شیما ابراهیمی

شیما ابراهیمی

مدرک تحصیلی: کارشناس ارشد، دانشگاه شهید بهشتی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۱ مورد.
۱.

واکاوی تجارب والدین دانش آموزان دوره اول ابتدایی از چالش های آموزش مجازی با شبکه های اجتماعی در زمان شیوع ویروس کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تجارب زیسته والدین دوره اول ابتدایی آموزش مجازی شبکه های اجتماعی مجازی ویروس کرونا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۶۸ تعداد دانلود : ۱۵۶۶
به دنبال شیوع ویروس کرونا، تعطیلی مدارس و لزوم تداوم آموزش در سال تحصیلی، معلمان ناگزیر از ارائه آموزش در شبکه های اجتماعی گردیدند. هدف اصلی از انجام پژوهش حاضر، فهم تجربه زیسته والدین دانش آموزان دوره اول ابتدایی از چالش های آموزش مجازی در شبکه های اجتماعی به دلیل شیوع ویروس کرونا بود که با استفاده از روش پدیدارشناسی اجرا شد. روش گردآوری اطلاعات استفاده از پرسشنامه مصاحبه نیمه ساختمند بود. بر این اساس، با رویکرد نمونه گیری هدفمند و روش معیار، والدینی که فرزندان آنان حداقل یک ماه از آموزش مجازی در شبکه های اجتماعی استفاده نمودند، انتخاب شدند و بر اساس اشباع نظری نهایتاً 16 نفر مصاحبه شدند. تحلیل مصاحبه ها، با استفاده از الگوی کلایزی و روش تحلیل مضمون انجام شد. پس از استخراج و دسته بندی موضوعی، محاسن و معایب آموزش مجازی در شبکه های اجتماعی در پنج مقوله آموزشی (محاسن: جلوگیری از عقب ماندگی تحصیلی و ایجاد فرصت خلاقیت؛ معایب: عدم تمایل به انجام تکالیف کلاسی و کاهش پایبندی به مقررات نظم و انضباط کلاسی)، اجتماعی (محاسن: آزادی عمل دانش آموزان و نظارت بیشتر والدین؛ معایب: حذف فعالیت گروهی و تنبلی و حواس پرتی دانش آموزان)، فرهنگی (محاسن ورود آموزش مجازی به عرصه نظام تعلیم و تربیت و ایجاد تجربه جدید؛ معایب: حذف کاریزمای حضور معلم و خستگی و بی حوصلگی برخی از والدین)، اقتصادی (محاسن کاهش هزینه ایاب و ذهاب و صرفه جویی در زمان ایاب و ذهاب؛ معایب: وقت گذاری جهت آموزش های تکمیلی و هزینه تهیه سخت افزار لازم) و فنی (ارتقاء سواد رسانه ای والدین به عنوان حسن؛ معایب: عدم جذابیت بصری ویدئوها و عدم تسلط به فن آوری اطلاعات) طبقه بندی شدند با توجه به مشکلات و معایبی که توسط والدین عنوان گردید، طراحی زیرساخت های منسجم و اثربخش جهت ارائه آموزش مجازی ضرورت می یابد.
۲.

تحلیل سبک شناختی داستان هفت خوان رستم شاهنامه در چارچوب دستور نقش گرای نظام مند هلیدی

کلید واژه ها: شاهنامه هلیدی هفت خوان رستم نقش گرایی سبک شناسی فعل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۰۲ تعداد دانلود : ۹۶۷
دستور نقش گرای نظام مند هلیدی دستوری است که در قالب زبان شناسی نقش گرا تدوین شده است. حوزة سبک شناسی متون ادبی از حوزه هایی است که این دستور می تواند در آن اعمال شود. این پژوهش با هدف تحلیل سبک شناسی واژگانی به بررسی افعال در داستان هفت خوان رستم شاهنامه می پردازد. نتایج حاکی از آن است که بر اساس فرایندهای مادی، رابطه ای، ذهنی، رفتاری، بیانی و وجودی مطرح در فرانقش تجربی زبان، ویژگی سبکی این داستان، مادی بودن فرایندهای افعال موجود در آن است. در سطح اول در هر خوان و در سطح دوم، در همة هفت خوان فرایند مادی در مقایسه با سایر فرایندهای یادشده بیشترین کاربرد را داشته است و بر اساس نتایج آزمون آماری کای اسکوئر، میان فراوانی این فرایندها و فراوانی سایر فرایندهایی که در رتبة دوم بسامد قرار داشتند، تفاوت معنادار وجود دارد. فراوانی زیاد فرایند مادی در هفت خوان رستم مناسبت آن را با بافت حماسی شاهنامه منعکس می سازد که خود از دلایل کاربرد زیاد فرایند مادی در این داستان است؛ دلیل دیگر، توصیفاتی است که فردوسی از لحظه به لحظة وقایع هر خوان ارائه داده است که به دلیل ماهیت این صحنه ها، از افعال مادی و ملموس بهره گرفته شده که دارای فرایند مادی هستند. فردوسی حالات و ویژگی های شرکت کنندگان در هر خوان را با فرایند مادی توصیف کرده است تا خواننده بتواند درکی ملموس و عینی از داستان داشته باشد. این مورد نیز دلیلی بر وجود بسامد زیاد فرایند مادی در این داستان است. به طور کلی، بسامد بالای فرایند مادی در هفت خوان رستم موجب می شود که خواننده درکی عینی و ملموس از وقایع هر خوان داشته باشد و یک یک وقایع هر خوان همچون صحنه ای نمایشی در برابر دیدگان وی به تصویر درآید.
۳.

سبک شناسی نحوی داستان ”قفس“ صادق چوبک بر اساس صدای دستوری

کلید واژه ها: ناتورالیسم صادق چوبک سبک نحوی صدای دستوری داستان کوتاه قفس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۸۴ تعداد دانلود : ۱۱۵۴
هدف از پژوهش حاضر بررسی مقولة نحویِ صدای دستوری در داستان کوتاه ”قفس“ صادق چوبک است.هموارهمیاناندیشهوسبکنحوینویسندهارتباطوجودداردوبا در نظرگرفتناینارتباطمی تواندیدگاهغالبچوبکراتبییننمود. ”قفس“ طرحی است درباره جهانی که بر بنیاد تنازع بقا قرار گرفته است و مرغ و خروس های اسیر در قفس، تمثیلی از جامعه بشری هستند. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که در این داستان، پربسامدترین صدای دستوری، صدای منفعل است و بسامد بالای این صدای دستوری (80%) انعکاس دهندة این دیدگاه چوبک است که انسان ها به عنوان موجوداتی کنش گر سعی می کنند تا خود را از جبر زیستی که اسیر آن هستند، نجات دهند و برای زنده ماندن جدال می کنند. اما چون تحت تسلط نیروهای قهار و قوانین جبری هستند، به ناچار باید در برابر این نیروها، منفعل و پذیرنده باشند. لازم به ذکر است که در این داستان، تعداد زیادی از صداهای دستوری فعال نیز در معنای پنهان به صورت منفعل هستند و بخشی از صدای دستوری فعال، بیانگر دیدگاه و تفکر مرگ اندیشی چوبک است که تقدیر یا مرگ، پیوسته در حال انجام کنشِ کشتن انسان هاست و یکی یکی انسان ها را هلاک می کند و انسان ها چاره ای جز تسلیم شدن در برابر این سرنوشتِ محتوم ندارند. بنابراین اعتقاد به جبر، تقدیر و سرنوشت و تلاش نافرجام انسان برای رهایی از آن با صدای دستوری منفعل نمود می یابد که می تواند بیانگر اندیشه ناتورالیستی چوبک باشد.
۵.

معرفی الگوی ارتباطی مؤثرِ تدریس در پرتو آموزش هَیَجامَدمحور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش هَیَجامَدمحور حس آگاهی حس محرکی پیراحواس حواس مرکز ارتباط مؤثر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۹ تعداد دانلود : ۳۰۴
تعامل مؤثر بین مدرس و فراگیران نقش مهمی در یادگیری آنان دارد. به منظور ایجاد هیجانات و انگیزه مثبت در فراگیران، باید رابطه دوسویه ای در ارسال پیام از فرستنده (مدرس) و گیرنده (فراگیر) در محیط کلاس وجود داشته باشد. از آنجایی که تدریس کارآمد به اثرگذاری مثبت بر فراگیر و هدایت او به سمت اهداف آموزشی اشاره دارد، هدف از پژوهش حاضر معرفی الگوی تدریسی است که زمینه را برای ایجاد ارتباط مؤثر میان مدرس و فراگیر فراهم سازد و با درگیری حواس بیشتر آنان، میزان هیجان مثبت بیشتری تولید نماید. در این راستا، با توجه به اهمیت نقش هیجانات حسی در تدریس و با در نظر گرفتن آموزش هَیَجامَدمحور، مدرس به عنوان فردی حس آگاه در نظر گرفته می شود که هدایتگر کلاس است و قدرت تعیین و مطرح کردن موضوعات مختلف در کلاس را دارد. چنانچه وی قادر باشد از شیوه های خلاقانه که به درگیری حواس بیشتر منجر می شود بهره گیرد، می تواند مطالب را بهتر در ذهن فراگیران نهادینه کند. در این شرایط وی با قرار گرفتن در کنار فراگیران در محیط کلاس نقش یاری رساننده را ایفا کرده و به آنان در هَیَجامَدافزایی کمک می کند. از سوی دیگر، وی می تواند نقش حس محرک را نیز ایفا کند. در این شرایط او فراگیر را تشویق می کند تا خود پلکان هَیَجامَدافزایی را طی نماید. از این رو، در جستار حاضر نگارندگان به معرفی نقش های حس آگاهی و حس محرکی مدرس پرداخته و با توجه به دو مؤلفه ارتباط و حواس، تکنیک های حس آگاهی را در دو زیرمجموعه ارتباط مرکز و حواس مرکز و تکنیک های حس محرکی را در دو زیرمجموعه پیراارتباط و پیراحواس مد نظر قرار می دهند. انتظار می رود چنانچه تدریس با توجه به این تکنیک ها صورت گیرد، ارتباط مؤثری میان مدرس و فراگیر برقرار و فرایند یادگیری تسهیل شود.
۶.

امکان سنجی استقرار مدیریت دانش با رویکرد سازمان بهره وری آسیایی (APO)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دانش مدیریت دانش آمادگی سازمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۷ تعداد دانلود : ۴۰۳
امروزه دانش به عنوان سرمایه سازمانی تلقی می شود و مدیریت آن اهمیت زیادی دارد. مدیریت دانش به عنوان یک رویکرد منظم و با برنامه برای مدیریت خلق، توزیع و به کارگیری دانش در سازمان برای توانمندتر شدن سازمان در بهبود کیفیت خدمات می تواند در بسیاری از موارد از سردرگمی، تکرار مکرر یک اشتباه و افزایش خسارات و هزینه ها جلوگیری کند. مدیریت دانش، ابزارى قدرتمند براى دستیابى به مزیت رقابتى محسوب می شود و تجربه نشان داده است کاربرد آن در سازمان ها مزایاى فراوان دارد؛ اما مسئله ی مهم قبل از اجرای پروژه مدیریت دانش، شناسایى وضعیت سازمان از لحاظ میزان آمادگى براى اجراى این پروژه است. پژوهش حاضر قصد دارد وضعیت آمادگی «شرکت دامداران» را برای استقرار مدیریت دانش، بررسی کند. در این مقاله ابتدا مدل ارزیابی مدیریت دانش سازمان بهره وری آسیایی (APO) توصیف شد؛ سپس میزان آمادگی سازمان برای استقرار مدیریت دانش توسط پرسشنامه و انجام مطالعات میدانی مشخص شد. یافته ها نشان داد، سطح بلوغ مدیریت دانش در این شرکت، «سطح واکنش» است؛ یعنی میزان آمادگی سازمان در زمینه مدیریت دانش در پایین ترین سطح یعنی سطح واکنش قرار دارد. این بدان معنا است که سازمان نسبت به اینکه مدیریت دانش چیست و در بهبود بهره وری و رقابت پذیری چه اهمیتی دارد، آگاه نیست.
۷.

اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر استرس ادراک شده و پرخاشگری زنان با سندرم پیش از قاعدگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استرس ادارک شده پرخاشگری درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد سندرم پیش از قاعدگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۵ تعداد دانلود : ۳۶۴
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر استرس ادراک شده و پرخاشگری زنان با سندرم پیش از قاعدگی بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه ی آماری شامل کلیه ی زنان مراجعه کننده به بیمارستان زنان و زایمان حافظ شهر شیراز بود، که از میان آنها با استفاده از نمونه گیری در دسترس، تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و گواه گمارده شدند. گروه آزمایش تحت درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد در طی 8 جلسه 1 ساعته قرار گرفت، و گروه گواه، هیچگونه مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای اندازه گیری پژوهش شامل؛ پرسشنامه استرس ادارک شده کوهن و پرخاشگری باس و پری بود که توسط شرکت کنندگان در مرحله پیش آزمون، پس آزمون تکمیل گردیدند. داده ها با روش های آماری توصیفی و تحلیل واریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که تفاوت معناداری بین گروه های آزمایش و گواه در نمرات کلی استرس ادراک شده و مولفه های پرخاشگری وجود دارد(05/0>P). نتایج بر اهمیت کاربرد این مداخلات در استرس ادراک شده و پرخاشگری زنان دارای سندرم پیش از قاعدگی و ارائه افق های جدید در مداخلات بالینی این زنان تأکید دارد و میتوان از آن به عنوان یک روش مداخله ای مؤثر بهره گرفت.
۸.

اثربخشی درمان کوتاه مدت راه حل محور بر کاهش اضطراب اجتماعی کودکان و نوجوانان دارای لکنت زبان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان کوتاه مدت راه حل محور اضطراب اجتماعی لکنت زبان کودکان نوجوانان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۰ تعداد دانلود : ۵۱۳
هدف : پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان کوتاه مدت راه حل محور بر کاهش اضطراب اجتماعی کودکان و نوجوانان دارای لکنت زبان بود. روش : روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و طرح آن پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری تمامی کودکان و نوجوانان 8 تا 18 ساله دارای لکنت زبان مراجعه کننده به مراکز گفتار درمانی شهر شیراز در سال تحصیلی 95-96 بودند. نمونه پژوهش حاضر شامل 32 نفر از کودکان و نوجوانانی دارای لکنت زبان که از نظر اضطراب اجتماعی در مرز بالینی قرار داشتند، یعنی نمره آنها از این تست بالاتر از 55 بود، به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. برای جمع آوری اطلاعات از مقیاس اضطراب اجتماعی لایبوویتز برای کودکان و نوجوانان (2003) در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. محتوای جلسات طبق نظریه راه حل محور دی شازر تهیه شد. داده ها با روش های آماری توصیفی و تحلیل واریانس تجزیه و تحلیل شد. یافته ها : نتایج تحلیل واریانس حاکی از آن بود که میانگین نمرات اضطراب اجتماعی گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل کاهش معناداری پیدا کرده است. بنابراین، درمان کوتاه مدت راه حل محور در کاهش اضطراب اجتماعی کودکان و نوجوانان دارای لکنت زبان موثر بوده است.
۹.

بررسی استعاره مفهومی احساس «غم» در شعر مسعود سعد سلمان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: احساس غم زبان شناسی شناختی استعاره مفهومی مسعود سعد سلمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۶ تعداد دانلود : ۳۲۱
احساس، یکی از محوری ترین و نافذترین جنبه های تجربه بشر است. مطالعه احساسات نمی تواند بدون توجه به تحقیقات میان رشته ای انجام شود. یکی از این رویکردهایی که می توان بر اساس آن تحلیلی از احساسات ارائه داد، زبان شناسی شناختی است و یکی از مفاهیم مطرح در این رویکرد، استعاره مفهومی است. براین اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی چگونگی مفهوم سازی غم در اشعار مسعود سعد سلمان انجام شده است. براساس یافته ها، 14 استعاره مفهومی از غم در اشعار وی وجود دارند که از این ها 6 نوع استعاره هایی هستند که در مقایسه با سایر استعاره ها بار معنایی منفی تری دارند: غم بیماری است؛ غم تیغ و تیر است؛ غم دشمن است؛ غم زنگار است؛ غم آتش است؛ غم باران است . استعاره هایی مفهومی (9 عدد) در اشعار وی وجود دارند که محصول خلاقیت شاعر هستند: غم خوراکی است؛ غم انسان است؛ غم حیوان است؛ غم تیغ و تیر است؛ غم شیئی است؛ غم مطلبی گفتنی است؛ غم زنگار است؛ غم آتش است؛ غم شمرده می شود. به نظر می رسد که وجود چنین استعاره های خلاقانه ای به دلیل محیط زندان باشد که باعث شده است  او در خلوت خود تفکرات ژرفی درباره محیط پیرامون خود و احساسات درونی خود داشته باشد؛ احساساتی که نمودار ناب ترین حالات درونی وی هستند.
۱۰.

