مطالعات زبان و ادبیات غنایی
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال چهارم زمستان 1393 شماره 13 (مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
مقالات
حوزه های تخصصی:
خسروخان اردلان معروف به «والی ناکام» از حکام کُردستان در قرن سیزدهم هجری قمری بوده است. خسروخان هر چند در جوانی (29 سالگی) فوت کرده و باوجود والی بودن، فرصت چندانی برای پرداختن به شعر و شاعری و یا بروز استعداد هنری خود نداشته است، امّا با وجود این از وی غزلیاتی به جای مانده که بیشتر به تقلید و استقبال از خواجه حافظ شیرازی سروده شده اند. از آنجایی که تا کنون پیرامون زبان شعری او پژوهشی صورت نگرفته است، بنابراین نگارندگان در این جستار می کوشند غزلیات او را از لحاظ سبک شناسی بررسی نمایند. شیوه کار به این صورت است که با بررسی غزلیات او در سه سطح «زبانی» (آوایی، لغوی و نحوی)، «فکری» و «ادبی» تلاش می شود مسائلی که سبب تشخص زبان شعری او شده است، به دست داده شود.
بررسی حرکت و تقابل در حکایت شیخ صنعان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
حکایت شیخ صنعان طولانی ترین و معروف ترین حکایت منظومه منطق الطیر عطار است که تاکنون تحلیل ها و مطالعات فراوانی از جنبه های مختلف درباره آن صورت گرفته است. در این مقاله، حرکت و تقابل در حکایت شیخ صنعان بررسی شده است. در بررسی حرکت، از منظر بیرونی و درونی به این مؤلفه توجه شده است. طبق نتایج بررسی حرکات بیرونی از کعبه به روم و بالعکس صورت گرفته و حرکات درونی از دینداری به عشق ورزی و از عشق ورزی به دینداری توأم با معرفت روی داده است. در مبحث تقابل نیز تقابل اعتقادی، تقابل شخصیت ها، مکان ها، خواب ها، زن و مرد و زهد و معرفت بررسی شده است که بر این اساس کفر شیخ و دختر ترسا و دینداری شان تقابل درونی و تقابل خود شخصیت ها با یکدیگر تقابل بیرونی به شمار می رود. در بررسی این دو مؤلفه، به مصادیق آن ها در ابیات توجه شده و به عنوان شاهد مثال از آن ها استفاده شده است.
پژواک فرهنگ شادی در شاهنامه و متون اوستایی و پهلوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در ایران باستان شادی مایه فزونی شور و سرور و امید و سبب بیرون شد ذهن و ضمیر انسان از سستی و انفعالِ مرگ آور و بی ثمر بود. می توان آن را یک موهبت بزرگ ایزدی که بیش از همه مواهب در خور سپاس است، تلقی کرد. نه فقط داریوش در کتیبه خویش، اهورا مزدا آفریننده زمین و آسمان را به خاطر همین شادی که برای انسان آفرید سپاس جداگانه گفت، بلکه در اوستا و برخی کتاب های پهلوی نیز خداوند به سبب این هدیه ارزشمند، فراوان ستوده گشت. در شاهنامه نیز که مهمترین سند فرهنگی منظوم به جای مانده از ایران باستان است به این نکته اشارات فراوان شده و جایگاه ارزشمند شادی در میان ایرانیان باستان مورد تأکید قرارگرفته است که بی گمان فردوسی در پرداختن به ارزش و فلسفه شادی به سنگ نوشته ها و متون اوستایی و پهلوی نظر داشته است.
نگاهی به بحور و اوزانِ عروضیِ اشعار فارسی مقامات حمیدی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
یکی از جنبه های مغفول در متون نثرِ فارسی و خصوصاً متنی نظیر مقامات حمیدی، بی توجّهی منتقدان و پژوهشگران، به ابیات و اشعار فارسی و عربیِ آن ها است. این بی توجّهی به یک دلیلِ مهم و آن این که تقریباً 99% اشعار این کتاب، سروده خود قاضی حمیدالدّین بلخی است، نگارنده را واداشت تا به جای تکیه بر اظهار نظرهایِ تقریبی و نسبی، درباره جایگاه شعری او، ابیات و اشعار فارسی این کتاب را بر اساس آمار و ارقام به دست آمده و تنها از دیدگاه بحور و اوزان شعری، بررسی نماید تا بهتر بتواند از یک دریچه تخصّصی، نتایجِ خود را مستند نماید. بدیهی است که مطالعه این ابیات، از دیدگاه های دیگر بلاغی نیز، در ترسیم شاکله ای منسجم از جایگاه شعریِ نویسنده این کتاب، بسیار قابل توجّه خواهدبود و از دیگرسو، شیوه بررسیِ نگارنده در این مقاله، شاید بتواند در مطالعاتِ مشابه، الگویِ مناسبی را ارائه نماید.
بررسی استعاره مفهومی احساس «غم» در شعر مسعود سعد سلمان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
احساس، یکی از محوری ترین و نافذترین جنبه های تجربه بشر است. مطالعه احساسات نمی تواند بدون توجه به تحقیقات میان رشته ای انجام شود. یکی از این رویکردهایی که می توان بر اساس آن تحلیلی از احساسات ارائه داد، زبان شناسی شناختی است و یکی از مفاهیم مطرح در این رویکرد، استعاره مفهومی است. براین اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی چگونگی مفهوم سازی غم در اشعار مسعود سعد سلمان انجام شده است. براساس یافته ها، 14 استعاره مفهومی از غم در اشعار وی وجود دارند که از این ها 6 نوع استعاره هایی هستند که در مقایسه با سایر استعاره ها بار معنایی منفی تری دارند: غم بیماری است؛ غم تیغ و تیر است؛ غم دشمن است؛ غم زنگار است؛ غم آتش است؛ غم باران است . استعاره هایی مفهومی (9 عدد) در اشعار وی وجود دارند که محصول خلاقیت شاعر هستند: غم خوراکی است؛ غم انسان است؛ غم حیوان است؛ غم تیغ و تیر است؛ غم شیئی است؛ غم مطلبی گفتنی است؛ غم زنگار است؛ غم آتش است؛ غم شمرده می شود. به نظر می رسد که وجود چنین استعاره های خلاقانه ای به دلیل محیط زندان باشد که باعث شده است او در خلوت خود تفکرات ژرفی درباره محیط پیرامون خود و احساسات درونی خود داشته باشد؛ احساساتی که نمودار ناب ترین حالات درونی وی هستند.
ملاحظاتی در نقد کسروی بر غزلیات حافظ(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر رویکردی است به کتاب «حافظ چه می گوید؟» نوشته احمد کسروی، که در آن به اعتراض و انتقاد از شخصیت و شعر حافظ، زبان گشوده همه ستایش هایی که از حافظ شده مایه گمراهی ایرانیان دانسته و گفته های حافظ را در هم و پریشان خوانده و با نوشتن این کتاب، به گفته خود، کوشیده تا زحمت ایرانیان را کم کند و چاره ای برای گمراهی شان بیندیشد. در این مقاله نگارنده با توجّه به مرقومات موجود در نقد کتاب مذکور و گزینش چند شعر حافظ که مدّ نظر آن کتاب است، با تکیه بر شروح معتبر دیوان حافظ، این غزل ها را بررسی کرده تا ثابت کند که گزینش حافظ در وزن و قافیه و واژه و محتوا و موضوع اشعار خود به هیچ وجه صدفه و اتّفاق نبوده و خود می دانسته چه می گوید و چه اراده کرده لذا چنان داوری های سرسری و عجولانه، بدون معرفت واقعی از خود حافظ و شعر و زبان او، نه خدشه ای بر پیکر مادّی و معنوی حافظ و کلامش وارد می آورد و نه چهره جهانی او را در چشم دوستدارانش مکدّر می کند. اشعارش همه دارای معانی عمیق و قابل توجیه و تفسیر و ناگفته ها درباره او همچنان بسیار است.