در ایران، افراد یا گروه هایی بوده اند که نعمت آموزش و پرورش را درک کرده و از مال و جان خویش در راه آن دریغ نکرده اند. در همین راستا، هر گاه حاکمان به طور نسبی نگاهی به نظر این افراد کرده اند، جامعه رو به جلو گام بر داشته و بر عکس، عدم توجه موجب انزوا و انباشت مطالبات مردم شده است. از این رو، باید اذعان کرد؛ در صورت کم توجهی به سرمایه انسانی، ممکن است شکاف غیرقابل جبرانی بین جامعه ما و جهان پیشرفته ایجاد شود. نگارنده با توجه به نکات پیش گفته و این اعتقاد که گذشته چراغ راه آینده می باشد؛ کوشش کرده است تا ضمن نگاهی به مبانی سیاستگذاری و بیان خدمات برخی از دلسوزان آموزش و پروش در گذر تاریخ میهن، نقش آن ها را در سیاست گذاری های آموزشی روشن نماید. لذا، در آغاز برای آگاهی از مبانی سیاست گذاری، بحث کوتاهی در این باب آورده می شود؛ سپس به نقش دلسوزان و روش های مشارکت در سیاست گذاری اشاره خواهد شد.