معرفی الگوی روایت محور هَیَجامَدی در بازنگری کتاب های تاریخ زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تاریخ زبان فارسی روایت هَیجامَد الگوی روایت محور هَیَجامَدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۴ تعداد دانلود : ۱۵۲
یکی از  نکته های مهمی که باید در تهیه و تدوین کتاب های درسی به آن توجه شود، در نظر گرفتن ویژگی ها و نیازهای دانشجویان است. از جمله این ویژگی ها، توجه به تمایلات عاطفی آنان است. برای بهره گیری از این ویژگی می توان ابزار روایت را به کار گرفت، زیرا به نظر می رسد روایت سبب افزایش انگیزه دانشجویان در یادگیری می شود. از سوی دیگر، هیجانات از جمله نیازهای اجتناب ناپذیر در فرآیند آموزش و یادگیری است. از این رو، برای پوشش این نیاز و افزایش هیجانات مثبت دانشجویان می توان از الگوی هَیَجامَد در کنار روایت در طراحی کتاب های درسی استفاده کرد. هَیَجامَد تلفیقی از دو واژه (هیجان و بسامد) است که به  هیجانات متأثر از استفاده حواس گوناگون در یادگیری توجه می کند و متشکل از سه مرحله هیچ آگاهی (تهی)، برون آگاهی (شنیداری، دیداری و لمسی-حرکتی) و درون آگاهی (درونی و جامع) است. در پژوهش حاضر برای بازنگری محتوای آموزشی کتاب های تاریخ زبان فارسی و بهبود وضعیت موجود، الگوی روایت محور هَیَجامَدی به عنوان الگوی پیشنهادی برای تهیه و تدوین کتاب های تاریخ زبان فارسی معرفی شده است. بر مبنای این الگو، محتوای درس در قالب داستان گنجانده می شود و در طول داستان برای بهره گیری از حواس مختلف شنیداری، دیداری، لمسی-حرکتی و تولید هیجانات ناشی از بهره گیری از این حواس از لوح فشرده و نرم افزارهای صوتی، تصاویری مرتبط با موضوع و فعالیت های عملی به کار برده می شود. به نظر می رسد با بهره گیری از الگوی روایت محور هَیَجامَدی در بازنگری کتاب های تاریخ زبان فارسی بتوان به دانشجویان در یادگیری و یادسپاری مطالب تاریخ زبان فارسی کمک کرد.                                                                                                                                                  
۱۱.

بررسی تأثیر تدریس مبتنی بر الگوی هَیَجامَد بر هیجانات زبان آموزان فارسی زبان زن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هیجان حواس هَیجامَد آموزش زبان فارسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۹ تعداد دانلود : ۴۳۹
برای اجرای فرآیند زبان آموزی مطلوب، توجه به نقش هیجانات و حواس اهمیت ویژه ای دارد و مدرسان با ایجاد هیجان مطلوب و تأثیرگذاری بر حواس، توان یادگیری زبان آموزان را ارتقا می دهند. مفهوم «هَیَجامَد» تلفیقی از دو واژه (هیجان+ بسامد) است که به تأثیر هیجانات ناشی از استفاده حواس در یادگیری مفاهیم گوناگون اشاره می کند و از سه مرحله هیچ آگاهی (تهی)، برون آگاهی (شنیداری، دیداری، لمسی- حرکتی) و درون آگاهی (درونی و جامع) تشکیل شده است. در پژوهش حاضر، به منظور کیفیت بخشی روش تدریس زبان فارسی به غیرفارسی زبانان، با درنظر گرفتن این مفهوم و مؤلفه های سه گانه آن (هیجان، حواس و بسامد) و باتوجه به تأثیر هیجان های آموزشی بر یادگیری و پیشرفت زبان آموز، الگوی هَیَجامَد را در تدریس زبان فارسی به غیرفارسی زبانان پیشنهاد می دهیم و تأثیر تدریس مبتنی بر این الگو را بر هیجانات زبان آموزان غیرفارسی زبان زن در ایران با استفاده از پرسشنامه های هَیَجامَد و هیجان می سنجیم. بدین منظور، 60 زبان آموز زن غیرفارسی زبان از 16 کشور را با سطح زبان فارسی یکسان (سطح زبان فارسی کتاب هفتم) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب کردیم و آن ها را پس از طی 22 جلسه تدریس برای چهار گروه (هر گروه شامل 15 نفر) و در مدت شش هفته براساس الگوی هَیَجامَد ارزیابی نمودیم. نتایج پژوهش نشان داد که تدریس مبتنی بر الگوی هَیَجامَد بر ارتقای میزان هیجانات زبان آموزان غیرفارسی زبان زن تأثیر معنادار مثبت داشته است. به سخن دیگر، با درگیر کردن تعداد حواس بیشتر در فرآیند آموزش، میزان هَیَجامَد زبان آموز افزایش می یابد و هیجان مثبت تولید می شود. درنتیجه، با کاهش هیجانات منفی، زمینه تعامل بیشتر با مدرس فراهم می شود و یادگیری کارآمد رخ می دهد. با برجسته کردن نقش عوامل هیجانی و تعدد حواس در امر یادگیری، به نظر می رسد که امکان استفاده از این الگو درجهت بالا بردن و ارتقای هیجانات مثبت زبان آموزان در تدریس زبان فارسی وجود دارد و زمینه یادگیری موفق زبان آموز فراهم می شود.
۱۲.

معرفی «زباهیجان» به عنوان حلقه مفقوده قوم نگاری ارتباط: مکمل الگوی SPEAKING هایمز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قوم شناسی ارتباط الگوی SPEAKINGهایمز زباهیجان فرهنگی E-SPEAKING قبض و بسط گفتمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۲ تعداد دانلود : ۳۷۷
الگوی SPEAKING هایمز (1967) ، یکی از الگوهای مرتبط با نظریه قوم شناسی ارتباط است که عوامل مؤثر در تعامل میان افراد را 8 مؤلفه موقعیت/صحنه، شرکت کنندگان، هدف، ترتیب گفتمان، لحن، ابزارگفتمان، قوانین گفتمان و نوع گفتمان درنظر می گیرد و معتقد است با بررسی این عوامل می توان تصویر جامعی راجع به فرهنگ و تفکر افراد یک جامعه به دست آورد. باتوجه به اینکه در تعاملات روزمره و فرهنگ یک جامعه واژگان و عبارات زبانی دارای بار هیجانی مثبت و منفی هستند و این هیجانات در تفسیر فرهنگی مؤثر هستند و ازآنجاکه رابطه مستقیمی میان جهان واژه، جهان مغز و جهان بیرون وجود دارد، به نظر می رسد این الگو با افزودن بُعد هیجان به E-SPEAKING تغییر یابد و تصویر دقیق تری ارائه دهد. نگارندگان در پژوهش حاضر بادرنظرگرفتن رابطه میان زبان، فرهنگ و هیجان واژگان، مفهوم «زباهیجان فرهنگی» را با تحلیل قطعه زبانی «نازکردن» و واژگان مرتبط با آن معرفی کرده و با توجه به قبض و بسط گفتمانی، قوم نگاری ارتباط را به قوم نگاری هیجانی ارتباط بسط می دهند. از این منظر می توان گفت افراد نسبت به واژه ناز دارای درجه هیجانی متفاوتی هستند که با این هیجانات می توانند قبض و بسط گفتمانی ایجاد کنند و چشم انداز مکالمه خود را تغییر دهند. درنظرگرفتن زباهیجان های فرهنگی شکاف میان مطالعات جامعه شناسی و روان شناسی را کمرنگ می کند و سبب می شود با نگاهی سیستمی و کل نگر به زبان در فرهنگ پرداخته شود و از مثله کردن و تقطیع فرهنگ و هیجان جلوگیری شود.
۱۳.

واکاوی زباهنگ مثبت نگری در ضرب المثل های زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زباهنگ مثبت نگری الگوی SPEAKING هایمز ضرب المثل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۱ تعداد دانلود : ۴۵۸
ضرب المثل ها عبارات زبانی کوتاه به نظم یا نثر هستند که با ساختاری روان نشان دهنده بخشی از فرهنگ و تفکرات مردم جامعه ای اند که آنان را به کار می برند. از این رو، معمولاً نسل به نسل منتقل می شوند و با مداقه و موشکافی می توان به ریشه های تاریخی و فرهنگی مستتر در آنان دست یافت. با این توضیح ضرب المثل ها را می توان زباهنگ (زبان + فرهنگ) درنظر گرفت که نشان دهنده نوع نگرش، فرهنگ و تفکرات ارزشی مردم هر جامعه هستند. یکی از مواردی که در ضرب المثل های زبان فارسی مشهود است، تفکر مثبت نگری است که می توان آن را نوعی زباهنگ درنظر گرفت. در پژوهش حاضر نگارندگان با استفاده از بخش های هشت گانه الگوی SPEAKING هایمز ( 1967 ) به واکاوی زباهنگ «مثبت نگری» در ضرب المثل های زبان فارسی پرداخته اند. بدین منظور تعداد 99621 ضرب المثل زبان فارسی که نشان دهنده فرهنگ و تفکرات اقوام ایرانی و جامعه فارسی زبان اند، موشکافی شدند. از این تعداد، به منظور بررسی تفکر مثبت نگری، 777 ضرب المثل که بار عاطفی مثبت داشتند، یادداشت و به منزله داده های پژوهش درنظر گرفته شدند . این مثل ها به صورت کیفی و توصیفی در پرتو الگوی هایمز تحلیل شدند تا مشخص شود که زباهنگ مذکور در ضرب المثل های زبان فارسی به چه صورتی نمود پیدا کرده است و اهداف پربسامد آن، چه مواردی را دربر می گیرد. یافته های پژوهش نشان می دهد اهداف پربسامد استفاده از زباهنگ مثبت نگری به موارد پند و نصیحت (30 درصد)، دعوت به شادی و نشاط (3 درصد)، اغراق و بزرگ نمایی (5 درصد)، تشویق به اتحاد و همکاری (4 درصد)، دعا در حق مخاطب (2 درصد)، پای بندی به عقاید مذهبی (27 درصد)، ترغیب به صبر در کارها (8 درصد)، و شکرگزاری (2 درصد) اختصاص یافته است که در بافت های رسمی و غیررسمی با لحن های متفاوتی مانند لحن نصیحت آمیز (45 درصد)، تعریفی (8 درصد)، امیدوارانه (36 درصد)، طنزآمیز (8 درصد) و دعایی (4 درصد) به کار رفته اند. از آن جایی که بالاترین بسامد از نظر هدف در زباهنگ «مثبت نگری» متعلق به پند و نصیحت دادن به طرف مقابل است و لحن نصیحت آمیز نیز بیشترین مورد کاربرد لحن را به خود اختصاص داده است، به نظر می رسد با توجه به فرهنگ قوی و غیرمستقیم گویی ایرانیان، آنان به صورت ضمنی نظرات خود را در قالب پند و نصیحت به دیگران منتقل می سازند.
۱۴.

بررسی تأثیر استفاده از الگوی «هَیجامَد» بر نگرش به یادگیری زبان آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۸ تعداد دانلود : ۴۰۰
هیجانات و حواس، نقش بسیار مهمی در یادگیری و آموزش دارند و مدرسان می توانند از طریق تحریک هیجانات و استفاده از حواس گوناگون به هنگام آموزش زبان دوم برای زبان آموزان موفق تر عمل کنند. لذا ایجاد ارتباطات هیجانی مطلوب و تأثیرگذاری بر حواس به منظور افزایش توان یادگیری، حائز اهمیت زیادی است. «هَیجامَد» ترکیبی از دو واژة «هیجان» و «بسامد» است که به هیجانات ناشی از حواسی که تحت تأثیر بسامد واژگان قرار دارند، اشاره می کند. در این مقاله برآنیم تا چگونگی تغییر نگرش در یادگیری زبان آموزان غیرفارسی زبان را به هنگام استفاده از الگوی «هَیجامَد» بسنجیم. بدین منظور با استفاده از الگوی هَیجامَد، به 60 زبان آموز غیرفارسی زبان از 16 کشور، در 6 جلسه موضوعات فرهنگی تدریس شد و سپس از آن ها مصاحبه گرفته شد و نتایج به صورت کیفی ارزیابی شد. نتایج به دست آمده از تحلیل مصاحبه ها حاکی از این است که استفاده از الگوی «هَیجامَد» بر نگرش زبان آموزان غیرفارسی زبان، مؤثر است و هرچه هَیجامَد فارسی آموز نسبت به موضوع تدریس شده بیشتر باشد، عملکرد او بهتر خواهد بود. در نتیجه از آن جایی که این الگو، کیفیت یادگیری زبان فارسی را از طریق ایجاد ارتباط بین فرهنگی، هیجانات زبان آموزان و فعال سازی سطوح مختلف هَیجامَد ارتقا می دهد، به نظر می رسد می تواند الگوی مناسبی برای تدریس زبان فارسی به عنوان زبان دوم محسوب شود.
۱۵.

بررسی تفاوت های سبک نحوی زنانه و مردانه در اثر سووشون دانشور و سه تار آل احمد

نویسنده:

کلید واژه ها: سبک نحوی زنانه سبک نحوی مردانه جلال آل احمد سیمین دانشور سووشون سه تار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۳
توجه به جنسیت و رابطه آن با زبان اثر، از مباحث مهم در حیطه سبک شناسی است. پژوهشگران بسیاری بر این باورند که بین سبک نویسندگان زن و مرد تفاوت معناداری وجود دارد. در این پژوهش سعی بر آن است تا ویژگی های سبک نحوی دو اثر سووشون دانشور و سه تار آل احمد به عنوان دو نمونه منتخب از نویسندگان زن و مرد مورد بررسی قرار گیرد. با استفاده از روش نمونه برداری تصادفی نظام مند، در مجموع 10 صفحه از آثار برگزیده شد. سپس تفاوت های نحوی آن ها استخراج شد و مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد دانشور به لحاظ دستوری از جملات ساده تر و کوتاه تری استفاده کرده است. از حیث مفهوم، میزان کاربرد جملات خبری، پرسشی و عاطفی در هر دو اثر تقریبا یکسان بوده است، اما جملات امری، در نوشته دانشور بیشتر به چشم می خورد. همچنین کاربرد جملات همپایه، ناهمپایه، پایه و پیرو در هر دو اثر تقریباً مشابه است. البته باید در نظر داشت که دانشور بیشتر از آل احمد، فعل و فاعل جملات را حذف کرده است. در نهایت، مشخصه ای که می توان با قطعیت به جنسیت نویسنده ربط داد این است که کاربرد جملات ساده و کوتاه، مختص نویسنده زن است و نوشتاری که بیشتر مقید به دستور و منظم تر نوشته شده است، مختص نویسنده مرد است.
۱۶.

آسیب شناسی و تحلیل محتوای کتاب های تاریخِ زبان فارسی در پرتو الگوی هَیَجامَد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آسیب شناسی تحلیل محتوا تاریخ زبان فارسی هَیجامَد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۸ تعداد دانلود : ۴۷۸
در کتاب های درسی تاریخِ زبان فارسی آنچه اهمّیّت دارد، انتقال دانش به دانشجویان است و باوجودآنکه توجّه به نیازهای مرتبط با یادگیری مخاطبان و ویژگی های شخصیتی آنان در تهیّه و تدوین این کتاب ها اهمّیّت زیادی دارد، در بسیاری از موارد نادیده گرفته می شود. ازجمله این نیاز ها که باید به آنها توجّه داشت، هیجانات و حواس دانشجویان و تأثیر زیادی است که این مؤلفه های روان شناختی در یادگیری آنان دارد. الگوی «هَیَجامَد» برگرفته از دو واژه «هیجان» و «بسامد» است که به هیجانات حاصل از استفاده از حواس در فرایند یادگیری توجّه دارد و سه مرحله هیچ آگاهی (تهی)، برون آگاهی (شنیداری، دیداری و لمسی حرکتی) و درون آگاهی (درونی و جامع) را شامل می شود. در پژوهش حاضر به منظور کیفیّت بخشی محتوای کتاب های تاریخِ زبان فارسی، 5 کتاب تاریخ زبان فارسیِ مطرح در سطح دانشگاهی شامل کتاب های تاریخ زبان فارسی (خانلری)، تاریخ زبان فارسی (ابوالقاسمی)، تاریخ مختصر زبان فارسی (ابوالقاسمی)، تاریخ زبان فارسی (باقری) و تاریخ زبان های ایرانی (رضایی باغ بیدی) با استفاده از سیاهه محقّق ساخته بر اساس الگوی هَیَجامَد مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفت و به منظور مقایسه سطوح مختلف هَیَجامَد در این کتاب ها، داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون «خی دو» تحلیل شدند. نتایج حاصل، حکایت از آن دارد که تفاوت معناداری میان بهره گیری از الگوی هَیَجامَد در کتاب های تاریخ زبان فارسی وجود دارد و از این منظر می توان کتاب های تاریخ زبان فارسی را آسیب شناسی کرده و به نتایج قابل توجّهی در بازنگری این کتاب ها دست یافت. به نظر می رسد بهره گیری از این الگو در تهیّه و تدوین منابع آموزشی تاریخ زبان فارسی، یادگیری آسان و سریع تری را برای مخاطبان رقم بزند و با درگیری هیجانات و حواس آنان در حین یادگیری مطالب بهتر در حافظه بلندمدّت دانشجویان ثبت شود.
۱۷.

معرفی مفهوم «سرمایه هیجانی- حسی» و بررسی تأثیرات آن در آموزش زبان دوم(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۱ تعداد دانلود : ۴۲۹
«سرمایه» یکی از مفاهیم مهم جامعه شناسی است که نشان می دهد چگونه ساختارهای عینی جامعه (قواعد اجتماعی، هنجارها، نقش ها، نهادها و ابزارهای فرهنگی) می توانند بر ساختارهای ذهنی افراد و رفتارهای اجتماعی آنان تأثیر بگذارند. مهم ترین سرمایه های مطرح شده عبارت اند از سرمایه های اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و طبیعی که می توانند بر انگیزه، توجه، رفتار، نگرش و اعتقادات زبان آموز تأثیر بگذارند. از آن جایی که حواس دروازه ورود به درک جامعة زبانی است و با توجه به ارتباط تنگاتنگ حواس و میزان هیجان زبان آموز، به نظر می رسد یکی از سرمایه هایی که می توان به سرمایه های دیگر افزود، سرمایة هیجانی-حسی باشد. هدف از جستار حاضر معرفی سرمایة هیجانی-حسی و بررسی رابطة آن با انواع سرمایه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و طبیعی در زبان آموزی موفق است. نتایج نشان می دهند برخورداری بیشتر از هر یک از سرمایه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و طبیعی منجر به افزایش سرمایة هیجانی-حسی در زبان آموز شده که این امر باعث فهم میان ذهنی و تسهیل یادگیری خواهد شد. مدرس می تواند با به کارگیری این سرمایه ها در تدریس، حواس زبان آموز را بیشتر درگیر کرده و با رساندن وی به مرحلة درون آگاهی میزان هیجان مثبت، توجه و انگیزه را در او افزایش دهد. به نظر می رسد با استفاده از این شیوه، مطالب در ذهن زبان آموز نهادینه خواهد شد و او تمایل بیشتری به ارتباط و مشارکت فعال خواهد داشت.
۱۸.

دوگانه های واژگانی در شاهنامه فردوسی و کاربرد آن در آموزش زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دوگانه های واژگانی شاهنامه فردوسی آموزش زبان فارسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۷ تعداد دانلود : ۳۷۰
اهمیتِ آموزشِ زبان، زمینه سازِ پژوهش های گوناگونی بوده است و در این زمینه، رویکردهایی پیشنهاد شده است از جمله کاربستِ ادبیات در آموزش زبان. بیشتر این پژوهش ها، در پیوند با درن مایه فرهنگی و بهره گیری مستقیم از متن های ادبی یا بازنویسی آن بوده اند؛ اما آن چه هدف این جستار است الگوپذیری از چهارچوب زبانیِ این متون، برای تولید محتوای آموزشی است. اینکه کدام متن ادبی الگوی مناسبی برای آموزش زبان ارائه می کند؛ و چه ویژگی دارد که فرایند یادگیری را آسان می کند، مسئله این پژوهش است. اصالتِ متن و داشتن زبانِ قابل فهم، از نخستین ویژگی هایی است که پژوهشگران این حوزه برای یک متن آموزشی بر شمرده اند. بر این مبنا، شاهنامه فردوسی به عنوان یک متن گهربار و ارزشمند که نقشی مؤثر در پاسداری از زبان فارسی داشته و در مقایسه با دیگر متن ها پیشگام بوده و زبانی زنده دارد، مرجع این پژوهش قرار گرفت. به نظر می رسد بررسی روابط واژگانی شاهنامه، بتواند الگوی مناسبی در تدوین محتوا وآموزش زبان فارسی به دست دهد. بررسی توصیفی- تحلیلی روابط واژگانی در نمونه آماری  نشان داد نزدیک به 40% واژگان دارای پیوندهای دوتایی اند که نیمی از آن ها، خارج از تعریف هم آیندها قرار می گیرند، از این رو، پاره گفته «دوگانه های واژگانی» پیشنهاد می شود. این روابط واژگانی، به صورت ناخودآگاه، با فعال کردن دانش پیشین واژگانی و دایره المعارفی، مخاطب را در درک متن یاری می نماید. یافته های آموزش زبان، بر پایه دوگانه های واژگانی و به کارگیری آن در یادگیری واژه و درک مطلب نیز نشان داد تفاوت معناداری مابین عملکرد دو گروه آزمایش و کنترل وجود دارد. همچنین این یافته ها تأیید می کند کاربست دوگانه های واژگانی در افزایش میزان یادگیری زبان آموزان مؤثر است
۱۹.

بررسی و آسیب شناسی آزمون های بسندگی زبان انگلیسی وابسته به وزارت عتف و دانشگاه های ایران و نیازسنجی زبانی ذی نفعان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آسیب شناسی آزمون های بسندگی زبان انگلیسی نیازسنجی زبانی مؤلفه های فرهنگی-بومی وزارت عتف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۶ تعداد دانلود : ۲۹۵
پژوهش پیش رو در تلاش است که با نیازسنجی مخاطبان (دانش آموختگان و دانشجویان مقطع دکتری) به بررسی و آسیب شناسی آزمون های بسندگی زبان انگلیسی وابسته به وزارت عتف و دانشگاه های ایران بپردازد و پس از آن آزمونی استاندارد و یکسان را به عنوان آزمونی واحد پیشنهاد دهد. بدین منظور پس از موضوع بندی پاسخ های کیفی که از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 30 نفر اعضای هیأت علمی ( 19 زن و 11مرد) و 35 نفر دانش آموختگان و دانشجویان مقطع دکتری (13 زن و 22 مرد) از شهرها و رشته های گوناگون در دانشگاه های سراسر ایران گرفته شد، پرسشنامه ای محقق ساخته تدوین شد و به جهت اعتباریابی پرسشنامه طراحی شده ابتدا از 200 نفر دانش آموخته یا دانشجوی مقطع دکتری (117 مرد و 83 زن) دانشگاه های سراسر ایران از رشته های گوناگون (نمونه در دسترس) خواسته شد به پرسشنامه پاسخ دهند و پس از آن نیز 442 نفر (223 مرد و 219 زن) شامل دانش آموخته دکتری (57 نفر)، دانشجوی دکتری (320 نفر) و عضو هیأت علمی (65 نفر) به پرسشنامه اعتباریابی شده پاسخ دادند. بنابراین جامعه آماری در مجموع 642 نفر بوده است که نظر خود را در مورد آسیب شناسی آزمون های بسندگی زبان انگلیسی به لحاظ 4 معیار روایی، پایایی، تأثیر و عدالت آزمون بیان کرده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که شرکت کنندگان رضایت چندانی از آزمون های مذکور ندارند و معتقدند این آزمون ها براساس بریده هایی از آزمون های بین المللی تافل و آیلتس قدیمی تهیه می شوند و ملاحظات فرهنگی و بومی معمولاً در آن ها رعایت نمی شوند. بنابراین، در پایان جهت ارتقای کیفی آزمون های بسندگی زبان انگلیسی در ایران پیشنهاداتی ارائه شده است.
۲۰.

معرفی الگوی «زبامغز» و بررسی نقش آن در برقراری ارتباط مؤثر: گامی فراتر از توانش ارتباطی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توانش ارتباطی توانش درمان زبانی زبامغز زبافکر زباهیجان زباهنگ زباحواس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۷ تعداد دانلود : ۳۴۱
مکالمه و برقراری ارتباط مؤثر، نوعی فرایند اجتماعی است که توسط زنجیره های واژگانی و زبانی نمود پیدا می کند. در واقع سخن را می توان نوعی واسطه ارتباطی به شمار آورد که به دانش زبانی و توانش سخنگو بستگی دارد؛ اما چنانچه هدف غایی مکالمه برقراری ارتباط مؤثر باشد، باید فراتر از رسیدن به قصد و نیات شخصی گوینده گام برداشت. در پژوهش حاضر نگارندگان با در نظر گرفتن مفهوم «پساتأثیر» در گامی فراتر از توانش ارتباطی، براساس ساختار مغز و کارکردهای مربوط به لوب ها، الگویی به نام «زبامغز» را معرفی می کنند که افزون بر ساختار واژگانی، به بررسی نقش تفکر، هیجانات، حواس و فرهنگ در ارتباطات می پردازد. این الگو، زبان را ابزاری برای تغییر رفتار و رشد می داند و براساس ساختار مغز و زبان (زبامغز)، چهار مفهوم زبافکر (شناخت و تفکر در زبان)، زباهیجان (هیجان در زبان)، زباهنگ (فرهنگ در زبان) و زباحواس (حواس در زبان) را مطرح می کند. براساس الگوی زبامغز می توان کارکردهای کلان مغز را در زبان جستجو کرد و تصویر متفاوت و منسجمی از زبان ارائه داد که در برقراری روابط مؤثر با دیگران تسهیل گر است. از این منظر در مکالمه، افزون بر زبان خودخواه، زبان دگرخواه نیز باید مدنظر قرار گیرد و افراد باید افزون بر توانش ارتباطی به توانش درمان زبانی (زبان برای زندگی بهتر) نیز توجه کنند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان