پژوهش حاضر که به روش مروری – کتابخانه ای به نگارش درآمده، تلاشی است که در گام اوّل، ابعاد دو سازه ی فراشناخت و تفکّر انتقادی را از دیدگاه متخصّصان تبیین کرده، و در گام دوم به بررسی انواع رابطه ی بین فراشناخت و تفکّر انتقادی بر اساس پژوهش های صورت گرفته پرداخته است. به منظور صرفه جویی در زمان و به روز بودن پژوهش های بررسی شده، صرفاً پژوهش های فارسی از سال 1396 تا 1401 و لاتین از سال 2016 تا 2022 مورداستفاده قرار گرفت. یافته های گام اوّل نشان داد برای هر یک از مقوله ها، بر اساس بنیان های نظری موجود، متخصّصان تعاریف، ایده ها، مؤلّفه ها، و راهبردهای متنوّعی را ارائه کرده اند. نتایج حاصل از بررسی های گام دوم نیز نشان داد بین فراشناخت و تفکّر انتقادی طیف پیوستاری از انواع رابطه شامل: جدایی و بی ارتباطی دو سازه از یکدیگر، نقش تقویتی یک طرفه بین سازه ها، نقش کاهشی یک طرفه بین آن ها، نقش پیش نیاز یا پیش بین یکی از سازه ها برای دیگری، نقش تقویتی دوطرفه و تعاملی، ارائه ی دو سازه در یک مدل، و ارائه ی دو سازه برای تبیین یا بررسی متغیّر دیگری برقرار است. در پایان نیز بر اساس یافته ها و ادبیات نظری، ابهامی در مورد رابطه ی واقعی بین فراشناخت و تفکّر انتقادی مطرح گردید، و بر مبنای همین ابهام، پیشنهاد شد که پژوهشگران با دقّت و حسّاسیت بیشتری با این دو مقوله برخورد کرده و با توجّه به شرایط پژوهش و ویژگی های جمعیت شناختی، نوع رابطه ی بین این سازه ها را مشخّص کنند.