ایمان الله بیگدلی

ایمان الله بیگدلی

مدرک تحصیلی: استاد، گروه روانشناسی دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۶۹ مورد.
۱.

نارسایی های الگوهای ارتباطی و کنش وری خانواده نوجوانان مبتلا به اختلال خلقی دو قطبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال خلقی دو قطبی نوجوانان کنش وری خانوادگی الگوهای ارتباطی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸ تعداد دانلود : ۲۸
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی الگوهای ارتباطی و کنش وری های خانوادگی در نوجوانان مبتلا به اختلال خلقی دو قطبی بود. روش: مطالعه حاضر از نوع توصیفی و با روش علی مقایسه ای دوگروهی بود. جامعه آماری مطالعه حاضر کلیه نوجوانان مبتلا به اختلال خلقی دوقطبی بودند. تعداد 52 نوجوان مبتلا به اختلال خلقی دو قطبی بستری در بیمارستان روان پزشکی ابن سینا مشهد از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. 52 نوجوان داوطلب سالم نیز جهت مقایسه داده ها، مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها از طریق اجرای دو پرسش نامه ی عملکرد خانواده (FDA) و الگوهای ارتباطی خانواده (FCP)جمع آوری شد. برای تحلیل داده ها، روش آماری تحلیل واریانس چند متغیری مورد استفاده قرار گرفت. تمامی فرایند تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری «SPSS 26» صورت گرفت.یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه نوجوانان (مبتلا به اختلال دوقطبی و سالم) در مؤلفه های پرسشنامه عملکرد خانواده (حل مشکل، ارتباط، نقش ها، همراهی عاطفی، آمیزش عاطفی، کنترل رفتار، عملکرد کلی) و مؤلفه های پرسشنامه الگوهای ارتباطی خانواده (گفت و شنود، هم نوایی) تفاوت معناداری وجود دارد (01/0>p). وجود کنش وری های خانوادگی مختل در اختلال خلقی دو قطبی نوجوانان باید به عنوان عاملی مهم در درمان و مداخلات مورد توجه ویژه قرار گیرد.
۲.

معیارهای حوزه پژوهشیِ موسسه ملی سلامت روان (RDoC): معرفی چارچوب پژوهشی مرجع برای بررسی اختلالات روانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تشخیص طبقه بندی معیارهای حوزه تحقیق موسسه ملی بهداشت روانی ایالات متحده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۸۱
پروژه معیارهای حوزه پژوهشی (RDoC) موسسه ملی بهداشت روان (NIMH) در واکنش به نقص ها و ضعف های کتابچه آماری و تشخیصی اختلالات روانی (DSM) و کتابچه راهنمای طبقه بندی بین المللی بیماری ها (ICD) توسعه یافت. پروژه معیارهای حوزه تحقیقاتی چارچوبی را برای تسهیل تحقیقات یکپارچه برای روشن کردن مکانیسم های اصلی اختلالات روانی انسان براساس روانپزشکی فردنگر و رویکردی فراتشخیصی، عصبی-زیستی رفتاری ارائه می دهد. هدف پروژه RDoC رسیدن به یک سیستم تشخیصی مبتنی بر علوم اعصاب برای سبب شناسی، پیشگیری و درمان اختلالات روانی است. از آن جایی که این پروژه یک سیستم تشخیصی جدید است، پژوهش های زیادی روی آن انجام نشده است و ادبیات مربوط به آن هنوز در حال گسترش است. هدف از این مقاله مروری، در ابتدا توصیف تاریخچه ای کوتاه از طبقه بندی اختلالات روانی و سپس پرداختن به نحوه ی شکل گیری پروژه معیارهای حوزه تحقیقاتی و معرفی و توضیح ماتریس و واحدهای تحلیل RDoC است.
۳.

تأثیر عینیت و هیجان در پردازش معنایی واژگان با استفاده از روش پتانسیل های وابسته به رویداد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اثر عینیت اثر هیجان پردازش معنایی بازشناسی دیداری واژگان پتانسیل های وابسته به رویداد (ERP)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۱ تعداد دانلود : ۱۷۷
مقدمه: اصطلاح اثر عینیت و هیجان به این واقعیت اشاره دارد که واژگان عینی و هیجانی به صورت سریع تر و دقیق تری نسبت به واژگان انتزاعی و خنثی پردازش می شوند. چنین اثری در بازه گسترده ای از تکالیف شناختی مشاهده و همچنین مدل های مختلفی به منظور تبیین آن ارائه گردیده است. بررسی پتانسیل های مغزی وابسته به عینیت و هیجان در پردازش معنایی واژگان در زبان فارسی هدف اصلی پژوهش پیش رو را تشکیل می دهد. روش: روش مورد استفاده شبه آزمایشی و از نوع اندازه گیری های مکرر بود. 24 دانشجوی مرد براساس شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و در موقعیت آزمایشی گمارده شدند. موقعیت آزمایشی در برگیرنده یک تکلیف تصمیم گیری واژگانی بود و همزمان با آن فعالیت الکتریکی شبکه های نورونی مورد اندازه گیری و ثبت قرار گرفت. یافته ها: مقایسه پتانسیل های وابسته نشان داد که اثر هیجان به صورت پیش رس و در پنجره زمانی 300P نمایان می شود. این درحالی بود که واژگان عینی و انتزاعی به ترتیب مولفه های 400N و 600P بزرگتری را فرا خواندند و اثر آنان در پنجره های زمانی متاخر نمود یافت. نتیجه گیری: از الگوی یافته ها می توان چنین استنتاج کرد که هیچ یک از نظریه های مطرح شده در این پژوهش با الگوی اثر عینیت در زبان فارسی همخوانی کامل ندارد و از این رو انجام مطالعات تجربی بیشتر در این زمینه توجیه پذیر می نماید.
۴.

نیمرخ عصب روانشناختی اختلال وسواس فکری جبری: یافته های حاصل از مدل سازی معادلات ساختاری

تعداد بازدید : ۱۸۱ تعداد دانلود : ۱۵۱
زمینه و هدف: اختلال وسواس جبری، دارای شیوع گسترده ای در جامعه بشری می باشد. بر این اساس شناخت زمینه های شناختی، رفتاری و عصب شناختی در این بیماران و روش های مؤثر مداخلات درمانی برای بهبود شرایط آن ها، از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف از پژوهش حاضر، مقایسه نیم رخ شناختی، هیجانی و عصب شناختی در افراد دارای نشانه های وسواس جبری با افراد عادی بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری متشکل از تمام افراد دارای نشانگان اختلال وسواس جبری در شش ماهه دوم 1400 در شهر مشهد بود که از طریق فراخوان به پژوهش وارد شدند. پس از انجام مصاحبه غربالگری و بررسی ملاک های ورود به پژوهش، 80 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل آزمون رنگ واژه استروپ، کارت های ویسکانسین، حساسیت اضطرابی، سناریوهای مبهم، پرسشنامه اختلال های رفتاری گوگلن، پرسشنامه نشانگان وسواس جبری یل براون و مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، به واسطه اکتشافی بودن مدل، کم بودن حجم نمونه و نرمال نبودن توزیع متغیرها، از رویکرد حداقل مربعات جزئی استفاده شد. تحلیل ها با نرم افزار های و انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مسیر پیش بینی نشانگان وسواس جبری توسط شاخص های پنج گانه در همه ابعاد معنادار بوده است. بر این اساس مشخص شد که از شاخص های شناختی، واکنش های همخوان (01/0> P )، واکنش ناهمخوان (01/0> P ) و سناریوهای مبهم (01/0> P )، از بین شاخص های عصبی درجازدن (01/0> P ) و تکمیل طبقات (01/0> P )، از بین شاخص های هیجانی حساسیت اضطرابی (01/0> P ) و عدم تحمل بلاتکلیفی (01/0> P ) و از بین شاخص های رفتاری گرایشات رفتار بی ثبات (01/0> P ) و گرایشات رفتار تکانشی (01/0> P ) پیش بین های معناداری برای نشانگان وسواس جبری بودند. نتیجه گیری: این نتایج بیانگر این هستند که در تبیین نیمرخ روانشناختی مبتلایان به وسواس جبری، لزوم توجه به شاخص های شناختی، رفتاری، هیجانی و عصب شناختی دارای جایگاه مهمی است. همچنین بر اساس این یافته ها مشخص شد که از بین شاخص های بررسی شده، شاخص های هیجانی دارای بیشترین میزان پیش بینی پذیری و شاخص های رفتاری دارای کمترین میزان پیش بینی کنندگی هستند.
۵.

اثربخشی درمان ذهن آگاهی کودک بر نشانه های اصلی و نارسایی کنش های اجرایی کودکان مبتلا به اختلال کم توجهی- بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کم توجهی بیش فعالی درمان ذهن آگاهی کودک کنش های اجرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۷ تعداد دانلود : ۱۶۰
اختلال کم توجهی بیش فعالی با مشکلاتی ازجمله نارسایی در کنش های اجرایی همراه است. هدف پژوهش حاضر اثربخشی درمان ذهن آگاهی کودک بر نشانه های اصلی و نارسایی کنش های اجرایی کودکان مبتلا به کم توجهی بیش فعالی بود. روش پژوهش در این مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه این پژوهش را تمام دختران 9 تا 12 سال مبتلا به کم توجهی بیش فعالی در شهرستان مشهد تشکیل دادند. در این پژوهش، 38 دختر دارای اختلال کم توجهی-بیش فعالی به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای از بین مدارس عادی انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (19 نفر) و کنترل (19 نفر) جایگزین شدند. برای گردآوری داده ها از مقیاس درجه بندی SNAP (سوانسون و همکاران، 1980) و مقیاس نارسایی کنش های اجرایی (بارکلی، 2012) استفاده شد. برای گروه آزمایش درمان ذهن آگاهی کودک در هشت جلسه اجرا شد و گروه کنترل هیچ نوع مداخله ای را در حین اجرای پژوهش دریافت نکرد. نتایج نشان داد آموزش ذهن آگاهی کودک کاهش نمرات کم توجهی بیش فعالی و نارسایی کنش های اجرایی را در پس آزمون و پیگیری به همراه داشته است. براساس نتایج، آموزش ذهن آگاهی کودک برای کاهش علائم کم توجهی بیش فعالی و مشکل در کنش های اجرایی در کودکان مبتلا به کم توجهی بیش فعالی پیشنهاد می شود.
۶.

اعتیاد به گوشی هوشمند در نوجوانان: تدوین پروتکل روان درمانی مبتنی بر رویکرد شناختی-رفتاری و اثربخشی آن بر نظم جویی هیجانی و احساس تنهایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اعتیاد به گوشی هوشمند رویکرد شناختی-رفتاری نظم جویی هیجانی احساس تنهایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۷ تعداد دانلود : ۴۸۴
مقدمه: کاربرد افراطی گوشی هوشمند به یک بحران نوظهور بدل شده است. از این رو پژوهش حاضر بر تدوین پروتکل رواندرمانی مبتنی بر رویکرد شناختی-رفتاری و اثربخشی آن بر درمان اعتیاد به گوشی هوشمند، احساس تنهایی و نظم جویی هیجانی تمرکز دارد. روش: بخش نخست این پژوهش به طراحی پروتکل درمانی مبتنی بر رویکرد شناختی-رفتاری اختصاص دارد. سپس، بر اساس یک طرح نیمه آزمایشی، 30 نوجوان دختر مبتلا به اعتیاد به گوشی هوشمند با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش تحت 8 جلسه درمان قرار گرفت. مقیاس اعتیاد به گوشی هوشمند (SAS-SV)، پرسشنامه نظم جویی هیجانی ((ERQ و مقیاس احساس تنهایی ((UCLA به عنوان ابزار به کار برده شد. همچنین از تحلیل کواریانس تک متغیره (ANCOVA) و چند متغیره (MANCOVA) به منظور تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که پروتکل روان درمانی مبتنی بر رویکرد شناختی-رفتاری علاوه بر درمان اعتیاد به گوشی هوشمند، منجر به کاهش قابل توجه احساس تنهایی و بهبود مهارت های نظم جویی هیجانی شده است. نتیجه گیری: پروتکل روان درمانی مبتنی بر رویکرد شناختی-رفتاری می تواند به عنوان یک راهبرد اثربخش در درمان اعتیاد به گوشی هوشمند به شمار آید و در عین حال احساس تنهایی را کاهش و منجر به تقویت مهارت های نظم جویی هیجانی گردد.
۷.

مقایسه کنش های اجرایی در افراد مبتلا به اختلال احتکار و گروه بدون نشانه های بالینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال احتکار بازداری پاسخ توجه پایدار حافظه کاری کنش های اجرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶ تعداد دانلود : ۱۰۴
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه کنش های اجرایی (حافظه کاری، توجه پایدار و بازداری پاسخ) در افراد دارای اختلال احتکار و بهنجار انجام گرفت. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع علی- مقایسه ای بود و جامعه آماری آن را افراد مراجعه کننده به مرکز بهداشت شماره 3 شهر مشهد در نیمه نخست سال 1396 تشکیل می دادند. نمونه آماری شامل 30 از افراد دارای اختلال احتکار و 30 نفر از افراد بهنجار بود. گردآوری داده ها با مصاحبه ساختاریافته، نسخه بازنگری شده رفتار ذخیره ای فراست و استکتی (سال)، آزمون های کامپیوتریان- بک و دیداری- شنیداری صورت گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس چند متغیره استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که تفاوت معناداری میان افراد دارای اختلال احتکار و افراد بهنجار در پاسخ های درست (001/0=P، 55/38=F)، توجه پایدار شنیداری (001/0=P، 48/61=F) و توجه پایدار دیداری(001/0=P، 49/12=F) وجود دارد و افراد دارای اختلال احتکار از میانگین کمتری برخوردارند. در میانیگن زمان واکنش تفاوت ها معنادار بوده (001/0=P، 36/684=F) و افراد بهنجار میانگین بالاتری داشتند. در بازداری پاسخ دیداری و شنیداری تفاوت معناداری به دست نیامد(05/0<P). نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که عملکرد افراد دارای اختلال احتکار در کنش های اجرایی (حافظه کاری و توجه پایدار) ضعیف تر از افراد بهنجار است.
۸.

مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نشانگان تیپ شخصیتی نوع D و پیروی از درمان در بیماران کرونر قلبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: طرحواره درمانی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد نشانگان تیپ شخصیتی نوع D پیروی از درمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۴ تعداد دانلود : ۳۲۸
مقدمه: هدف مطالعه حاضر مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نشانگان تیپ شخصیتی نوع D و پیروی از درمان در بیماران کرونر قلبی بود. روش: یک طرح تک آزمودنی با کنترل خط پایه چندگانه همزمان و با پیگیری 6 هفته ای اجرا شد. 10 مرد مبتلا به بیماری قلبی به روش نمونه گیری در دسترس از میان بیماران بیمارستان رضوی مشهد انتخاب شدند. اثربخشی پروتکل درمانی طی 3 مرحله (خط پایه، درمان 10 جلسه ای و پیگیری 6 هفته ای) با استفاده از پرسشنامه نشانگان تیپ شخصیتی نوع D و پرسشنامه پیروی از درمان (MMAS-8) مورد بررسی قرار گرفت. داده ها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا (RCI)، فرمول درصد بهبودی و معناداری بالینی تحلیل شدند. یافته ها: تحلیل نتایج نشان داد که در مرحله پس آزمون طرحواره درمانی نسبت به درمان پذیرش و تعهد به میزان بیشتری موجب کاهش معنادار نشانگان تیپ شخصیتی نوع D و افزایش پیروی از درمان بیماران قلبی می شود. اما در مرحله پیگیری، طرحواره درمانی در کاهش نشانگان تیپ شخصیتی نوعD  و افزایش پیروی از درمان مؤثرتر بود. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که از نظر معناداری آماری طرحواره درمانی بهبودی بیشتری را در رفتارهای آماج ایجاد کرد. اما از لحاظ معناداری بالینی تفاوتی بین طرحواره درمانی و پذیرش و تعهد در رفتارهای آماج وجود ندارد.
۹.

پیشنهاد یک الگوی یکپارچه و چند سطحی از نظام شناخت: کاوشی در کارکرد شبکه معنایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدل سازی شناختی شبکه معنایی مدل معادلات ساختاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۹ تعداد دانلود : ۲۴۹
رهیافت های یکپارچه در علوم شناختی می کوشند بین سازه های مختلف در نظریه های گوناگون ارتباط برقرار کنند و آن ها را در یک چهارچوب مفهومی مشترک بازتفسیر کنند. در این پژوهش با استفاده از مفهوم سطوح پردازشی، چهارچوب یکپارچه ای جهت تفسیر نظام مند نتایج به دست آمده از آزمون های شناختی پیشنهاد و ارزیابی شده است. برای برقراری ارتباط بین پردازش سطح معنایی با دیگر سطوح، ابتدا سطوح پردازشی شناخت بر اساس حجم اطلاعاتی که از محرک بازنمایی و پردازش می کنند به سه دسته ویژگی محور، معنایی و مفهومی تقسیم شده اند و سطح پردازشی معنایی، ارتباط دهنده ی سطح پردازشی ویژگی-محور و سطح پردازشی مفهومی در نظر گرفته شده است. برای ارزیابی کمی ساختار این مدل، 207 شرکت کننده با اختلال در پردازش محرک های هیجانی از کلینیک های روان شناختی شهرستان مشهد به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. چگونگی کارکرد شبکه شناختی شرکت کنندگان به وسیله پرسشنامه افسردگی بک، آزمون فاصله معنایی، آزمون روانی تولید کلام و آزمون های رایانه ای جستجوی نقطه هدف، استروپ، آزمون تداعی ضمنی و مرتب سازی کارت های ویسکانسین سنجیده شد. در مدل پژوهش، پرسشنامه و آزمون های اجرا شده به عنوان متغیر پیش بینی کننده و سطوح سه گانه پردازشی به عنوان متغیر های میانجی سازمان دهی شدند و داده های پژوهش از طریق مدل معادله ساختاری و با رویکردی اکتشافی تحلیل گردید. بهترین مدل برازش شده، تقسیم بندی سه سطحی داده های پژوهش را تایید کرد و در این مدل ضریب مسیر ارتباط مراحل معنایی و مفهومی پردازش 4/0 بدست آمد. این نتایج پیشنهاد می کنند که پردازش شناختی ویژگی محور، معنایی و مفهومی با مکانیزم های متفاوتی انجام می شوند و آزمون های شناختی برای ارزیابی کارکرد های شناختی در هر سطح با توجه به حجم اطلاعاتی محرک های استفاده شده، باید با آزمون های انجام شده در همان سطح مقایسه شود. در مطالعات پیشین ارتباط بین نمره آزمون تولید کلام و شدت نشانگان افسردگی بک اغلب بحث برانگیز بوده است. با بکارگیری مفهوم سطوح پردازش، درباره ارتباط این دو متغیر و دلایل متفاوت بودن نتایج مطالعات قبلی بحث شده است.
۱۰.

معرفی الگوی نیمرخ هَیَجامَدی و بررسی رابطه آن با نگرش فردی و اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هَیجامَد نگرش انگیزش غوطه وری الگوی نیمرخ هَیَجامَدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۴ تعداد دانلود : ۳۱۷
مقدمه: افراد به میزانی که با یک پدیده مواجه می شوند و بسته به میزان حواسی که در این مواجهه درگیر می شود، می توانند شناخت و ادراک متفاوتی نسبت به یک پدیده داشته باشند که در مفهوم سازی و نوع نگرش آنان حائز اهمیت است. روش: نگارندگان با درنظرگرفتن مفهوم هَیَجامد، به معرفی الگوی نیمرخ هَیَجامَدی در دو سطح فردی و اجتماعی پرداخته اند. میزان هیجان و بسامد وقوع یک پدیده، محرکی برای تولید انگیزش در فرد یا گروهی از افراد جامعه محسوب می شود که انگیزش حسّی هیجانی نامیده شده است. براین اساس، هَیَجامَد به انواع «هَیَجامَد هیجانی»، «هَیَجامَد حسّی » و هَیَجامَد حسّی هیجانی» تقسیم شده است که افراد بسته به میزان هیجان و حس درگیرشده آنان نسبت به میزان مواجه می توانند انگیزش و غوطه وری متفاوتی داشته باشند و این امر منجر به ایجاد نگرش متفاوت در سطوح فردی و اجتماعی می شود. یافته ها: نتایج نشان می دهد هنگامی که فرد هیجان بیشتری را نسبت به بسامد ،تجربه می کند هیجان تولیدشده به اندازه ای تأثیرگذار است که ممکن است فرد را از سطح برون آگاهی اطلاعاتی به سمت درون آگاهی سوق دهد و درنتیجه غوطه وری او افزایش یافته و انگیزش بالایی پیدا می کند که نگرش مثبتی را به دنبال دارد. چنانچه این هیجان در اثر تکرار بسامد از نوع منفی یا خنثی باشد ممکن است به اجتناب شدید و بی انگیزگی در انجام عمل منجر شود و میزان غوطه وری کمتر به همراه نگرشی منفی را به دنبال داشته باشد. نتیجه گیری: در حالت استاندارد بهتر است که تجربه بسامدی و هیجانی فرد با یکدیگر برابر باشد. درچنین شرایطی میزان انگیزش و غوطه وری نیز متعادل خواهد بود و فرد نگرشی همخوان را در سه سطح فردی، اجتماعی بومی و اجتماعی جهانی فارغ از هیجانات شدید تجربه خواهد کرد. افزون براین، می توان گفت تجربه حسی هیجانی افراد در سطوح فردی، اجتماعی بومی و اجتماعی جهانی می تواند متفاوت باشد و نوع نگرش اجتماعی بومی و اجتماعی جهانی می توانند بر نگرش فردی تأثیرگذار باشند.
۱۱.

Cognitive-Affective control training reduces worry and GAD symptoms: investigating training and transfer effect(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Generalized anxiety disorder Worry Cognitive Control Training inhibition

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۶
Symptoms of Generalized Anxiety Disorder (GAD), have been considered as an index of cognitive control deficiency. The aim of this study was to investigate whether enhancing cognitive control over emotional stimuli can decrease worry intrusions and severity of GAD symptoms. Based on the results of structured clinical interview for the DSM-5 (SCID), 45 students of Ferdowsi University of Mashhad (FUM) were who had GAD, chosen to participate in this study. Then they were assigned equally and randomly to three conditions of intervention, control and active cotrol groups; then they completed PSWQ, GAD-7, emotional stroop task and Go/No Go task as pre-test. The intervention group received 16 sessions of cognitive-affective control training using emotional stroop with trial-based feedback, also the active control group received the same amount of training sessions of emotional stroop with no feedback, and finally the control group was on a waiting list. After post-test assessments, results of ANCOVA showed that training sessions was effective on stroop performance, reduction in worry intrusions and GAD symptoms, while training in cognitive inhibition did not transfer to behavioral inhibition. Findings revealed that not only cognitive control plays a major role in worry and GAD symptoms, but also cognitive control training might be a promising path to decrease the severity of anxiety disorders. Training with emotional stimuli can enhance performance and using trial-based feedback can pave the way to get better clinical results
۱۲.

مقایسه ابعاد بازشناسی هیجان در افراد با نشانه های اختلال شخصیت ضداجتماعی، اختلال شخصیت وسواسی و بهنجار

کلید واژه ها: بازشناسی هیجان اختلال شخصیت ضد اجتماعی اختلال شخصیت وسواسی بهنجار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴۷ تعداد دانلود : ۴۲۵
مقدمه: توانایی بازشناسی هیجان، برای درک رفتار شخص مقابل ضروری است و بازشناسی هیجان می تواند از چهره، صدا و حرکات بدن انجام پذیرد. هدف : هدف پژوهش، مقایسه ابعاد بازشناسی هیجان در افراد با نشانه های اختلال شخصیت ضداجتماعی و وسواسی و عادی بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانشجویان دختر دانشگاه فردوسی در سال تحصیلی ۱۳۹۵ تشکیل دادند. ۴۰۰ دانشجو به صورت تصادفی انتخاب شدند و پرسشنامه ی بالینی میلون ۳ را کامل کردند. سپس براساس ملاک های ورود ۳۰ نفر برای هر گروه انتخاب شدند. آزمون های بازشناسی هیجان چهره ای، صوتی، تنی و نظریه ذهن بر روی شرکت کنندگان اجرا شد. داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره و تحلیل واریانس چند متغیره بررسی شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین گروه شخصیت ضداجتماعی و شخصیت وسواسی در امتیازدهی برانگیختگی هیجان صوتی خشم (۰/۰۲۸= p ) و بین گروه شخصیت وسواسی و عادی در امتیازدهی شدت هیجان خنثی ( ۰/۰۴۹= p ) تفاوت معنادار وجود داشت. در بازشناسی هیجان تن بین گروه شخصیت ضداجتماعی و عادی در دو حالت هیجان شادی (۰/۰۰۴= p )، (۰/۰۰۱= p ) و بین گروه شخصیت وسواسی و عادی در یک حالت هیجان شادی ( ۰/۰۱۶= p ) تفاوت معنادار وجود داشت ( ۰/۰۵ < p ). نتیجه گیری: براساس نتایج به دست آمده، افراد با ویژگی های شخصیت ضداجتماعی در بازشناسی هیجان تن عملکردی بهتری دارند و می توان پیش زمینه ای نظری برای شیوه های جدید درمانی را مطرح کرد. البته تحقیقات بیشتری در بازشناسی هیجان به روش های مختلف (صوت، حرکات بدن) در نمونه های بالینی ضرورت دارد.
۱۳.

اثر بخشی درمان یکپارچه شده شناختی-رفتاری با ذهن آگاهی برکیفیت زندگی، پریشانی روان شناختی و تبعیت از درمان بیماران دیابتی نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان شناختی-رفتاری یکپارچه شده با ذهن آگاهی کیفیت زندگی پریشانی روان شناختی تبعیت از درمان دیابت نوع دو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۵ تعداد دانلود : ۳۳۹
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی اثر بخشی درمان شناختی-رفتاری یکپارچه شده با ذهن آگاهی بر روی کیفیت زندگی، پریشانی روان شناختی و تبعیت از درمان در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو انجام شد. روش: طرح این مطالعه از نوع شبه آزمایشی با گروه گواه با پیش آزمون و پس آزمون بود که تعداد 30 نفر بیمار دیابتی با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفیدر دو گروه آزمایش و کنترل (15N = ) قرار گرفتند. 15 نفری که در گروه مداخله قرار گرفتند به مدت 8 جلسه به صورت هفتگی و هر هفته به مدت 90 دقیقه تحت درمان و مداخله با رویکرد MiCBT قرار گرفته و اعضای گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند.در این پژوهش از ابزارهایی همچون پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی، مقیاس پریشانی روان شناختی لویباند و پرسشنامه سنجش تبعیت از درمان مدانلو استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل کواریانس حاکی از بهبود معنادار کیفیت زندگی (05/0>P، 65/151=F)، کاهش پریشانی روان شناختی (05/0>P، 178/69=F) و بهبود وضعیت تبعیت از درمان (05/0>P، 146/36=F) بود . نتیجه گیری: بنابراین می توان گفت که درمان شناختی رفتاری یکپارچه شده با ذهن آگاهی می تواند باعث بهبود کیفیت زندگی و پایین آوردن پریشانی روان شناختی و همچنین افزایش تبعیت از درمان بیماران مبتلا به دیابت نوع دو شود و به این جهت مداخله ای مؤثر برای بیماران دیابتی محسوب می شود
۱۴.

بررسی اثربخشی روان درمانی بدنی بر بهبود و ارتقاء سطح بازداری و توجه دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روان درمانی بدنی بازداری توجه دانش آموزان ابتدایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۵ تعداد دانلود : ۲۴۶
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی روان درمانی بدنی بر بهبود و ارتقاء سطح بازداری و توجه دانش آموزان ابتدایی انجام شده است. روش: طرح پژوهش از نوع شبه آزمایشی همراه با پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان ابتدایی 4 مدرسه دولتی (دو پسرانه- دو دخترانه) در ناحیه 6 شهر مشهد بود که در سال تحصیلی 98-1397 مشغول به تحصیل بودند. 44 نفر از دانش آموزان به شیوه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه (12نفر پسر و 10 نفر دختر در گروه آزمایش، 11 نفر پسر و 11 نفر دختر در گروه کنترل) به صورت تصادفی قرار گرفتند. دوره ی روان درمانی بدنی برای گروه آزمایش در 36 جلسه 60 دقیقه ای به مدت 3 ماه ارائه گردید و در این مدت گروه کنترل در لیست انتظار قرار  گرفت. ابزارهای سنجش مورد استفاده در این پژوهش آزمون های رایانه ای کلمه- رنگ استروپ (word-color Stroop)  و عملکرد پیوسته (CPT) بود. داده ها با آزمون آماری تحلیل کوواریانس چند متغیری وt  مستقل و به کمک نرم افزار SPSS-23  تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که دانش آموزان گروه آزمایش در مؤلفه های آزمون های رایانه ای استروپ و عملکرد پیوسته، نسبت به گروه کنترل به شکل معناداری عملکرد بهتری داشته اند (05/0p<). یافته ها حاکی از آن است که روان درمانی بدنی روشی مؤثر برای بهبود و ارتقاء سطح بازداری و توجه دانش آموزان ابتدایی است. 
۱۵.

الگویابی معادلات ساختاری حساسیت اضطرابی، نظم جویی هیجانی و تاب آوری در پدیدآیی اختلالات افسردگی و استرس پس از سانحه آتش نشانان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حساسیت اضطرابی نظم جویی هیجانی تاب آوری مشکلات روانشناختی آتش نشانان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۸ تعداد دانلود : ۳۷۱
مقدمه: آتش نشان ها بطور مستمر و مکرر با موقعیت های تنش زا مواجه می شوند.هدف از پژوهش حاضر الگویابی معادلات ساختاری حساسیت اضطرابی، نظم جویی هیجانی و تاب آوری در پدیدآیی اختلالات افسردگی و استرس پس از سانحه آتش نشانان بود. روش:  در پژوهشی از نوع توصیفی- همبستگی الگوی رابطه و تعامل مستقیم و غیرمستقیم بین متغیرهای حساسیت اضطرابی، تاب آوری، نظم جویی هیجانی با اختلال افسردگی و استرس پس از سانحه با روش تحلیل مسیر آزمون شد. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش شامل تمام آتش نشانان مرد بین سنین 21 تا 59 ساله در سال 1397 شهر مشهد بود که از آن نمونه ای شامل 264 آتش نشان به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند و پرسشنامه های افسردگی، استرس پس از سانحه، حساسیت اضطرابی، نظم جویی هیجانی و تاب آوری تکمیل کردند. یافته ها: یافته های بدست آمده نشان داد که اثر مستقیم و غیرمستقیم حساسیت اضطرابی بر استرس بعد از سانحه در مدل مورد بررسی معنادار است. اثر مستقیم تاب آوری بر استرس بعد از سانحه، اثر مستقیم و غیرمستقیم نظم جویی هیجان بر استرس بعد از سانحه ، اثر مستقیم تاب آوری بر افسردگی ، اثر مستقیم و غیرمستقیم نظم جویی هیجان بر افسردگی، معنادار بود. حساسیت اضطرابی و نظم جویی هیجان به صورت مستقیم و غیرمستقیم روی افسردگی و استرس بعد از سانحه اثرگذار بوده است و تاب آوری به صورت مستقیم افسردگی و استرس بعد از سانحه تأثیر داشت. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت متغیرهای تاب آوری، حساسیت اضطرابی و نظم جویی هیجانی در پیش بینی افسردگی و استرس پس از سانحه آتش نشان ها نقش دارند.
۱۶.

تفاوت های کارکردی همگام سازی امواج باند آلفا در نواحی خلفی و قدامی مغز در طول تفکر واگرا و همگرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: همگام سازی امواج آلفا نواحی خلفی و قدامی تفکر واگرا و همگرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۴ تعداد دانلود : ۴۹۰
مقدمه: تفکر به عنوان یکی از کارکردهای عالی شناختیهمواره مورد توجه پژوهشگران بوده است. گیلفورد با تقسیم بندی تفکر به دو نوع واگرا و همگرا تاثیر شگرفی بر   پژوهش های تجربی تفکر خلاق داشته است. باند فرکانسی آلفا در محدوده 12-8 هرتز با کارکردهای شناختی مانند خلاقیت در ارتباط است. هدف از پژوهش حاضر بررسی افزایش و کاهش تغییرات توان باند آلفا (همگام سازی و ناهمگام سازی وابسته به رویداد ) در دو نوع متفاوت تفکر واگرا و همگرا بود. روش: نمونه مورد مطالعه در این پژوهش شامل 38 نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه فردوسی مشهد ( 19 مرد، 19 زن ) بود که با توجه به روش نمونه گیری در دسترس و داوطلبانه  انتخاب گردیدند. امواج مغزی  با استفاده از یک دستگاه 19 کاناله در حین انجام تکالیف تفکر واگرا و همگرا ثبت و تغییرات توان باند آلفا با استفاده از نرم افزار متلب مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: فعالیت امواج آلفا در موقعیت تفکر واگرا از نواحی قدامی به نواحی خلفی با پدیده   همگام سازی روبه رو بوده است، در حالی که در موقعیت تفکر همگرا کاهش توان باند آلفا در نواحی خلفی در مقایسه با نواحی قدامی مغز مشاهده شد. نتیجه گیری: فعالیت امواج آلفا به صورت قابل توجهی در تکالیف تفکر واگرا با افزایش همراه است که این افزایش فعالیت در نواحی خلفی مغز با افزایش توان بالاتری همراه است، در مقابل تکالیف مرتبط با تفکر همگرا کاهش فعالیت را از نواحی قدامی به نواحی خلفی نشان داد..
۱۷.

اثربخشی مصاحبه ی انگیزشی به شیوه ی گروهی، بر کاهش خوردن هیجانی و کاهش اضطراب در افراد چاق: نقش تعدیل گر تکانشگری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چاقی مصاحبه ی انگیزشی خوردن هیجانی اضطراب تکانش گری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۶ تعداد دانلود : ۴۰۰
مقدمه: هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی مصاحبه ی انگیزشی بر کاهش خوردن هیجانی و اضطراب، با توجه به نقش تعدیل گر تکانش گری در افراد چاق، بود. روش: پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. 20 فرد چاق از مراجعان کلینیک جویندگان سلامت، کلینیک سبحانی، و کلینیک روشا در مشهد، به صورت داوطلبانه و مطابق معیارهای ورود، انتخاب شدند. یافته ها: تحلیل کوواریانس نشان داد که میزان خوردن هیجانیF(1,15)=5/89, P≤ 0/05)) و سطح اضطراب F(1,17)=6/87, P≤0/05)) افراد گروه آزمایش، نسبت به گروه کنترل، کاهش یافته بود همچنین مشخص شد که تکانش گری، در تأثیر مصاحبه انگیزشی بر خوردن هیجانی، نقش تعدیل گر ندارد.  نتیجه گیری: مصاحبه ی انگیزشی روشی مؤثر بر کاهش خوردن هیجانی و کاهش اضطراب است، و لذا شیوه ای برای کمک به کنترل وزن می باشد.
۱۸.

شکوفایی معلمان شهر تهران و متغیرهای جمعیت شناختی اثرگذار بر آن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: شیوع شناسی شکوفایی احساس رضایت شادکامی شایستگی مشارکت اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۴ تعداد دانلود : ۴۴۷
مقدمه: شکوفایی به داشتن تجربه خوب از زندگی اشاره دارد و ترکیبی از احساس خوب و کارکرد مؤثر است. روانشناسان مثبت گرا معتقدند آموزش شکوفایی باید در سال های مدرسه و از معلمان یک جامعه آغاز شود. بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی شکوفایی معلمان شهر تهران و متغیرهای جمعیت شناختی اثرگذار برآن بود. روش کار: به منظور انجام این پژوهش توصیفی، 412 نفر از معلمان دبیرستان های شهر تهران به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش، مقیاس شکوفایی روانشناختی (هژبریان، رضایی، بیگدلی، نجفی و محمدی فر، 1396) بود که 3 مؤلفه احساس رضایت/شادکامی، شایستگی فردی و مشارکت اجتماعی را اندازه گیری می کند. نتایج بااستفاده از آمار توصیفی، آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره و تک متغیره تحلیل شد. یافته ها: نتایج توصیفی نشان داد که 6/4 درصد معلمان پژمرده، 8/41 درصد نسبتاً شکوفا و 6/53 درصد شکوفا می باشند. وضعیت معلمان در مؤلفه شایستگی فردی نسبتاً مطلوب و از نظر احساس رضایت/شادکامی نیازمند توجه است. مقایسه شکوفایی براساس متغیرهای جمعیت شناختی نیز نشان داد که معلمان متأهل در هر سه مؤلفه شکوفایی نمرات بالاتری به دست آوردند. معلمان رسمی نیز در مؤلفه مشارکت اجتماعی نمرات بالاتری نسبت به معلمان غیررسمی کسب کردند. میزان شکوفایی براساس سایر متغیرها (جنسیت، رشته و مدرک تحصیلی، تحصیلات والدین، سابقه خدمت و قومیت) در معلمان تفاوت معناداری نداشت. نتیجه گیری: با توجه به نتایج، پیشنهاد می شود یک برنامه مداخله ای برای ارتقاء شکوفایی معلمان تدوین و در آموزش های ضمن خدمت آنان ارائه شود. همچنین تمهیداتی به منظور افزایش حمایت شغلی برای معلمان غیررسمی و ارائه خدمات مشاوره ای به معلمان مجرد درنظر گرفته شود.
۱۹.

اثربخشی گروه درمانی کاهش تنیدگی مبتنی بر ذهن آگاهی بر پرخاشگری و رفتار پرخطر نوجوانان پسر بی سرپرست(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کاهش تنیدگی مبتنی بر ذهن آگاهی پرخاشگری رفتار پرخطر نوجوانان بی سرپرست

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵۷ تعداد دانلود : ۴۴۴
مقدمه: این پژوهش به منظور بررسی اثربخشی گروه درمانی کاهش تنیدگی مبتنی بر ذهن آگاهی بر پرخاشگری و رفتار پرخطر نوجوانان پسر بی سرپرست انجام شد . روش: این پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون - و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. از بین مراکز نگهداری نوجوانان پسر بی سرپرست در سطح شهر مشهد، دو مرکز به صورت تصادفی انتخاب شد. پرسشنامه های پرخاشگری و رفتار پرخطر از اعضای این دو مرکز اخذ شد. افرادی که یک انحراف معیار بالاتر از میانگین بودند به عنوان نمونه انتخاب شدند. ۱۶ نفر به عنوان گروه آزمایش و گروه کنترل انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه جایگزینی شدند. گروه آزمایش گروه درمانی کاهش تنیدگی مبتنی بر ذهن آگاهی را به مدت هشت جلسه 90 دقیقه ای دریافت کرد و گروه کنترل در فهرست انتظار قرار گرفت. در پایان از هر دو گروه پس آزمون اخذ شد. آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد که گروه درمانی کاهش تنیدگی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش پرخاشگری و رفتارهای پرخطر نوجوانان بی سرپرست از نظر آماری معنادار بود. نتیجه گیری: این پژوهش نشان داد که گروه درمانی کاهش تنیدگی مبتنی بر ذهن آگاهی به عنوان یک درمان مؤثر، می تواند برای نوجوانان بی سرپرستی که به علت عدم شبکه حمایتی خانواده به رفتارهای پرخطر مانند بزهکاری و پرخاشگری فیزیکی و کلامی دچار هستند، مفید واقع شود.
۲۰.

تأثیرآموزش روانی فردی و آموزش روانی خانواده بر سطح سرمی لیتیوم و بیلی روبین خون بیماران دوقطبی نوع یک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال دوقطبی آموزش روانی فردی آموزش روانی خانواده لیتیوم بیلی روبین روانپزشکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۰ تعداد دانلود : ۲۹۷
مقدمه: هدف پژوهش حاضر عبارت از بررسی تأثیر درمان های مکمل آموزش روانی فردی و آموزش روانی خانوادگی بر بیماران دوقطبی نوع یک تحت درمان روانپزشکی، برای تنظیم شاخص های زیستی لیتیوم و بیلی روبین خون است. مقدمه: هدف پژوهش حاضر عبارت از بررسی تأثیر درمان های مکمل آموزش روانی فردی و آموزش روانی خانوادگی بر بیماران دوقطبی نوع یک تحت درمان روانپزشکی، برای تنظیم شاخص های زیستی لیتیوم و بیلی روبین خون است. روش: پس از وارسی معیارهای ورود و خروج یک نمونه 66 نفری از بیماران دچار اختلال دوقطبی نوع یک با شیوه هدفمند انتخاب شدند. آزمودنی ها به طور تصادفی در سه گروه آموزش روانی فردی، آموزش روانی خانواده و گروه کنترل قرار داده شدند. دو گروه آزمایشی اول آموزش روانی فردی و خانوادگی را دریافت کردند، درحالیکه گروه کنترل ویزیت ساده با مشاور داشتند. سنجش متغیرهای لیتیوم و بیلی روبین با استفاده از کیت های آزمایشگاهی پارس آزمون در سه نوبت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری انجام شد. داده ها استخراج و  با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری تحلیل شد. یافته ها: تفاوت معناداری برای گروههای تحقیق در ارتباط با سطح لیتیوم گروه ها بدست آمد. گروه آموزش روانی خانواده در پس آزمون به گونه معنادار میانگین  بالاتری از گروه کنترل از نظر میزان لیتیوم داشتند، در پیگیری دو ماهه نیز میانگین گروه آموزش روانی خانواده از گروه کنترل در  میزان لیتیوم بالاتر بود. نتیجه گیری: آموزش روانی فردی و خانوادگی می تواند سطح  لیتیوم خون بیماران دوقطبی را تنظیم نماید و  علایم ناشی از اختلال دوقطبی نوع یک بیماران را در کوتاه مدت و بلند مدت کنترل کند. درمان مکمل آموزش روانی فردی و خانوادگی در کنار درمان روانپزشکی روتین این بیماران توصیه می شود.    

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان