آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۸

چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر فلسفه های آموزشی اعضای هیأت علمی بر اصول یادگیری با نقش میانجی باورهای معرفت شناختی انجام گرفت. روش تحقیق مورداستفاده در این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل اساتید دانشگاه سیستان و بلوچستان در سال تحصیلی 1400-1399 به تعداد 341 نفر بود و حجم جامعه نمونه به استناد جدول تعیین حجم نمونه سینگ و ماسکو برابر با 181 نفر برآورد شد. روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم (برحسب دانشکده) و نمونه گیری در دسترس بود. داده ها با استفاده از سه پرسشنامه فلسفه های آموزشی کانتی (2004)،اصول یادگیری سدلر و زیتلمن (2013) و باورهای معرفت شناختی شومر (1993) جمع آوری شد که اعتبار آنها به ترتیب 84/0، 76/0 و 89/0 محاسبه گردید. شد برای بررسی متغیرهای موردمطالعه از آزمون t تک گروهی، جهت روایی سازه از روش تحلیل عاملی تأییدی و برای آزمون فرضیه های پژوهشی از روش معادلات ساختاری با کمک نرم افزارهای SPSS20 و Lisrel8 استفاده شد. نتایج یافته های پژوهش نشان داد که میزان تأثیر متغیر فلسفه های آموزشی بر اصول یادگیری و باورهای معرفت شناختی به ترتیب 59/0 و 52/0 است و این تأثیر نیز معنیدار بود. همچنین اثر فلسفه های آموزشی بر اصول یادگیری با میانجیگری باورهای معرفت شناختی 11/0 بود و این تأثیر نیز معنیدار دار بود؛ بنابراین متغیر فلسفه های آموزشی با اصول یادگیری و باورهای معرفت شناختی رابطه مثبت و معنیدار داشت. همچنین نقش میانجی باورهای معرفت شناختی در رابطه بین فلسفه آموزشی و اصول یادگیری تأیید شد.

The effect of educational philosophies on learning principles with the mediating role of epistemological beliefs among faculty members of University of Sistan and Baluchestan

The aim of this study was to investigate the effect of faculty members'educational philosophies on learning principles with the mediating role of epistemological beliefs.The research method used in this study was descriptive-correlational. The statistical population of the study included the professors of Sistan and Baluchestan University in the academic year 1300-1400 with 341 people and the volume of the sample population was estimated to be 181 based on the sample size determination table of Singh and Masko.The class sampling method was proportional to the volume (according to the faculty) and sampling was available. Data were collected from three questionnaires of Kant's educational philosophies (2004), Sedler and Zeitelman (2013) and Schumer's epistemological beliefs (1993), whose validity was calculated to be 0.84, 0.76 and 0.89, respectively. One-group t-test was used to examine the studied variables, confirmatory factor analysis was used for construct validity and structural equation method was used to test research hypotheses with the help of SPSS20 and Lisrel8 software. The results showed that the effect of the variable of educational philosophies on the principles of learning and epistemological beliefs are 0.59 and 0.52, respectively, and this effect was also significant. Also, the effect of educational philosophies on the principles of learning mediated by epistemological beliefs was 0.11 and this effect was significant; Therefore, the variable of educational philosophies had a positive and significant relationship with the principles of learning and epistemological beliefs. The mediating role of epistemological beliefs in the relationship between educational philosophy and learning principles was also confirmed

تبلیغات