود : ۹۴۵
هدف این تحقیق بررسی تاثیر آموزش خودآموزی کلامی بر علایم مرضی کودکان مبتلا به اختلال سلوک بود. به عبارتی دسترسی به این مساله که آیا آموزش خودآموزی کلامی می تواند در بهبود علایم مرضی کودکان مبتلا به اختلال سلوک تاثیر مثبتی داشته باشد یا خیر، هدفی بود که پژوهش به قصد دستیابی به آنها انجام پذیرفت. روش این پژوهش از نوع طرح نیمه تجربی (نیمه آزمایشی) بود که در آن نمونه ای شامل 20 نفر از دانش آموزان مبتلا به اختلال سلوک از مدارس شهر تبریز انتخاب و پس از جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل مورد مطالعه قرار گرفتند. در فرآیند طرح، گروه آزمایشی در مدت 10 جلسه تحت آموزش خودآموزی کلامی قرار گرفت و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. نتایج حاصل از روش تحلیل کوواریانس یک طرفه، نشان داد که گروه آزمایشی در پایان نسبت به گروه کنترل از بهبود قابل توجهی در علایم مرضی اختلال سلوک برخوردار است. به عبارت دیگر کاربرد و آموزش خودآموزی کلامی موجب بهبود معنی دار نشانه های مرضی دانش آموزان دارای اختلال سلوک شده بود.
۱۵۳.

مقایسه ویژگی های شخصیتی و سبکهای مقابله ای مجرمین با افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال شخصیت سبک مقابله رفتار جنایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۵۲ تعداد دانلود : ۱۵۹۷
هدف این پژوهش بررسی و مقایسه ویژگیهای شخصیتی و سبکهای مقابله ای مجرمین با افراد بهنجار بوده است، [یافتن این مساله که آیا تفاوتهایی در اختلالات شخصیتی و سبکهای مقابله ای افراد مجرم با افراد بهنجار وجود دارد و اینکه در صورت تفاوت کدام یک از اختلالات و سبکهای مقابله ای را شامل می شود عواملی است که پژوهش به قصد دستیابی به آنها صورت گرفت]. در این پژوهش نمونه ای تصادفی شامل 50 نفر از زندانیان زندان تبریز انتخاب و با تعداد 50 نفر آزمودنی سالم که از نظر جنس و سن با گروه مجرم مشابه بودند، مورد مقایسه قرار گرفتند. تمام شرکت کنندگان آزمون شخصیت میلون و مهارتهای مقابله ای لانگ و کسیدی را تکمیل کردند. نتایج حاصل از روش تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد بین مقیاس های بالینی شخصیت در دو گروه تفاوت معنادار بود. همچنین در مقیاس های اختلال شخصیت ضداجتماعی، مرزی، اختلال وابسته به مواد و اختلال وابسته به الکل تفاوت معنادار بین دو گروه وجود داشت. در سبکهای مقابله ای درماندگی، مهارگری و خلاقیت نیز دو گروه با هم تفاوت معنادار نشان دادند.
۱۵۴.

مقایسه اثربخشی درمان های مواجه سازی – جلوگیری از پاسخ و فلوکسیتن در بهبود مبتلایان به اختلال وسواسی- اجباری

کلید واژه ها: اختلال وسواسی- اجباری مواجه سازی و جلوگیری از پاسخ فلوکسیتن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۱۱ تعداد دانلود : ۱۵۶۲
هدف این پژوهش، مقایسه میزان اثر بخشی مواجه سازی و جلوگیری از پاسخ و فلوکسیتن در بیماران وسواسی – اجباری است. آزمودنی های پژوهش را 45 بیمار وسواسی – اجباری که به صورت جایگزینی تصادفی در سه گروه مواجه سازی و جلوگیری از پاسخ، فلوکسیتن و لیست انتظار جای داده شده بودند، تشکیل می دادند. آزمودنیهای سه گروه در متغیرهای سن، جنس سطح تحصیلات و وضعیت تاهل همتاسازی شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های وسواسی-اجباری مادزلی، افسردگی و اضطراب بک استفاده شد نمرات به دست آمده از ارزیابیها در سه مرحله (پیش آزمون، پس آزمون و دو ماه بعد از پس آزمون) به کمک آزمونهای آماری تحلیل واریانس چند متغیره یک راهه و آزمون تعقیبی T توکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که در کاهش علایم وسواسی، مواجه سازی و جلوگیری از پاسخ فقط در بلند مدت اثر درمانی بیشتری نسبت به فلوکسیتن دارد (P<0.05). همچنین مواجه سازی و جلوگیری از پاسخ در هر دو دوره کوتاه مدت و بلند مدت تفاوت معنی داری با گروه لیست انتظار دارد (P<0.01)، اما فلوکسیتن فقط در کوتاه مدت تفاوت معنی داری با گروه لیست انتظار دارد (p<0.05). در کاهش علایم افسردگی بیماران وسواسی- اجباری هم فلوکسیتن اثر درمانی بیشتری نسبت به مواجه سازی و جلوگیری از پاسخ در کوتاه مدت (P<0.01) و بلند مدت 0.05 دارد. همچنین این تفاوت بین فلوکسیتن و گروه لیست انتظار در کوتاه مدت و بلند مدت معنی دار است (P<0.01). در کاهش علایم اضطراب بیماران وسواسی- اجباری هم بین هیچ کدام از گروهها تفاوت معنی داری وجود ندارد.
۱۵۵.

بررسی یادآوری خاطرات در بیماران افسرده، مانیک و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: یادآوری خاطرات خاطرات منفی خاطرات مثبت مانیک

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی مانی
تعداد بازدید : ۳۰۰۶ تعداد دانلود : ۱۲۷۰
پژوهش حاضر به بررسی یادآوری خاطرات در بیماران افسرده، مانیک و افراد عادی بر اساس نظریه های یادآوری وابسته به خلق، یادآوری هماهنگ با خلق و نظریه شبکه تداعی می پردازد. مطابق یافته های قبلی پیش بینی می شد که بیماران افسرده خاطرات منفی را بیشتر از بیماران مانیک یادآوری کنند و بیماران مانیک نیز خاطرات مثبت را بیشتر از بیماران افسرده یادآوری کنند. در این زمینه پنج فرضیه مطرح شد: 1- بیماران افسرده، خاطرات منفی را بیشتر از خاطرات مثبت یادآوری می نمایند. 2- بیماران مانیک خاطرات مثبت را بیشتر از خاطرات منفی یادآوری می نمایند. 3- میزان یادآوری خاطرات مثبت و منفی در افراد بهنجار یکسان است. 4- میزان یادآوری خاطرات منفی در گروه افسرده بیشتر از گروه مانیک و بهنجار می باشد. 5- میزان یادآوری خاطرات مثبت در گروه مانیک بیشتر از گروه افسرده و هنجار می باشد. برای آزمون فرضیه های فوق سه گروه 10 نفری (10 نفر افسرده، 10 نفر مانیک و 10 نفر بهنجار) انتخاب شد. پس از ثبت خاطرات یادآوری شده از سوی گروه های سه گانه و تحلیل آنها، نتایج نشان داد بیماران افسرده، خاطرات منفی را بیشتر از خاطرات مثبت و بیماران مانیک خاطرات مثبت را بیشتر از خاطرات منفی یادآوری می نمایند و میزان یادآوری خاطرات مثبت و منفی در افراد بهنجار یکسان است. همچنین از نظر یادآوری خاطرات منفی بین سه گروه (افسرده، مانیک و بهنجار) تفاوتی دیده نشد ولی از نظر یادآوری خاطرات مثبت، گروه افسرده با دو گروه مانیک و بهنجار تفاوت معنی داری نشان داد.
۱۵۶.

بررسی حافظه و میزان اطمینان به حافظه در اختلال وسواسی- اجباری و شخصیت وسواسی- اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حافظه اطمینان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات اضطرابی وسواس فکری –عملی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی یادگیری شناخت
تعداد بازدید : ۲۳۰۶ تعداد دانلود : ۱۰۳۱
هدف این مطالعه بررسی میزان حافظه و نیز اطمینان به حافظه در گروه هایی از افراد دارای اختلال وسواسی- اجباری (از نوع وارسی) و افراد مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی- اجباری در مقایسه با گروه کنترل وسواسی- اجباری از نوع شستشو و نیز گروه بهنجاراست. برای این منظور 4 گروه از آزمودنی ها (یک گروه وسواسی از نوع وارسی؛ یک گروه شخصیت وسواسی- اجباری، یک گروه وسواسی از نوع شستشو و یک گروه سالم) هر کدام به تعداد 20 نفر و جمعا 80 نفر انتخاب گشتند. پرسش نامه های اضطراب بک و سیاهه وسواسی- اجباری مادزلی بر روی آزمودنی ها اجرا شد و سپس برای تایید تشخیص بر اساس ملاک های تشخیصی DSMIV با آزمودنی های بالینی مصاحبه به عمل آمد. حافظه و اطمینان به حافظه از طریق برنامه رایانه ای بررسی شدند. یافته ها نشان دادند که گروه های پژوهش در آزمون یادآوری تفاوتی با همدیگر نداشتند. گروه وارسی کننده و گروه شخصیت وسواسی- اجباری در میزان اطمینان به حافظه با دو گروه دیگر متفاوت بودند. می توان فرض کرد که بین نوع وارسی اختلال وسواسی اجباری و شخصیت وسواسی- اجباری یک ارتباط ویژه وجود دارد و پژوهش های بیشتر درباره سیمایه شناختی این دو اختلال می تواند به فهم، تشخیص و درمان این حالات کمک شایانی بکند.
۱۵۷.

سوگیری تعبیر در اختلال هراس اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اضطراب سوگیری تعبیر هراس اجتماعی فراگیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۵۷ تعداد دانلود : ۱۵۳۳
نظریه های شناختی اختلال های هیجانی اشاره بر این دارند که سوگیری های پردازش اطلاعات نقشی تعیین کننده در تداوم و احتمالا شکل گیری اختلال های خلقی و اضطرابی دارند. پژوهش گران چهار نوع سوگیری شناختی را در افراد مضطرب شناسایی کرده اند که شامل سوگیری توجه، حافظه، قضاوت و تعبیر می باشد. بررسی سوگیری های پردازش اطلاعات در افراد مبتلا به هراس اجتماعی نشان داده که آنها نیز این چهار نوع سوگیری شناختی را نشان می دهند. در پژوهش حاضر این فرضیه مورد آزمون قرار گرفت که افراد مبتلا به هراس اجتماعی فراگیر در مقایسه با دو گروه کنترل غیر بیمار و افراد مبتلا به اختلال های اضطرابی تمایل به تعبیر منفی تر سناریوها با رویدادهای اجتماعی مبهم که با تعبیرهای مختلفی دنبال می شود، دارند. به آزمودنی ها 22 سناریوی مبهم ارایه گردید که هر کدام به وسیله سه تعبیر احتمالی مثبت، منفی و خنثی دنبال می شدند. پانزده سناریو مرتبط با رویدادهای اجتماعی و 7 سناریوی باقیمانده رویدادهای غیر اجتماعی بودند. از آزمودنی ها خواسته شد تا سه تعبیر مثبت، منفی و خنثی را، بر اساس این که احتمالا در چنین موقعیتی به ذهن خودشان و به ذهن شخصی دیگر بیاید، رتبه بندی کنند. نتایج نشان داد که افراد مبتلا به هراس اجتماعی فراگیر به طور معناداری (P<0.01) بیشتر از دو گروه کنترل تمایل داشتند تا تعبیر منفی رویدادهای اجتماعی، رویدادهای مربوط به خود و رویدادهای اجتماعی مربوط به خود را انتخاب کنند. نتایج پژوهش حاضر از این فرضیه که ممکن است یک سوگیری تعبیر منفی اختصاصی در تداوم هراس اجتماعی درگیر باشد، حمایت می کند.
۱۵۸.

کمال گرایی، صفات شخصیتی و الگوهای رفتار والدینی درک شده در افراد وسواسی ـ اجباری وارسی کننده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شخصیت اختلال وسواسی اجباری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۵۹ تعداد دانلود : ۹۷۷
هدف: هدف این پژوهش بررسی کمال گرایی و صفات شخصیت وسواسی ـ اجباری در افراد مبتلا به اختلال وسواسی ـ اجباری و نقش الگوهای رفتار والدینی در آن است. فرض براین بود که بیماران وارسی کننده در متغیرهای مذکور به صورت معنادار با سایر گروههای پژوهش دارای تفاوت هستند. روش: برای این منظور 60 مورد مبتلا به اختلال وسواسی ـ اجباری (30 نفر شستشو کننده و 30 نفر وارسی کننده) و60 نفر به عنوان گروه کنترل (30 نفر مضطرب و 30 نفر بهنجار) انتخاب شدند. گروه مبتلا به اختلال وسواسی ـ اجباری از طریق تشخیص روانپزشک و یا روانشناسی بالینی انتخاب شدند و برای تایید تشخیص با آنها مصاحبه تشخیصی بر اساس ملاکهای DSM-IV صورت گرفت و نوع برجسته افکار و اعمال وسواسی آنها با پرسشنامه وسواسی ـ اجباری مادزلی (MOCI) تعیین شد. میزان کمال گرایی، نوع صفات پژوهش شد. میزان کمال گرایی، نوع صفات پژوهش شخصیتی و الگوهای رفتار والدینی گروهها از طریق پرسشنامه های مربوط مورد بررسی واقع گشت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد گروه وارسی کننده، والدین خود را بیشتر از سه گروه دیگر کمال گرا درک کرده بودند. همچنین گروه وارسی کننده در مقایسه با سه گروه دیگر از میزان کمال گرایی بیشتری برخوردار بودند و در نهایت آنها صفات شخصیتی وسواسی ـ اجباری را در مقایسه با سه گروه دیگر به نحو معناداری از خود نشان دادند. نتیجه: نوع وارسی اختلال وسواسی ـ اجباری، شکل ویژه ای از این اختلال است که از سیمایه شناختی و عوامل سبب ساز ویژه ای برخوردار است. همچنین این یافته ها از عقیده ناهمگن بودن طیف مشکلات وسواسی ـ اجباری حمایت می کند.
۱۵۹.

نگرانی و رابطه آن با زیر مجموعه های وارسی و شستشوی اختلال وسواسی – اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷۸
هدف این پژوهش بررسی رابطه نگرانی با زیر مجموعه های وارسی و شستشوی اختلال وسواسی – اجباری و نقش آن در بازداری فعال شدن شاخص های پردازش هیجانی در بیماران وارسی کننده بود. شصت آزمودنی مبتلا به اختلال وسواسی – اجباری (30 شستشو کننده، 30 وارسی کننده) و 60 نفر به عنوان گروه کنترل (30 بیمار مضطرب، 30 فرد بهنجار) برای این هدف انتخاب شدند. گروه ها از نظر متغیرهای جمعیت شناسی با گروه وارسی کننده همتا شدند و از نظر نوع افکار و اعمال وسواسی – اجباری با استفاده از مقیاس وسواسی – اجباری مادزلی و نیز مصاحبه بالینی مورد بررسی قرار گرفتند. نگرانی آزمودنیها از طریق پرسش نامه نگرانی اهواز و شاخص های پردازش هیجانی بر حسب میزان ضربان قلب و میزان تشویش ذهنی تجربه شده اندازه گیری شد. یافته های پژوهش نشان داد که بیماران وارسی کننده از نظر میزان نگرانی با گروه شستشو کننده و بهنجار تفاوت معنی دار دارند، اما با گروه مضطرب تفاوتشان معنی دار نبود. همچنین بین گروه وارسی کننده با گروه شستشو کننده از نظر میزان ضربان قلب و تشویش ذهنی تفاوت معنی دار بود. در نتیجه می توان با توجه به سطوح نگرانی و شاخص های پردازش هیجانی بین نوع وارسی اختلال وسواسی – اجباری با نوع شستشوی آن تفاوت قایل شد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان