مجید محمودعلیلو

مجید محمودعلیلو

رتبه علمی: استاد، گروه روانشناسی دانشگاه تبریز، تبریز، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۶۶ مورد.
۱.

کارآیی درمان پذیرش و تعهد بر تصویر بدنی ادراکی و تصویر بدنی نگرشی در بیماران مبتلا به اختلال بدریخت انگاری بدن: کارآزمایی بالینی تک آزمودنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان پذیرش و تعهد تصویر بدنی ادراکی تصویر بدنی نگرشی اختلال بدریخت انگاری بدن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۳۰
 پژوهش حاضر با هدف بررسی کارآیی درمان پذیرش و تعهد بر تصویر بدنی ادراکی و تصویر بدنی نگرشی در بیماران زن مبتلا به اختلال بدریخت انگاری بدن صورت گرفت. در این پژوهش با استفاده از یک طرح نیمه تجربی تک آزمودنی با خط پایه چندگانه، از بین زنان مبتلا به اختلال بدریخت انگاری مراجع کننده به کلینیک های روانپزشکی شهر تبریز در سال 1401، سه نفر به شیوه هدفمند انتخاب شدند و درمان پذیرش و تعهد را به مدت 8 جلسه یک ساعته دریافت کردند، شرکت کنندگان قبل از شروع درمان، در طی مراحل درمان و دوره پیگیری پرسشنامه های تصویر بدنی نگرشی (MBSRQ) و پرسشنامه تصویر بدنی ادراکی را تکمیل کردند. یافته های پژوهش نشان دادند که درمان پذیرش و تعهد بر تصویر بدنی نگرشی با میانگین شاخص تغییر پایای 3/62 و درصد بهبودی 58/66 و تصویر بدنی ادراکی با میانگین شاخص تغییر پایای2/28 و درصد بهبودی 62 تاثیر مثبت دارد. نتایج این پژوهش نشان داد که درمان پذیرش و تعهد می تواند تصویر بدنی ادراکی و نگرشی در بیماران بدریخت انگاری بدنی را بهبود دهد. این یافته ها تلویحات عملی در موقعیت های بالینی دارند که مورد بحث واقع شده اند.
۲.

روابط ساختاری ابعاد سرشتی شخصیت با نشانه های روانشناختی اختلال نشانه جسمی با میانجیگری بدتنظیمی هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نشانه های روانشناختی اختلال نشانه جسمی ابعاد شخصیت بدتنظیمی هیجانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۲۰
زمینه و هدف: هدف این پژوهش تعیین روابط ساختاری ابعاد سرشتی شخصیت با نشانه های روانشناختی اختلال نشانه جسمی با میانجیگری بدتنظیمی هیجانی بود. روش و مواد: در راستای این هدف، از جامعه دانشجویان دانشگاه تبریز در سال تحصیلی ۱۴۰۰–۱۴۰۱ تعداد ۳۸۰ نفر به شیوه تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و با استفاده از پرسشنامه دشواری تنظیم هیجانی، شکایت روان تنی، فرم کوتاه سیاهه نشانگان اختلال و پرسشنامه ابعاد سرشت و منش کلونینجر (TCI) نسبت به اندازه گیری متغیرها اقدام شد. یافته ها: تحلیل داده ها با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری نشان داد عامل های نوجویی، پاداش وابستگی و پشتکار قادرند تغییرات علایم روانشناختی را به طور منفی و معنی دار تبیین نمایند. عامل آسیب پرهیزی و بدتنظیمی هیجانی قادرند تغییرات علایم روانشناختی را به طور مثبت و معنی دار تبیین نمایند. پاداش وابستگی و پشتکار قادرند تغییرات بدتنظیمی هیجان را به طور منفی و معنی دار تبیین نمایند. نوجویی و پاداش وابستگی به طور منفی و عامل آسیب پرهیزی به طور مثبت می تواند به واسطه بدتنظیمی هیجانی تغییرات علایم روانشناختی را تبیین نماید. نتیجه گیری: سه متغیر سرشتی نوجویی، آسیب پرهیزی و پاداش وابستگی توانستند تغییرات نشانه های جسمی را با واسطه گری بدتنظیمی هیجانی تبیین نمایند. این یافته ها نشان می دهد که اختلال علایم جسمی از عوامل شخصیتی تأثیر می پذیرد و ناکارآمدی در تنظیم هیجان نیز این اختلال را تشدید می کند. همچنین این یافته ها نشان می دهد بدتنظیمی هیجانی متغیر مهمی در رابطه بین ابعاد سرشت و نشانه های جسمی است.
۳.

روابط ساختاری سطوح کمال گرایی با عملکردهای شناختی در افراد دارای نشانه های اختلال وسواسی جبری: نقش میانجی سبک های شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال وسواسی جبری سبک عملکرد شناختی کمال گرایی مثبت کمال گرایی منفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۱۷
هدف پژوهش حاضر، بررسی روابط ساختاری سطوح کمال گرایی با عملکردهای شناختی با واسطه گری سبک های شناختی در افراد با نشانه های اختلال وسواسی جبری  بود. جامعه پژوهش حاضر دانشجویان دانشگاه تبریز بودند که تعداد 360 نفر نمونه با استفاده از روش هدفمند و از نوع دردسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های وسواسی اجباری مادزلی، کمال گرایی مثبت و منفی و سبک های یادگیری فلدر سولومان به صورت آنلاین پاسخ دادند. همچنین، سه آزمون ویسکانسین (WCST)، آزمون عملکرد پیوسته (CPT) و آزمون حافظه کاری وکسلر (WMT) به صورت نرم افزار رایانه ای اجرا شدند. نتایج نشان داد سبک شناختی تأملی قادر است روابط بین سطوح کمال گرایی مثبت و منفی با عملکردهای شناختی را میانجی گری کند. سطوح کمال گرایی به طور معنی دار، سبک شناختی تأملی و عملکردهای شناختی را پیش بینی می کنند. درنهایت، سطوح کمال گرایی و سبک شناختی تأملی در تعامل با یکدیگر، عملکردهای شناختی را پیش بینی می کنند و هرگونه مداخله دراین زمینه، باید اثرات تعاملی کمال گرایی و سبک شناختی تأملی را مدنظر قرار دهد. 
۴.

رابطه سیستم های مغزی- رفتاری و خوشه B اختلالات شخصیت با میانجیگری صفات تاریک شخصیت

کلید واژه ها: سیستم های مغزی - رفتاری خوشه B اختلالات شخصیت صفات تاریک شخصیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۳ تعداد دانلود : ۱۶۶
زمینه و هدف: به نظر می رسد یکی از عوامل مهم تاثیرگذار در اختلالات خوشه B شخصیت، سیستم های مغزی- رفتاری و صفات تاریک شخصیت است بنابراین هدف پژوهش حاضر رابطه سیستم های مغزی -رفتاری گری و خوشه B اختلالات شخصیت با میانجی گری صفات تاریک شخصیت می باشد. روش پژوهش: طرح این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر کنترل متغیرها، یک روش همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه های شهر تبریز در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که از این جامعه تعداد 450 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شده و مورد بررسی قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ابعاد تاریک شخصیت یوسفی و ایمان زاد (1397)، مقیاس تجدید نظر شده حساسیت به تقویت جکسون (2009) و آزمون بالینی چند محوری میلون (1970) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر انجام گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین سیستم فعالساز رفتاری گری با خوشه B اختلالات شخصیت رابطه مثبت وجود دارد. همچنین بین سیستم بازداری رفتاری گری با خوشه B اختلالات شخصیت رابطه منفی وجود دارد. بین صفات تاریک شخصیت با اختلال شخصیت نمایشی رابطه مثبت وجود دارد (05/0 > p). بین سیستم بازداری رفتاری و جنگ و گریز گری با صفت تاریک ماکیاولیسم رابطه منفی وجود دارد (05/0 > p). همچنین نتایج پژوهش نشان داد که صفات تاریک شخصیت نقش میانجی معنی داری در رابطه سیستم های مغزی رفتاری بر اختلالات شخصیتی دارند (05/0 > p). نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد که توجه به متغیرهای سیستم های مغزی رفتاری و صفات تاریک شخصیت نقش مهمی در اختلالات شخصیتی دارند.
۵.

کارکردهای نوروپسیکولوژیک (عصب روان شناختی) بیماران مبتلا به اختلال وسواسی جبری نوع احتکار کننده و دارای کندی وسواس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: کارکردهای عصب روان شناختی اختلال وسواسی-جبری وسواس احتکار کندی وسواسی جمعیت سالم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶ تعداد دانلود : ۴۶
زمینه و هدف: هدف مطالعه حاضر بررسی کارکردهای نوروپسیکولوژیک (عصب روان شناختی) بیماران مبتلا به اختلال وسواسی جبری نوع احتکار کننده و دارای کندی وسواسی بود. مواد و روش ها: پژوهش حاضر بر اساس ماهیت و هدف از نوع تحقیقات کاربردی و از لحاظ روش پژوهش ، مقطعی- تحلیلی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلا به اختلال وسواسی جبری نوع جبری نوع احتکار کننده و دارای کندی وسواسی شهر ارومیه در بازه زمانی فروردین تا دی ماه 1401 بود. نمونه آماری پ ژوهش شامل 30  نفر از بیماران مبتلا به اختلال وسواسی جبری نوع احتکار کننده و دارای کندی وسواسی (15 نفر برای هر گروه از بیماران) مراجعه کننده به مراکز درمان روان پزشکی و روان شناختی شهرستان ارومیه و 15 نفر از افراد سالم بدون تشخیص اختلال وسواسی جبری بود. روش نمونه گیری به صورت دردسترس بود. شرکت کنندگان در گروه های مختلف از نظر سن، جنسیت، تحصیلات، وضعیت تأهل، وضعیت اقتصادی،  اجتماعی و خانواده ای و دامنه هوشی همتا گردیده بودند. آزمودنی ها با استفاده از پرسش نامه بازنگری شده وسواسی اجباری، پرسشنامه وسواسی-جبری مادزلی، آزمون ویسکانسین، آزمون برو/نرو، آزمون خطرپذیری بادکنکی بارت و آزمون برج لندن مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که افراد مبتلا به اختلال وسواسی جبری نوع احتکار کننده و دارای کندی وسواسی تفاوت معناداری در ارزیابی های عصب شناختی از نظر مهار پاسخ،  انعطاف پذیری شناختی، حل مسئله با گروه سالم دارند. نتیجه گیری: این نتایج نشان دهنده ی نقص در  مهار پاسخ،  انعطاف پذیری شناختی و حل مسئله در این بیماران می باشد؛ درحالی که الگوی اختلالات عصب شناختی در این دو اختلال متفاوت هست
۶.

مقایسه اثربخشی درمان تعاملی والد-کودک(PCIT)، آموزش ذهن آگاهی کودک محور(بوردیک) و آموزش برنامه والدین سال های باورنکردنی(IY) بر کاهش نشانه های درونی سازی شده دانش آموزان دوره اول ابتدایی شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان تعاملی والد-کودک آموزش ذهن آگاهی کودک محور (بوردیک) آموزش برنامه والدین سال های باورنکردنی و نشانه های درونی سازی شده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰ تعداد دانلود : ۴۷
هدف این پژوهش تعیین تفاوت اثربخشی درمان تعاملی والد-کودک(PCIT)، ذهن آگاهی کودک محور(بوردیک) و برنامه سال های باورنکردنی(IY) بر کاهش نشانه های درونی سازی شده دانش آموزان دوره اول ابتدایی شهر تبریز بود. در قالب طرح نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با سه گروه آزمایش و یک گروه کنترل و اجرای پرسشنامه رفتاری کودک (CBCL) آخنباخ نسخه والدین اطلاعات لازم جمع آوری شد. جامعه آماری شامل کلیه مادران و دانش آموزان دوره ی اول ابتدایی شهر تبریز در سال تحصیلی 1399-1398 بود. نمونه شامل 40 نفر دانش آموز به همراه مادران شان است که 30 نفر به عنوان گروه آزمایشی و 10 نفر به عنوان گروه کنترل به روش داوطلبانه و مبتنی بر معیارهای ورود انتخاب شدند. پس از برگزاری دوره های درمانی(تعاملی والد-کود، ذهن آگاهی کودک محور و سال های باورنکردنی) طی 3 ماه و تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس مختلط، نتایج نشان داد که روش های درمانی تعاملی والد-کودک، ذهن آگاهی کودک محور و برنامه سال های باورنکردنی بر کاهش نمرات درونی سازی شده دانش آموزان از جلسه ی پیش آزمون تا جلسه ی پیگیری موثرند. نتایج آزمون بونفرونی نشان داد که روش درمان تعاملی والد-کودک اثربخش تر از روش درمانی ذهن آگاهی کودک محور در کاهش نشانه های درونی سازی شده دانش آموزان است.
۷.

اثربخشی کارگاه یک روزه مبتنی بر درمان رفتاری شناختی بر سوگیری تفسیری و فراهیجانات زنان مبتلا به اختلال افسردگی پیرا زایمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان رفتاری شناختی سوگیری تفسیری فراهیجانات اختلال افسردگی پیرا زایمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹ تعداد دانلود : ۱۰۶
هدف: هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی کارگاه یک روزه مبتنی بر درمان رفتاری شناختی سوگیری تفسیری و فراهیجانات مبتلا به اختلال افسردگی پیرا زایمان بود. روش پژوهش: طرح پژوهشی نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی زنان مبتلا به اختلال افسردگی پیرا زایمانی شهرستان سلماس بود که در سال 1400 جهت دریافت خدمات روانشناختی به مراکز بهداشت ارجاع داده شده بودند. حجم نمونه شامل 50 نفر (25 نفر گروه آزمایش و 25 نفر گروه گواه) از جامعه آماری به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و در دو گروه گواه و آزمایش جایدهی شدند. برای گروه آزمایشی، کارگاه یک روزه مبتنی بر درمان رفتاری شناختی براساس مدل استارک (1996) اجرا شد در حالی که گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکردند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه افسردگی ادینبرگ کوکس و همکاران (1996)، آزمون سناریوهای مبهم برای افسردگی برنا و همکاران (2011) و مقیاس فراهیجان توسط میتمانسگروبر، بک، هوفر و شولبر (2009) بود. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که که کارگاه یک روزه مبتنی بر درمان رفتاری شناختی بر سوگیری تفسیری (60/258=F، 001/0>P) و فراهیجان مثبت (70/120=F، 001/0>P) و فراهیجان منفی (79/56=F، 001/0>P) در مراحل پس آزمون و پیگیری تاثیر معنی دار داشته است. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش اطلاعات مفیدی را در ارتباط با کارگاه یک روزه مبتنی بر درمان رفتاری شناختی فراهم می کند و مشاوران و روانشناسان می توانند برای بهبود سوگیری تفسیری و فراهیجانات مبتلا به اختلال افسردگی پیرا زایمان از این مداخله استفاده نمایند.
۸.

نقش واسطه ای حساسیت انزجاری در رابطه بین ابعاد سرشت و اختلال پانیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پانیک حساسیت انزجاری سرشت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱ تعداد دانلود : ۶۵
هدف: هدف از مطالعه حاضر بررسی نقش واسطه ای حساسیت انزجاری در رابطه بین ابعاد سرشت با اختلال پانیک بود. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع توصیفی همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی دانشجویان دانشگاه ارومیه در نیمسال تحصیلی 1398-1399 بودند که تعداد 377 نفر از آن ها با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و پرسش نامه های سرشت و منش (کلونینجر، شوراکیک و پرزیبرک، 1993)، حساسیت انزجاری (هیدت 1994) و نشانه های پانیک لیبویتز (1984) را تکمیل کردند. تحلیل داده ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. همچنین برای طبقه بندی، پردازش، تحلیل داده ها و بررسی فرضیه های پژوهش از نرم افزار Smart-PLS استفاده شده است. یافته ها: در پژوهش حاضر ضریب مسیر غیرمستقیم بین پاداش وابستگی (01/0p<، 309/0-β=) و پشتکار (01/0p<، 096/0-β=) با اختلال پانیک منفی و در سطح 01/0 معنادار بود. ضریب مسیر غیرمستقیم بین آسیب پرهیزی (01/0p<، 135/0β=) با اختلال پانیک مثبت و در سطح 01/0 معنادار بود. نتیجه گیری: این یافته ها نقش سرشت در ایجاد اختلال پانیک را مورد تأیید قرار می دهد و بیانگر توجه هرچه بیشتر به مبانی زیستی در درمان اختلال پانیک است. همچنین مدل آسیب شناختی پیشنهادی حاضر می تواند به فهم بهتر نقش انزجار در آسیب روانی و اثربخشی درمان های شناختی رفتاری در افراد مبتلا به اختلالات اضطرابی از جمله اختلال پانیک کمک کند.
۹.

مقایسه اثربخشی آموزش راهبردهای مدیریت هیجان و ایمن سازی در مقابل استرس بر سرمایه روانشناختی زنان زندانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سرمایه روان شناختی مدیریت هیجانات ایمن سازی استرس زنان زندانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۴ تعداد دانلود : ۱۶۰
هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی آموزش راهبردهای مدیریت هیجان و ایمن سازی در مقابل استرس بر سرمایه روانشناختی زنان زندانی شهرستان تبریز بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را زنان زندانی در ندامتگاه مرکزی استان آذربایجان شرقی در سال 1398 به تعداد 654 نفر تشکیل دادند. از بین آن ها 60 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و در یک گروه گواه و دو گروه آزمایش (هر گروه 20 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه سرمایه روانشناختی لوتانز و همکاران (2007) استفاده شد. شرکت کنندگان گروه آزمایش اول و دوم هر یک به ترتیب آموزش راهبردهای مدیریت هیجانات (8 جلسه 90 دقیقه ای هر هفته دو جلسه) و ایمن سازی در برابر استرس (8 جلسه 90 دقیقه ای و هر هفته دو جلسه) دریافت کردند و گروه گواه آموزشی دریافت نکرد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش تحلیل کوواریانس در نرم افزار SPSS21 انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش راهبردهای مدیریت هیجانات و ایمن سازی در برابر استرس به طور معناداری باعث افزایش سرمایه روانشناختی شده است (01/0>P). نتایج نشان داد آموزش ایمن سازی در مقابل استرس اثربخشی بیشتری نسبت به راهبردهای مدیریت هیجانات بر سرمایه روانشناختی دارد (001/0>P). با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان از آموزش ایمن سازی در برابر استرس جهت افزایش سرمایه روانشناختی به طور مؤثرتری نسبت به راهبردهای مدیریت هیجانات در زنان زندانی استفاده کرد.
۱۱.

اثر بخشی رفتار درمانی شناختی بر شناخت واره های ناکارآمد افراد مبتلا به نشانه های وسواس فکری اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شناخت واره های ناکارآمد وسواس فکری - عملی باورهای وسواسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۶ تعداد دانلود : ۱۵۹
هدف: هدف پژوهش حاضر، تعیین اثر بخشی درمان رفتاری - شناختی بر شناخت واره های ناکارآمد وسواسی در افراد مبتلا به نشانه های وسواس فکری - اجباری بود. روش کار: برای اجرای طرح پژوهشی، سی نفر مبتلا به نشانه های وسواس فکری – اجباری به شیوه تصادفی انتخاب و در قالب دو گروه (آزمایش و کنترل هر کدام 15 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. اثربخشی مداخله در مراحل پیش آزمون و پس آزمون و مرحله پیگیری یک ماهه مورد ارزیابی قرار گرفت. ابزار: جهت ارزیابی نشانه های وسواس فکری - عملی از مصاحبه نیمه ساختار یافته تشخیصی، مصاحبه بالینی ساختار یافته برای تشخیص اختلالات محور(SCID-I) و پرسشنامه باورهای وسواسی 44 سوالی (44-OBQ) استفاده شد. نتایج: تحلیل داده ها به شیوه اندازه گیری مکرر نشان داد که درمان شناختی - رفتاری در کاهش شناخت واره های ناکارآمد در افراد مبتلا به نشانه های وسواسی - اجباری موثر است. هم چنین، نتایج نشان داد که، درمان شناختی – رفتاری قادر است مولفه های مسئوولیت پذیری، کمال گرایی، اهمیت و کنترل افکار را به طور معنادار کاهش دهد. نتایج نشان داد که برای گروه های مورد مطالعه در مولفه ی احساس مسئولیت / ارزیابی از خطر و تهدید (139/0= sigو 52/4=f)، کمال طلبی / نیاز به کسب اطمینان و قطعیت (158/0= sig و 26/5=f) و اهمیت و کنترل افکار (179/0= sigو 12/6=f) معنادار می باشد. همچنین اثر گروه × زمان معنادار است (001/0=sig و 91/66=f).
۱۲.

بررسی ویژگی های روانسنجی پرسشنامه سبک های هیجانی (ESQ)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سبک های هیجان پرسشنامه (ESQ) درستی آزمایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۴ تعداد دانلود : ۲۷۰
زمینه: پژوهش ها نشان داده است پرسشنامه سبک های هیجان (کسبیر، گاسیورواسکا، گلدمن، هیرشبرگ و دیویدسون، 2019) بر اساس مطالعات جدید عصب شناختی هیجان ها در موقعیت های بالینی و پژوهشی ساخته شده است. با توجه به اینکه عملکرد هیجانی که از نشانگرهای سلامت و اختلال به شمار می رود، تحت تأثیر ساختارهای فرهنگی اجتماعی هست، با این وجود، در زمینه عینی سازی و درستی آزمایی این ابزار در فرهنگ ایرانی شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: این پژوهش با هدف بررسی ویژگی های روانسنجی پرسشنامه سبک های هیجان (ESQ) انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی می باشد، که در آن از شاخص های توصیفی، ضرایب قابلیت اعتماد، درستی آزمایی و تحلیل ساختار عاملی برای برآورد ویژگی های روانسنجی پرسشنامه سبک های هیجان استفاده شد. در این راستا، از جامعه دانشجویان دانشگاه تبریز تعداد 357 نفر به شیوه تصادفی انتخاب و به پرسشنامه سبک های هیجان پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش تحلیل عاملی تأییدی و ضریب آلفای کرونباخ تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: تحلیل داده ها با استفاده از روش CFA نشان داد مدل شش عاملی از برازش بهتری برخوردار است و ضرایب آلفای کرونباخ نیز نشان داد که شش عامل استخراج شده از ضریب قابلیت اعتماد مطلوبی بین 0/62 تا 0/68 برخوردار است. نتیجه گیری: بر این اساس می توان نتیجه گرفت که این پرسشنامه ابزار مناسبی برای اندازه گیری سبک های هیجان به شمار می آید و در پژوهش ها و موقعیت های بالینی به عنوان یک ابزار معتبر قابل استفاده می باشد.
۱۳.

بررسی اثربخشی اصلاح هم نوسانی از طریق نوروفیدبک بر بهبود خواندن کودکان مبتلا به نارساخوانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نارساخوانی هم نوسانی ارتباط کارکردی نوروفیدبک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۲ تعداد دانلود : ۱۹۹
هدف: نارساخوانی یکی از اختلالات شایع دوران کودکی است. برخلاف نظریه غالب نقص واج شناختی، مطالعات جدید نشان می-دهند که بازنمایی واج شناختی در کودکان نارساخوان سالم است اما توانایی دسترسی به آن آسیب دیده است. بدکارکردی ارتباط پیشانی-گیجگاهی به عنوان اساس عصبی این آسیب تعبیر می شود. اصلاح هم نوسانی از طریق نوروفیدبک امکان کنترل ارادی بر شبکه های کارکردی مغز را فراهم می کند. هدف مطالعه حاضر بررسی تاثیر اصلاح ارتباط کارکردی بین مناطق مغزی درگیر در خواندن در بهبود مهارت خواندن کودکان مبتلا به نارساخوانی است. مواد و روش ها: در طرح تک آزمودنی حاضر چهار کودک 7-9 ساله مبتلا به نارساخوانی 20 جلسه 30 دقیقه ای درمان نوروفیدبک دریافت کردند. پروتکل درمانی اصلاح هم نوسانی مناطق پیشانی-گیجگاهی-پاریتال بود. یافته ها: بررسی نتایج پژوهش بهبودی در نمرات خواندن و هم چنین نرمال سازی مقادیر هم نوسانی را بعد از اتمام درمان نشان داد. نتیجه گیری: این تغییرات نشان می دهد که نارساخوانی یک اختلال در شبکه مغزی است و اصلاح هم نوسانی از طریق نوروفیدبک می تواند به اصلاح این آشفتگی کمک کند.
۱۴.

اثربخشی سیستم رواندرمانی تحلیل شناختی رفتاری بر واکنش پذیری شناختی و کاهش نشانگان بیماران افسرده مداوم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۱۱۱
زمینه و هدف: افسردگی یکی از شایع ترین اختلالات روانی بوده که همه گروه های جامعه در هر رده سنی را شامل می گردد و شیوع آن نسبت به سن و جنس در جوامع مختلف متفاوت می باشد. لذا هدف از پژوهش حاضر اثربخشی سیستم رواندرمانی تحلیل شناختی رفتاری بر واکنش پذیری شناختی و کاهش نشانگان بیماران افسرده مداوم بود. مواد و روش ها: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران افسرده مراجعه کننده به مراکز درمان روان پزشکی و روان شناختی شهرستان ارومیه در زمستان و بهار 1400-1401 بود که از این جامعه تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه به صورت تصادفی گمارده شدند. همه افراد در هر سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری مقیاس افسردگی بک (1961) و شاخص حساسیت به افسردگی لیندن (2003) را تکمیل کردند. درنهایت داده ها به روش های تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر با کمک نرم افزار SPSS24 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد تفاوت معنی داری در هر دو متغیر واکنش پذیری شناختی و نشانگان افسردگی بین گروه های آزمایش و کنترل وجود داشت (01/0>P). به این معنی که سیستم رواندرمانی تحلیل شناختی رفتاری بر واکنش پذیری شناختی و کاهش نشانگان بیماران افسرده مداوم اثربخش بود (05/0>P). نتیجه گیری: یافته های پژوهش بیانگر این است که سیستم رواندرمانی تحلیل شناختی رفتاری بر واکنش پذیری شناختی و کاهش نشانگان بیماران افسرده مداوم مؤثر است و ازاین رو می تواند در مداخلات بالینی برای درمان افسردگی مداوم بکار گرفته شود.
۱۵.

طرحواره درمان گری برای بیماران با نشانگان اختلال شخصیت وسواسی اجباری (OCPD): یک مطالعه تک آزمودنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال شخصیت وسواسی – اجباری طرحواره های ناسازگار اولیه طرحواره درمانگری مطالعه تک آزمودنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۸ تعداد دانلود : ۱۷۱
زمینه: اختلال شخصیت وسواسی اجباری با الگوی فراگیر اشتغال ذهنی با نظم و ترتیب، نهایی خواهی، و کنترل فردی و بین فردی مشخص می شود. این ویژگی ها منجر به از دست دادن انعطاف پذیری و باز بودن فرد می شود. پیشینه ی پژوهش نشان می دهد که درمان های غالب در درمان این اختلال بیشتر منجر به کاهش اضطراب و افسردگی شده است تا نشانگان اختلال شخصیت وسواسی اجباری. یکی از رویکردهایی نوین در تبیین و درمان مشکلات شخصیت از جمله OCPD طرحواره درمان گری است که با تفکیک بین طرحواره های ناسازگار اولیه از سبک های کنارآمدن به درمان مشکلات شخصیتی می پردازد. هدف: مطالعه ی حاضر این فرضیه را بررسی می کند که آیا درمان طرحواره های ناسازگار اولیه راهی مؤثر برای تغییر نشانگان اختلال شخصیت وسواسی اجباری است. روش: در مطالعه حاضر از طرح تجربی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه ناهمزمان با آزمودنی های متفاوت استفاده شد. بدین منظور سه بیمار مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی اجباری از مراجعین مرکز روانشناختی در سال 98-99 که بصورت هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های ابزارهای پژوهش از مصاحبه بالینی ساختار یافته برای اختلالات شخصیت (SCID-5-RV) (2016)، پرسشنامه بالینی چند محوری میلون (MCMI-III) (1990)، پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه (2006)، پرسشنامه سنجش اختلال شخصیت وسواسی اجباری (OCPDQ) (2004)، و پروتکل انفرادی طرحواره درمانگری یانگ (2003) استفاده شد. تأثیر مداخله انجام شده به کمک روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا (RCT)، فرمول درصد بهبودی، بهبود بالینی معنادار و سنجش عملیلاتی با پیگیری یک ماهه، سه ماهه و شش ماهه مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: داده های به دست آمده نشان داد کاهش نشانگان بالینی و نیز کاهش طرحواره های ناسازگار اولیه در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی اجباری از لحاظ آماری (0/05>P)، بالینی و سنجش عملیاتی معنادار است. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد طرحواره درمانگری با تأکید بر تکنیک های شناختی، تجربی، و همچنین ارتباط درمانی می تواند بر کاهش طرحواره های غالب مبتلایان به اختلال شخصیت وسواسی اجباری مؤثر باشد.
۱۶.

بررسی و مقایسه اثر بخشی مداخله مبتنی بر مدل لذت افزایی و مدل خودخاموشی در کاهش افسردگی در زنان دارای نشانه های افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خودخاموشی لذت افزایی افسردگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰ تعداد دانلود : ۱۶۴
این پژوهش بر اساس مدل خودخاموشی و مدل لذت افزایی طراحی شده است. مدل خودخاموشی متاثر از نظریه های شناختی ،دلبستگی، گشتالت می باشد که بر نقش عوامل اجتماعی و فرهنگی در عدم بیان خواست ها و امیال زنان که منجر به افسردگی می گرددتاکید دارد. مدل لذت افزایی در روانشناسی مثبت نگر معتقد است به جای آموزش روش های مقابله با مشکلات، می توان روش های لذت افزایی را به افراد آموزش داد و از مشکلات روانشناختی پیشگیری یا آنها را درمان کرد. در این پژوهش با استفاده از پروتکل های درمانی، همچنین دریافت راهنمایی از نظریه پردازان این دو مدل برنامه های مداخلاتی تهیه گردید. نمونه پژوهش شامل 45 زن 20 الی 40 ساله با تحصیلات لیسانس و بالاتر شاغل در آموزش و پرورش بود که بر اساس پرسشنامه بک و مصاحبه دارای علایم افسردگی بودند. نمونه شامل گروه لذت افزایی، گروه خودخاموشی و گروه کنترل بود که از هر گروه با پرسشنامه بک پیش آزمون و پس از آزمون اخذ شد. در فاصله پیش آزمون و پس آزمون، شرکت کنندگان برنامه مداخله ای گروه خود را دریافت کردند. روش مورد نظر برای تحلیل داده ها تحلیل کوواریانس بود که به دلیل رعایت نشدن پیش فرض ها با تحلیل واریانس بر نمرات تفاضل در نرم افزار SPSS مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که مداخله مبتنی بر لذت افزایی و خودخاموشی در کاهش افسردگی زنان موثر هستند و این دو روش از نظر کاهش افسردگی تفاوت معنی دار ندارند.
۱۷.

اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب مرگ و ناامیدی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس

تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۹۵
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب مرگ و ناامیدی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس صورت گرفت. روش این پژوهش، نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را زنان مبتلا به ام اس شهر تبریز که در سال 1400 عضو انجمن ام اس این شهر بودند تشکیل داد. 30 نفر با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب، و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند (هر گروه 15 نفر). گروه آزمایشی درمان مختص خود را در 8 جلسه 5/1 ساعته دریافت کردند؛ اما گروه کنترل هیچ درمانی را دریافت نکردند. ابزار اندازه گیری شامل پرسش نامه های اضطراب مرگ تمپلر و ناامیدی بک بودند. داده ها توسط آزمون تحلیل واریانس آمیخته با اندازه گیری مکرر تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در مقایسه با گروه کنترل، در پس آزمون، منجر به کاهش اضطراب مرگ و ناامیدی بیماران مبتلا به ام اس شده اند (001/0>p)؛ و این نتایج در مرحله پیگیری نیز نشان از ماندگاری اثر دارد (001/0>p). درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد احتمالاً سبب کاهش اضطراب مرگ و در نتیجه مقابله بهتر با بیماری و کاهش ناامیدی بیماران مبتلا به ام اس شده است.
۱۸.

نشانگان اختلال اجتناب /محدودیت غذا در کودکان؛ عوامل زمینه ساز، پیامدها و درمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال اجتناب/ محدودیت غذا کودکان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۰ تعداد دانلود : ۱۲۴
اختلال اجتناب/ محدودیت غذا به عنوان یک اختلال تغذیه و خوردن جدید در ویرایش پنجم راهنمای تشخیصی و آماری اختلال روانی، معرفی شده و یک طبقه تشخیصی نسبتا جدیدی از اختلالات تغذیه و خوردن می باشد. افراد دارای اختلال اجتناب/ محدودیت غذا به دلایل مختلف و نه به دلیل تمایل به کاهش وزن یا به دلیل اختلال در تصویر بدنی، از غذا اجتناب می کنند یا به آن بی علاقه هستند. بروز چنین اختلالی در کودکان به دلیل قرار گرفتن آنها در دوره رشدی می تواند منجر به عوارض جبران ناپذیری پزشکی و اختلا عملکردی_ اجتماعی شود. از آنجایی که از زمان تعریف این اختلال، پژوهش های اندکی در مورد شیوع، تشخیص، درمان و پیامدهای گوناگون این اختلال در کودکان وجود دارد، بنابراین هدف از این مقاله توصیف و روشن کردن معیارهای تشخیصی، تظاهرات بالینی، شیوع، سبب شناسی، پیامدها، پیشگیری و درمان اختلال اجتناب/محدودیت غذا در کودکان است. تا زمینه نظری جهت پژهش های بیشتر، آگاهی برای والدین و حمایت و دانش لازم جهت تشخیص و درمان بهتر توسط درمانگران فراهم شود.
۱۹.

اثربخشی طرحواره درمانی هیجانی بر شدت علائم بالینی و طرحواره های هیجانی بیماران مبتلا به اختلال علامت عصبی کارکردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: طرحواره درمانی هیجانی اختلال علامت عصبی کارکردی طرحواره های هیجانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۹ تعداد دانلود : ۱۸۱
زمینه: پژوهش های رو به رشد حاکی از نقش تنظیم هیجان در اختلالات جسمی- عملکردی است ازاین رو پرداختن به مداخلات درمانی متمرکز بر این سازه از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر طرحواره درمانی هیجانی بر شدت علائم بالینی و طرحواره های هیجانی منفی بیماران مبتلا به اختلال علامت عصبی کارکردی بود. روش: در مطالعه حاضر از طرح تجربی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه ناهمزمان با آزمودنی های متفاوت استفاده شد. به همین منظور سه نفر از بیماران زن مبتلا به اختلال علامت عصبی کارکردی مراجعه کننده به مطب متخصص مغز و اعصاب از طریق مصاحبه تشخیصی و مصاحبه بالینی ساختار یافته و به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. از ابزارهای پژوهش مانند مصاحبه بالینی ساختاریافته (SCID-5-RV)، پرسشنامه ویژگی های جمعیت شناختی، مقیاس غربالگری علائم اختلالات علایم جسمانی (SOMS-7)، مقیاس طرحواره های هیجانی لیهی (LESS) و راهنمای درمان EST استفاده شد. نتایج به دست آمده به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا (RCI)، فرمول درصد بهبودی، بهبود بالینی معنادار و سنجش عملیاتی مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: داده های به دست آمده نشان داد کاهش نمرات نشانگان بالینی و طرحواره های هیجانی منفی در بیماران مبتلا به اختلال علامت عصبی کارکردی از لحاظ آماری (0/05 P<)، بالینی و سنجش عملیاتی معنادار است. نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که مدل طرحواره درمانی هیجانی با اصلاح فرآیندهای زیربنایی هیجان و بهبود راهبردهای ناسازگارانه افراد در برابر هیجانات موجب کاهش شدت علائم بالینی و طرحواره های هیجانی منفی بیماران مبتلا به اختلال علامت عصبی کارکردی می شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان