عباسعلی حسین خانزاده

عباسعلی حسین خانزاده

مدرک تحصیلی: عضو هیات علمی دانشگاه گیلان

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱۳۵ مورد.
۶۱.

نقش بخشش و رضایت از زندگی در تبیین خوددلسوزی دانشجویان دانشگاه گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بخشش رضایت از زندگی خوددلسوزی دانشجویان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۱ تعداد دانلود : ۲۶۰
در روان شناسی معاصر بر پژوهش در حوزه روان شناسی مثبت و توانمندی های انسان تأکید بسیاری می شود. یکی از متغیرهای نوظهور در حوزه روان شناسی مثبت، مفهوم خوددلسوزی است. این پژوهش با هدف بررسی نقش بخشش و رضایت از زندگی در تبیین خوددلسوزی دانشجویان دانشگاه گیلان انجام شد. طرح پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری، تمام دانشجویان دانشگاه گیلان را در سال تحصیلی 94-1393 شامل می شد. نمونه ای به حجم 300 نفر از بین آنها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و به مقیاس های بخشش (مالت و همکاران، 2003)، رضایت از زندگی (دینر و همکاران، 1985) وخوددلسوزی (نف، 2003) پاسخ دادند. نتیجه آزمون تحلیل رگرسیون هم زمان نشان داد که رضایت از زندگی و حساسیت نسبت به مقتضیات محیطی، 9 درصد از تغییرات خوددلسوزی را پیش بینی می کنند (05/0>p). تنفر پایا و گرایش به بخشیدن هم بدون ضرایب پیش بینی معنادار هستند. با توجه به این که بخشی از تغییرات خوددلسوزی را بخشش و رضایت از زندگی تبیین می کنند، با به کارگیری آموزش هایی مانند آموزش بخشش و آموزش مهارت های زندگی در جهت افزایش رضایت از زندگی و به دنبال آن افزایش خوددلسوزی گام برداشته می شود.
۶۲.

تبیین اختلال های شخصیت بر اساس خودآگاهی هیجانی: نقش میانجی مکانیسم های دفاعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال شخصیت خودآگاهی هیجانی مکانیسم های دفاعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۱ تعداد دانلود : ۴۱۹
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی مکانیسم های دفاعی در رابطه بین اختلال های شخصیت و خودآگاهی هیجانی بود. طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعهآماری شامل مراجعین دچار اختلال شخصیت به دفتر خدمات روان درمانی و مشاوره نویسنده اول مقاله در تهران در سال 1398 و ابتدای سال 1399 بودند، که از آن میان 200 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های چند محوری میلون 3 (1994)، خودآگاهی هیجانی گرنت و همکاران ( 2002)، و سبک های دفاعی اندروز و همکاران (1993) پاسخ دادند. ضرایب همبستگی متغیرهای پژوهش با نمره کلی اختلال های شخصیت نشان داد خودآگاهی هیجانی به طور منفی و مکانیسم های دفاعی رشد نایافته و روان آزرده به طور مثبت با نمره کل اختلال شخصیت رابطه معنی دار دارند. همچنین مکانیسم های دفاعی رشدیافته به طور معناداری رابطه بین اختلال های شخصیت و خودآگاهی هیجانی را در اختلال های شخصیت اسکیزئید، اسکیزوتایپال، نمایشی، مرزی، خودشیفته، وابسته، وسواسی جبری و دسته اختلال های شخصیت دیگر، میانجی گری می کند و رابطه مثبت با خودآگاهی هیجانی و رابطه منفی با اختلال های شخصیت دارد، به عبارت دیگر هرچه استفاده از مکانیسم های دفاعی رشدیافته کمتر باشد، خودآگاهی هیجانی پایین تر بوده و زمینه برای ظهور این اختلال های شخصیت بیشتر خواهد بود . در دو اختلال شخصیت اسکیزوتایپال و وسواسی جبری میانجی گری مکانیسم های دفاعی روان آزرده نیز معنی دار بود و این سبک دفاعی رابطه مثبت با اختلال شخصیت و رابطه منفی با خودآگاهی هیجانی داشت. پژ وهش حاضر رابطه سطح پایین خودآگاهی هیجانی با ظهور اختلال های شخصیت و همچنین رابطه استفاده از مکانیسم های دفاعی رشدنایافته و روان آزرده با ظهور اختلال های شخصیت را نمایان ساخته، به علاوه نشان داده است که می توان ظهور اختلال های شخصیت را براساس کاستی در خودآگاهی هیجانی تبیین نمود و مکانیسم های دفاعی را از جمله عوامل میانجی در این رابطه دانست.
۶۳.

تأثیر آموزش برنامه توانمندسازی خودتنظیمی بر اضطراب تحصیلی دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خودتنظیمی اضطراب تحصیلی اختلال یادگیری ویژه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۹ تعداد دانلود : ۵۳۹
زمینه: دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه با عوامل تنش زای متعدد جسمی و روانی مواجه هستند که بر کیفیت زندگی آنان تأثیر می گذارد. با توجه به ارتباط اضطراب تحصیلی با خودتنظیمی، یکی از روش هایی که می تواند به دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه کمک کند، آموزش توانمندسازی خودتنظیمی است. هدف از پژوهش حاضر تعیین تأثیر آموزش برنامه توانمندسازی خودتنظیمی بر اضطراب تحصیلی دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه بود. روش: طرح تحقیق نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه بود. نمونه پژوهش 28 نفر از دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه شهرستان رشت در سال تحصیلی 98-1397 بودند که به طور در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس اضطراب مدرسه (فرم معلم) در مراحل پیش و پس از آموزش استفاده شد. گروه آزمایش به مدت 12 جلسه، تحت آموزش گروهی برنامه توانمندسازی خودتنظیمی قرار گرفتند و گروه گواه هیچ گونه آموزشی دریافت نکرد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد آموزش برنامه توانمندسازی خودتنظیمی بر بهبود اضطراب تحصیلی و مؤلفه های آن (اضطراب فراگیر و اضطراب اجتماعی) در دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه تأثیر دارد (001/0>p). نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش، برنامه توانمندسازی خودتنظیمی می تواند در بهبود مهارت های شناختی دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه، از کارایی لازم برخوردار باشد. بنابراین، پیشنهاد می شود این مداخله در آموزش دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه به کار گرفته شود.
۶۴.

تأثیر آموزش مهارت های اجتماعی با روش قصه گویی بر رفتارهای اجتماعی و احساس تنهایی دانش آموزان پرخاشگر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: آموزش مهارت های اجتماعی قصه گویی رفتارهای اجتماعی احساس تنهایی دانش آموزان پرخاشگر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۳ تعداد دانلود : ۲۲۹
رفتار پرخاشگرانه در کودکان، مشکل متداولی است که در همه جای دنیا نیاز به توجه فزاینده ای دارد و پژوهش درباره راه حل های مؤثر، ضروری به نظر می رسد. هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر آموزش مهارت های اجتماعی مربوط به محیط مدرسه و کلاس درس با روش قصه-گویی بر بهبود رفتارهای اجتماعی و کاهش احساس تنهایی دانش آموزان پرخاشگر بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس-آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر پایه سوم و چهارم دارای رفتار پرخاشگرانه دبستان های شهر تهران در سال تحصیلی 95-1394 بودند که از بین آنها نمونه ای به حجم 30 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند. اطلاعات موردنیاز در این پژوهش با استفاده از پرسشنامه های سنجش رفتار اجتماعی فرم معلم آشر و کاسدی، احساس تنهایی آشر و ویلر، و پرخاشگری اهواز زاهدی و نجاریان جمع آوری شد. به افراد گروه آزمایش طی 8 جلسه مهارت های اجتماعی به شیوه قصه گویی آموزش داده شد، درحالی که شرکت کنندگان گروه گواه آموزشی دریافت نکردند. نتایج تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس یک متغیره و چندمتغیره نشان داد استفاده از آموزش مهارت های اجتماعی مربوط به مدرسه و کلاس درس با روش قصه گویی باعث بهبود نمره کل رفتارهای اجتماعی و کاهش احساس تنهایی دانش آموزان پرخاشگر شده است. بر اساس این نتایج می توان گفت که از آموزش مهارت های اجتماعی به روش قصه گویی می توان به عنوان برنامه مداخله ای جهت ارتقاء روابط با همسالان و کاهش احساس تنهایی دانش آموزان پرخاشگر استفاده کرد.
۶۵.

نقش مهارت های حل مسئله و خودکار آمد پنداری در تبیین رفتار های پرخطر دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مهارت های حل مسئله خودکارآمدپنداری رفتارهای پرخطر دانش آموزان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۲ تعداد دانلود : ۳۳۱
زمینه و هدف: مفهوم گسترده رفتار پر خطر، سلسله ای از رفتار ها را در بر می گیرد که نه تنها برای فرد دارای رفتار های پر خطر و افراد مهم زندگی وی زیان های جدی به بار می آورد، که باعث صدمه غیر عمدی به افراد بی گناه دیگر نیز می شود . پژوهش حاضر به منظور بررسی نقش مهارت های حل مسئله و خودکار آمد پنداری در تبیین رفتار های پرخطر دانش آموزان انجام شد. روش : مطالعه از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این تحقیق را تمامی دانش آموزان دختر دبیرستانی شاغل به تحصیل در مدارس دولتی ناحیه 2 آموزش و پرورش شهر رشت در سال تحصیلی 94-95 تشکیل دادند که250 نفر دانش آموز از طریق نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های حل مسئله (کسیدی و لانگ، 1996)، خودکارآمدی اجتماعی نوجوان (کنلی، 1989) و رفتارهای پرخطر (زاده محمدی، احمدآبادی و حیدری، 1390) پاسخ دادند. یافته ها: نتایج آزمون همبستگی نشان داد که بین مهارت های حل مسئله و خودکارآمدپنداری با رفتارهای پرخطر رابطه وجود دارد ( 0/01>P ). نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد مهارت های حل مسئله و خودکارآمدپنداری می توانند 8 درصد از رفتارهای پرخطر را پیش بینی کنند (0/0001>P ). نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت افزایش مهارت های حل مسئله و خودکارآمدپنداری در دانش آموزان باعث می شود تا کمتر به رفتارهای پرخطر بپردازند و برای حل مسائل خود از راهبردهای حل مسئله مختلف استفاده کنند.
۶۶.

تأثیر حضور کودک با اختلال نافرمانی مقابله ای بر کیفیت روابط اعضا ی خانواده با یکدیگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال نافرمانی مقابله ای روابط تنی زادگان (خواهر - برادرها) کودک - والدین کیفیت روابط

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۱ تعداد دانلود : ۴۶۵
زمینه و هدف: اختلال نافرمانی مقابله ای از شایع ترین اختلال های رفتاری است که موجب تخریب شدید روابط بین فردی کودک با همتایان، دوستان و اعضای خانواده می شود. خانواده و کیفیت روابط متقابل در آن، به مثابه نخستین و بادوام ترین عامل سازنده شخصیت و رفتارهای بعدی کودک، عاملی تعیین کننده در تحول و سلامت روانی کودک در بزرگسالی است. نتایج بررسی پژوهش های مختلف در این زمینه نشان داده است اختلال نافرمانی مقابله ای، پیامدهای م نفی بسیاری را برای خانواده به دنبال دارد و کودکان با این اختلال مشکلات فراوانی در روابط با والدین و خواهر - برادرهایشان تجربه می کنند. این کودکان در معرض مشکلاتی چون بی ثباتی خانواده و مشکلات سازش یافتگی والدین، بدرفتاری والدین، و نیز نبود فضای صمیمی و گرم در روابط تنی زادگان (خواهر - برادرها) هستند. از این رو، پژوهش ها باید روی کیفیت روابط دوجانبه میان اعضای خانواده و کودک با اختلال نافرمانی مقابله ای تأکید کرده و مسیرهای مختلف این روابط را بررسی کنند. به همین منظور، در این مقاله ویژگی های کودک با اختلال نافرمانی مقابله ای، کیفیت روابط کودک با والد، و نیز کیفیت روابط خواهر - برادرها در این خانواده ها بررسی و راهکارهای درمانی سودمندی جهت بهبود این روابط ارائه شده است.
۶۷.

تأثیر آموزش مدیریت زمان بر کاهش تنیدگی و اضطراب امتحان دانش آموزان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدیریت زمان تنیدگی اضطراب امتحان دانش آموزان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۲ تعداد دانلود : ۲۴۳
اضطراب ناشی از امتحانات مشکلی اساسی در دانش آموزان نارساخوان است که می تواند منجر به مشکلات در سلامت روانی و عدم موفقیت تحصیلی آنان شود. با توجه به شیوع بالای اضطراب امتحان و همچنین با توجه به این که بیشتر تنیدگی ها و اضطراب امتحان دانش آموزان نارساخوان به علت فقدان مهارت های مقابله با هیجان ها و نداشتن مدیریت زمان است، پژوهش حاضر با هدف بررسی تعیین اثربخشی آموزش مدیریت زمان بر کاهش تنیدگی و اضطراب امتحان این دانش آموزان، انجام شد. روش تحقیق، یک مطالعه شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل، بوده است. جامعه آماری در این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر پایه پنجم و ششم مبتلا به نارساخوانی مدارس دولتی شهر رشت در سال تحصیلی 96-95 بود که تعداد 30 نفر از آنها برحسب شرایط ورود به پژوهش و به صورت در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل به تصادف جایدهی شدند. برای جمع آوری داده ها در این پژوهش از پرسشنامه اضطراب امتحان (ابوالقاسمی، اسدی، نجاریان، و شکرشکن، 1375) و پرسشنامه تنیدگی ادراک شده (کوهن وهمکاران، 1983)، استفاده شد. برنامه آموزش مدیریت زمان در طی 8 جلسه به گروه آزمایش آموزش داده شد در حالی که گروه گواه، آموزشی در این زمینه دریافت نکردند. تحلیل داده های پژوه ش با آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که در مرحله پس آزمون بین دو گروه آزمایش و کنترل، از نظر میزان بهبودی در تنیدگی و اضطراب امتحان تفاوت معناداری وجود دارد (0/0001 p< )؛ بدین معنا که آموزش مدیریت زمان توانس ته است باعث کاه ش سطح تنیدگی و اض طراب امت حان دانش آموزان نارساخوان شود. بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت هنگامی که دانش آموزان نارساخوان بتوانند زمان خود را به درستی مدیریت کنند، در واقع می توانند برنامه ریزی مناسبی برای خود در فرایند آموزش و تحصیل داشته باشند و در نتیجه باعث بالارفتن خودکارآمدی تحصیلی و کاهش تنش و اضطراب در آنها می شود .
۶۹.

نقش طرحواره های ناسازگار اولیه در پیش بینی هوش هیجانی در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هوش هیجانی طرحواره های ناسازگار اولیه دانش آموزان دختر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۰ تعداد دانلود : ۳۶۱
هوش هیجانی از جمله عوامل موثر در سلامت روان شناختی نوجوانان می باشد که متاثر از تجارب اولیه است. مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش طرحواره های ناسازگار اولیه در پیش بینی هوش هیجانی در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم انجام شد. در این مطالعه توصیفی جهت اجرای پژوهش 384 دانش آموز دختر در مقطع متوسطه دوم در سال تحصیلی 97-1396 به شیوه تصادفی خوشه ای از مدارس شهر رشت انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه طرح واره های ناسازگار اولیه (یانگ، کلاسکو، ویشر، 2003) و مقیاس هوش هیجانی (مایر و سالوی، 1993) جمع آوری شدند. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار PSSS-22 و آزمون های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام انجام شد. نتایج نشان داد هوش هیجانی با محرومیت هیجانی (825/0-)، رها شدگی (383/0-)، شکست (208/0-)، نقص و شرم (290/0-)، وابستگی (535/0-)، آسیب پذیری (454/0-)، بی اعتمادی (246/0-)، گرفتار (814/0-)، ایثارگری (824/0-)، اطاعت (755/0-)، بازداری هیجانی (804/0-)، معیار سرسختانه (808/0-)، استقلال (432/0-) و خود انضباطی ناکافی (854/0-) ارتباط معنادار منفی وجود دارد (01/0> P ). اما بین هوش هیجانی و انزوای اجتماعی (033/0) ارتباط معناداری مشاهده نشد. نتایج رگرسیون خطی چندگانه نشان داد که مولفه های طرحواره ناسازگار اولیه مجموعاً قادر به پیش بینی 83/0 از واریانس هوش هیجانی در دانش آموزان هستند (001/0 > p ، 449/134 = (368، 15) F ). نتایج مطالعه حاضر دلالت بر این دارند که طرحواره های ناسازگانه اولیه نقش به سزایی در هوش هیجانی نوجوانان دارند.
۷۰.

کیفیت رابطه والد-کودک و خواهر- برادر در خانواده های دارای فرزند مبتلا به نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال نافرمانی مقابله ای کیفیت رابطه والد-کودک کیفیت رابطه خواهر-برادر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۲ تعداد دانلود : ۵۶۰
زمینه و هدف: اختلال نافرمانی مقابله ای یکی از شایع ترین اختلالات رفتاری در کودکان است که موجب تخریب شدید روابط بین فردی کودک می شود. از این رو هدف پژوهش حاضر مطالعه کیفیت رابطه والد-کودک و خواهر-برادر در خانواده های با و بدون فرزند مبتلا به نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای بود. روش: طرح این پژوهش، توصیفی از نوع علّی-مقایسه ای است. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر و پسر مقطع ابتدایی (پایه سوم تا ششم) با و بدون نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای در سال تحصیلی 96-95 شهرستان رودسر بود که 130 نفر از آنها (65 نفر در هر گروه) به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس درجه بندی اختلال نافرمانی مقابله ای (هومرسون و همکاران، 2006)، مقیاس رابطه والد-فرزند (فاین و همکاران، 1983)، پرسشنامه شاخص های رفتاری خواهر-برادران (هترینگتون و همکاران، 1999) و نیز مصاحبه بالینی نیمه ساختاریافته بود. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون تی و تحلیل واریانس چندمتغیره تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که میان گروه با و بدون نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای از لحاظ کیفیت رابطه پدر-کودک، کیفیت رابطه مادر-کودک، کیفیت رابطه کلی والد-کودک، و نیز کیفیت رابطه خواهر-برادر تفاوت معنادار وجود دارد؛ به طوری که میانگین گروه دارای نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای در هریک از این متغیرها به صورت معناداری کمتر از گروه بدون نشانه های اختلال است (001/0> P ). نتیجه گیری: رفتارهای کودک مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای، به طور متقابل، منجر به رفتارهای والدگری نامناسب از سوی پدر و مادر، تعارضات بین خواهر و برادر و در نتیجه تضعیف کیفیت روابط بین اعضای خانواده می شود.
۷۱.

مقایسه اثربخشی توانبخشی شناختی و نوروفیدبک بر بهبود کنش های اجرایی کودکان مبتلا به نارساخوانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نارساخوانی کنش های اجرایی توانبخشی شناختی نوروفیدبک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۶ تعداد دانلود : ۳۷۷
زمینه و هدف: نارساخوانی به عنوان یکی از شایع ترین اختلالات یادگیری، علت بسیاری از موارد افت تحصیلی دانش آموزان دبستانی است. روش های مختلفی در سال های اخیر برای درمان این اختلال در سطوح پژوهشی و بالینی مورد استفاده قرار گرفته است که پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی توانبخشی شناختی و نوروفیدبک بر بهبود کنش های اجرایی کودکان با اختلال نارساخوانی انجام شد. روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی کودکان پسر 8 تا 12 ساله مبتلا به نارساخوانی مراجعه کننده به مراکز ناتوانی های یادگیری ناحیه سه شهر تهران در سال 1398 تشکیل می دادند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 36 دانش آموز انتخاب، و در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (12 دانش آموز در هر گروه) به صورت تصادفی جایدهی شدند. برای یک گروه آزمایش، مداخله توانبخشی شناختی در 11 جلسه 60 دقیقه ای؛ و برای گروه آزمایش دوم، مداخله نوروفیدبک در 30 جلسه 45 دقیقه ای اجرا شد؛ این در حالی است که افراد گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. هر سه گروه در مراحل پیش آزمون، پس آزمون، و پیگیری دو ماهه، مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از آزمون رسمی خواندن و نارساخوانی نما (کرمی نوری و مرادی، 1387) و فرم کوتاه پرسشنامه درجه بندی رفتاری کنش های اجرایی (جرارد و همکاران، 2000)؛ و برای تحلیل داده های به دست آمده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که تأثیر توانبخشی شناختی و نوروفیدبک بر بهبود مؤلفه های کنش های اجرایی در هر دو مرحله پس آزمون و پیگیری مجدد، معنادار است (0/05>P). همچنین نتایج نشان داد که بین تأثیر این دو شیوه در مؤلفه های کنش های اجرایی، تفاوت معنادار وجود ندارد (0/05P>)؛ اما بین نمرات هر دو گروه آزمایش با گروه گواه، تفاوت معنا دار مشاهده شد (0/05>P). نتیجه گیری: بر اساس یافته های این مطالعه می توان نتیجه گیری کرد که توانبخشی شناختی با ارتقای توانایی های ذهنی و شناختی، و روش نوروفیدبک با ارائه پسخوراندهای مثبت و منفی به آزمودنی و تقویت مهارت خودنظم جویی، در بهبود کنش های اجرایی کودکان نارساخوان مؤثر است.
۷۳.

اثربخشی تمرین تکنیک های کاراته بر تعادل و رفتارهای کلیشه ای کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تعادل ایستا تعادل پویا رفتارهای قالبی کودکان اوتیسم کاراته

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۷ تعداد دانلود : ۲۹۲
اختلال طیف اوتیسم،یک اختلال عصبی تحولی است که در سال های اولیه کودکی نمایان می شود. مطالعات پیشین نشان داده اندکه اجرای فعالیت بدنی می تواند جهت بهبود مشکلات رفتاری و جسمانی کودکان با اختلال طیف اوتیسم به کار رود، اما در زمینه تأثیر روش آموزش هنرهای رزمی بر بهبود تعادل دراختلال اوتیسم مطالعات اندکی انجام شده است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر تمرین تکنیک های کاراته بر تعادل و رفتارهای کلیشه ای درکودکان با اختلال طیف اتیسم انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با انتخاب گروه گواه بود. به این منظور،20 کودک با میانگین سنی91/2±90/10 سال دارای اوتیسم به صورت دردسترس انتخاب و به طور تصادفی در دوگروه آزمایشی و گواه جایگزین شدند. گروه آزمایشی به مدت 10 هفته، هفته ای 2 جلسه 60 دقیقه ای به تمرینات کاتا در کاراته پرداختند. قبل از شروع و پس از پایان 10 هفته مداخله، پرسشنامه رفتارهای کلیشه ای و آزمون تعادل ایستا و پویا تکمیل و اجرا شد. از آزمون شاپیروویلکز جهت تعیین نرمال بودن داده ها، و از آزمون تحلیل کوواریانس جهت مقایسه میانگین دو گروه قبل و بعد از مداخله استفاده شد. نتایج نشان داد که ده هفته تمرین تکنیک های کاراته تأثیر معنی داری بر رفتارهای کلیشه ای دارد (001/0> p)، اما نتوانست موجب بهبود معنی دار شاخص های تعادل ایستا و پویا در این کودکان شود. تمرین تکنبک های کاتا در کاراته به دلیل شباهت به کلیشه ها در اوتیسم و عدم نیاز شناختی می تواند مداخله ای ارزشمند اضافه شده به برنامه های کودکان طیف اوتیسم جهت کاهش رفتارهای کلیشه ای باشد.
۷۴.

مقایسه موقعیت های اجتماعی مشکل ساز دانش آموزان مبتلا به کم توانی ذهنی، درخودماندگی و بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: موقعیت های اجتماعی مشکل ساز دانش آموزان کم توان ذهنی درخودماندگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۵ تعداد دانلود : ۲۳۳
نتایج مطالعات مختلف حاکی از آن است که کودکان مبتلا به کم توانی ذهنی و طیف درخودماندگی در رویارویی با موقعیت های اجتماعی مختلف، مشکلات عمده ای را تجربه می کنند، با این حال تفاوت های ظریف بین این کودکان با همسالان بهنجار در واکنش به شرایط اجتماعی مختلف کمتر مورد مطالعه قرار گرفته است؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف مقایسه موقعیت های اجتماعی مشکل ساز دانش آموزان مبتلا به کم توانی ذهنی، درخودماندگی و بهنجار انجام شد. طرح پژوهش حاضر از نوع علّی مقایسه ای است که طی آن 149 نفر دانش آموز مبتلا به کم توانی ذهنی و درخودماندگی شهرستان رشت به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. همچنین 100 نفر دانش آموز با هوش متوسط به عنوان گروه مقایسه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس طبقه بندی موقعیت های اجتماعی مشکل ساز (داج، 1990) استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که گروه ها از نظر موقعیت های اجتماعی مشکل ساز تفاوت معناداری دارند (001/0 p< )؛ بدین معنا که کودکان مبتلا به درخودماندگی و کم توانی ذهنی در موقعیت های ورود به گروه همسالان، پاسخ به تحریک شدن، پاسخ به شکست، پاسخ به موفقیت، انتظارات اجتماعی، و همچنین انتظارات معلم به صورت معناداری دارای مشکلات بیشتری از کودکان بهنجار هستند. بر اساس نتایج پژوهش حاضر کودکان بهنجار، کم توان ذهنی و درخودمانده واکنش های متفاوتی در موقعیت های اجتماعی مختلف از خود نشان می دهند که می تواند در برنامه ریزی های جامع و منظم برای این کودکان مورد توجه قرار گیرد.
۷۵.

تأثیر آموزش تکنیک های کاتا بر عادت های خواب پسران با اختلال طیف اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عادت های کودکان با اختلال طیف اوتیسم هنرهای رزمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۴ تعداد دانلود : ۳۱۵
زمینه و هدف: مطالعات پیشین نشان داده اند که اجرای ورزش های رزمی می تواند جهت بهبود مشکلات رفتاری و ارتباطی کودکان با اختلال اوتیسم به کار رود، اما در زمینه تأثیر آن بر عادت های خواب در این کودکان، مطالعات کمی انجام شده است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی تمرین تکنیک های کاتا بر عادت های خواب پسران با اختلال طیف اوتیسم انجام شد . روش: پژوهش حاضر با استفاده از طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه های تصادفی انجام شد. به این منظور، 20 کودک با اختلال طیف اوتیسم از بین کودکان 8 تا 14 ساله انجمن خیریه اوتیسم گیلان در سال 1397 انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه جایدهی شدند . والدین کودکان، قبل و پس از پایان 10 هفته مداخله، پرسشنامه عادت های خواب کودکان اونز (2000) را تکمیل کردند. از آزمون شاپیروویلک جهت تعیین نرمال بودن داده ها، و از آزمون تحلیل کوواریانس جهت مقایسه میانگین گروه ها قبل و بعد از مداخله استفاده شد. یافته ها : ده هفته تمرین تکنیک های کاتا تأثیر معنا داری بر نمره کل پرسشنامه عادت های خواب و خرده مقیاس های مقاومت در به خواب رفتن (0/02> p ، 7/28= F )، مدت خواب (001/0> p ، 08/26= F ) ، اضطراب خواب (01/0> p ، 12/10= F ) ، بیدار شدن در شب (002/0> p ، 58/17= F ) ، پاراسومنیا (01/0> p ، 07/8= F ) و خواب آلودگی روزانه (003/0> p ، 74/15= F ) در کودکان اوتیسم داشت . نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که ورزش های رزمی می تواند با ایجاد تغییرات هورمونی، زیستی و بیوشیمیایی در بدن موجب کاهش عادت های نامناسب خواب در کودکان با اختلال اوتیسم شود و به عنوان مداخله ای ارزشمند به برنامه های روزانه این کودکان جهت بهبود الگوی خواب اضافه شود.
۷۶.

تحلیل ساختاری ارتباط بین پرستش افراد مشهور و بهزیستی روانشناختی؛ نقش میانجی انعطاف پذیری شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پرستش افراد مشهور بهزیستی روانشناختی انعطاف پذیری شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۹ تعداد دانلود : ۳۹۱
مقدمه: پرستش افراد مشهور به عنوان ارتباط فرا اجتماعی با افراد مشهور می تواند بر بهزیستی روانشناختی تاثیرگذار باشد. البته در این بین، توانایی های شناختی و به طور مشخص انعطاف پذیری شناختی به موجب تاثیراتی که بر ارتباطات بین فردی می گذارند، می توانند نقش موثری را ایفا کنند. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط بین پرستش افراد مشهور و بهزیستی روانشناختی با نقش میانجی انعطاف پذیری شناختی صورت گرفته است. روش : طرح پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه گیلان در سال 1397 بودند که از این بین 300 دانشجو خانم و آقا با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیدند. پس از نمونه گیری، مقیاس نگرش نسبت به افراد مشهور (مک کاتچئون، لانگ و هوران، 2002)، مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف (ریف، 1989) و پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی (دنیس و واندر وال، 2010) به شرکت کنندگان ارائه شد. همچنین تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل ساختاری انجام گرفت. یافته ها: بر طبق نتایج بدست آمده، پرستش افراد مشهور به صورت معنی داری با بهزیستی روانشناسی و انعطاف پذیری شناختی همبستگی منفی داشت. در واقع، پرستش افراد مشهور به صورت مستقیم بر بهزیستی روانشناختی و انعطاف پذیری شناختی تاثیر منفی معنی دار داشت. همچنین اثر غیرمستقیم پرستش افراد مشهور بر بهزیستی روانشناختی از طریق انعطاف پذیری شناختی منفی و معنی دار بود. بنابراین می توان گفت که انعطاف پذیری شناختی نقش میانجی در ارتباط پرستش افراد مشهور با بهزیستی روانشناختی دارد. به بیانی دیگر، با افزایش توانایی انعطاف پذیری شناختی، از مشکلات بهزیستی روانشناختی ناشی از درآمیختگی افراطی با افراد مشهور کاسته می شود. نتیجه گیری: با توجه به نقش میانجی انعطاف پذیری شناختی در ارتباط بین پرستش افراد مشهور و بهزیستی روانشناختی، می توان مطرح کرد که هر چه توانایی انعطاف پذیری شناختی افزایش یابد، مشکلات بهزیستی روانشناختی ناشی از پرستش افراد مشهور کمتر می شود.
۷۸.

اثربخشی بازی درمانی مبتنی بر تمرکز حواس بر دامنه توجه و تکانشگری دانش آموزان مبتلابه اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی بازی درمانی تکانشگری دامنه توجه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۸ تعداد دانلود : ۲۸۳
هدف پژوهش تعیین اثربخشی بازی های تمرکز حواس بر دامنه توجه و تکانشگری دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون– پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی مقطع ابتدایی شهرستان شاهرود در سال تحصیلی 96-95 بود که از بین آن ها نمونه ای 24 نفری به روش هدفمند انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایدهی شدند. ابزار پژوهش، مقیاس درجه بندی اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی، پرسشنامه های مشکلات رفتاری کانرز، نسخه معلم و والد و آزمون مربع های دنباله دار تولوز– پیرون بود. گروه آزمایش طی 10 جلسه 50 دقیقه ای آموزش دیدند، اما گروه کنترل مداخله ای را دریافت نکردند. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره و چندمتغیره نشان داد نمرات گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در متغیر تکانشگری، به طور معنادار کاهش یافته و نمرات دامنه توجه در گروه آزمایش افزایش معناداری یافته است. بنابراین، می توان گفت بازی درمانی از طریق افزایش تمرکز حواس بر افزایش دامنه توجه و کاهش تکانشگری دانش آموزان مبتلابه اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی مؤثر است .

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان