اثربخشی آموزش برپایه مدل شناختی- فراشناختی- رفتاری و مهارت حرفه ای ساخت اپلیکیشن بر راهبردهای حل مسئله در دختران نوجوان ترک تحصیل کرده (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
ترک تحصیل هرساله گریبان گیر نظام های آموزشی است و به همین دلیل ارتقای سلامت روان دانش آموزان ترک تحصیل کرده پراهمیت است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش برپایه مدل شناختی-فراشناختی-رفتاری و مهارت حرفه ای ساخت اپلیکیشن بر راهبردهای حل مسئله دختران نوجوان ترک تحصیل کرده است. پژوهش نیمه تجربی است و درآن گروه نمونه به شیوه داوطلبانه انتخاب شدند و شامل 25 نفر از دختران نوجوان ترک تحصیل کرده کمیته امداد استان مرکزی بودند که تصادفا در سه گروه قرار گرفتند. یک گروه تحت آموزش هردو پروتکل، گروهی تحت آموزش پروتکل ساخت اپلیکیشن قرار گرفت و گروه دیگر گواه بود. ابزار پژوهش پرسشنامه سبک حل مسئله کسیدی و لانگ (1996) بود که به عنوان پیش و پس آزمون بکار گرفته شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. این پژوهش نشان داد تفاوت سه گروه در راهبرد حل مسئله غیرسازنده در سطح 0/05 معنادار نبود چراکه شکست تحصیلی منجربه شکل گیری خودپنداره منفی می شود که تغییر آن زمان برست. تفاوت سه گروه در راهبرد حل مسئله سازنده در سطح 0/05 معنادار بود و بیشترین تغییرات متعلق به گروهی بود که هردو پروتکل را آموزش دیده است. ترکیب آموزش توانست از لحاظ شناختی و رفتاری و مهارتی به شرکت کنندگان در راستای افزایش نمرات در سبک حل مسئله سازنده کمک کند.Effectiveness of Education based on meta cognitive-cognitive-behavioral model and proficiency of making an app to problem-solving style in dropout students
Dropping out of education every year plagues educational systems so it’s important to improve the mental health of students who drop out. The purpose of this study is to investigate the effectiveness of education based on the cognitive-metacognitive-behavioral model and the proficiency of making an app on the problem-solving style of teenage girls who dropped out. The research is semi-experimental and the sample group was selected voluntarily and included 25 teenage girls who dropped out, who were randomly assigned to 3 groups. One group was trained in both protocols, one group was trained in the application development protocol, and the other group was control. The research tool was Cassidy and Long's (1996) problem solving style questionnaire, which was used as a pre- and post-test. The data were analyzed by analysis of covariance. This research showed that the difference between the 3 groups in non-constructive style wasn’t significant, because academic failure leads to the formation of negative self-concept, which takes time to change. The difference between the 3 groups in the constructive style was significant. The combination of training was able to help the participants cognitively, behaviorally and skillfully in order to increase their scores in constructive problem solving style.