عوامل زیادی مثل انگیزش، ادراکات مثبت می توانند بر یادگیری دانش آموزان تأثیر بگذارند. دراین باره، شواهد نشان داده که انگیزش یکی از عوامل مؤثر و مهم در بهبود عملکرد دانش آموزان است. پژوهش حاضر باهدف تعیین نیمرخ انگیزشی دانش آموزان با استفاده از تحلیل مبتنی بر شخص و مقایسه درک ساختار اهداف کلاس با توجه به این نیمرخ ها انجام گرفته است. این پژوهش یک مطالعه توصیفی- علی مقایسه ای است. تعداد 217 نفر دانش آموز مقطع متوسطه دوره دوم مقیاس جهت گیری اهداف پیشرفت الیوت و مک گرگور و درک ساختار اهداف کلاس بلک بورن را تکمیل نمودند. برای تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS از روش تحلیل خوشه ای و تحلیل واریانس چندمتغیری بهره گرفته شد. بر اساس نتایج حاصل از تحلیل خوشه ای، چهار خوشه انگیزش برای دانش آموزان به دست آمد: 16/18 درصد در خوشه بی انگیزشی، 14/6 درصد در خوشه انگیزش سه گانه، 23/1 درصد در خوشه تبحرگرا-عملکرد گرا و 45/6 درصد خوشه انگیزش چندگانه قرار گرفتند. بین خوشه ها ازلحاظ درک ساختار اهداف کلاس تفاوت وجود داشت (0/001P<). یافته های به دست آمده می تواند به مسئولین حوزه آموزش کمک نماید تا با طراحی برنامه های مداخله ای تربیتی در ارتقا و یا حفظ انگیزش دانش آموزان، در طول سال های تحصیلی اقدامات مؤثری را انجام دهند.