طراحی و اعتبارسنجی مدل مفهوم شناختی ناتوانی آموخته شده در سازمان های دولتی (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
زمینه و هدف: سال هاست که از مطرح شدن پدیده ناتوانی آموخته شده در حوزه مطالعات منابع انسانی می گذرد، اما نشانه های پیدا و پنهان آن همچنان نامکشوف مانده است. هدف این پژوهش، کاوش مفهوم ناتوانی آموخته شده در سازمان های دولتی ایران برای رسیدن به درکی عمیق از محتوای این پدیده، از دیدگاه خبرگان امر در نظام اداری است.وش: راهبردپژوهش، نگاشت تفسیری نظریه پردازی داده بنیاد بود و مشارکت کنندگان آن، کارکنان سازمان های دولتی شهر ایلام بودند که از طریق روش نمونه گیری نظری و رعایت قاعده اشباع نظری، با بیست نفر مصاحبه انجام شد. ابزار جمع آوری اصلی داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته برای احصای پدیده محوری و در بخش کمّی، پرسش نامه ای محقق ساخته برای اعتبارسنجی مدل مفهومی به دست آمده بود. اعتبار مصاحبه ها، به کمک دو راهبرد کثرت گرایی و وارسی همکاران بررسی شد، همچنین برای اطمینان یافتن از داده های کیفی، روش پایایی بین دو کدگذار به اجرا درآمد. یافته ها: بر اساس نتایج، ناتوانی آموخته شده در قالب الگوی سه لایه ای تصور و ترسیم می شود که در عمیق ترین لایه مفهومی، پنج عامل شکل گیری هراس اداری، احساس کِهتری، نهادینگی عادت های شغلی، تعصب پیشین و بسندگی در شغل، پدیده محوری را شکل می دهند و بالاترین لایه ناتوانی آموخته شده، در قالب رفتارهایی از قبیل روزمرگی شغلی، واپس گرایی شغلی و مصون سازی شغلی نمود می یابد. همچنین، نتایج اعتبارسنجی مدل از طریق آزمون تی تک نمونه ای با در نظر گرفتن شش شاخص جامعیت، ایجازگرایی، منحصربه فرد بودن، انسجام، تناسب با سازمان ها و تناسب با نیازهای فعلی سازمان ها، نشان داد که از نظر خبرگان و مطلعان، مدل مفهومی از اعتبار نظری برخوردار است. نتیجه گیری: آگاهی از نشان دهنده های پدیده ناتوانی آموخته شده در محیط سازمان های دولتی کشور، گامی مهم در راستای افزایش شناخت مدیران در خصوص پدیده های کمتر شناخته شده در چارچوب گفتمان لبه تاریک رفتار سازمانی به شمار می رود. استراتژی های مطرح شده در این زمینه نیز، می تواند برای تقلیل اثرهای آن بر پیکره سازمان ها، بستر لازم را فراهم آورد.Designing and Evaluating a Conceptual Model of Trained Incapacity in Public Organizations
Background & Purpose : Although many years have passed since the phenomenon of Trained Incapacity was introduced in the field of human resource studies, its visible and hidden indicators has remained undiscovered. Accordingly, the purpose of this study is to explore the concept of Trained Incapacity in Iranian government organizations to achieve a deep understanding of the content of this phenomenon among experts in the administrative system. Methodology: The research strategy was interpretive mapping of grounded theory and its participants were employees of government organizations in Ilam, Iran. Twenty people were interviewed through theoretical sampling method considering the theoretical saturation rule. The main data collection tool in the qualitative section was a semi-structured interview to enumerate the manifestations of the central phenomenon. And in the quantitative section, a researcher-made questionnaire was used to validate the emerging conceptual model. The validity of the interviews was assessed using two strategies of triangulation and peer review, and the reliability method between the two coders was considered to ensure the quality of the data. Findings: The results showed that the trained incapacity is conceived and plotted in the form of a three-layer model. In the deepest conceptual layer, the five factors of Administrative panic formation, Inferiority Feeling, Institutionalization of job habits, Job in adequacy form the central phenomenon. The most obvious layer of trained incapacity is manifested in the form of behaviors such as Job Routineness, Job Regressionism, and Job immunization. Furthermore, the results of model validation through a sample test by considering the six indicators of comprehensiveness, brevity, uniqueness, coherence, fit with organizations and fit with the current needs of organizations indicated that the conceptual model has theoretical validity from the point of view of experts and informants. Conclusion: Awareness of the indicators of the trained incapacity phenomenon in the environment of government organizations is an important step in increasing the knowledge of managers about lesser known phenomena in the context of the dark edge of organizational behavior discourse. Strategies proposed in this field can also provide the necessary platform to reduce its effects on the body of organizations.