مطالعه روایت برنامه نویسان کارشیفته از مناسبات کار خانواده: رویکرد جنسیتی (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
زمینه و هدف: زندگی خانوادگی و شغلی دو جزء جدایی ناپذیر در زندگی افراد محسوب می شود؛ به گونه ای که رمز موفقیت افراد، به پیشبرد اهدافشان در این دو حوزه وابسته است. چنانچه فرد در بُعد زندگی شغلی یا خانوادگی خود، دچار مشکل و چالش شود، عوارض آن، هم فرد و هم سازمان و هم سطح جامعه را دربرمی گیرد. هدف از پژوهش حاضر، مطالعه داستان ها و تجربه های برنامه نویسان کارشیفته، از مناسبات کار خانواده با رویکرد جنسیتی است. روش: پژوهش کیفی حاضر از حیث پارادایم تفسیرگرایی، رویکرد تدوین نظریه استقرایی و از حیث استراتژی پژوهش، روایت پژوهی است. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته و پایان باز است که به منظور رسیدن به داده های لازم، مصاحبه ها تا رسیدن به حد اشباع ادامه یافت و در نهایت، طبق استانداردهای تعریف شده و بر مبنای نمونه گیری هدفمند، 30 نفر (15 زن و 15 مرد) در پژوهش حاضر مشارکت کردند. از تحلیل روایت مبتنی بر مضمون، برای شناسایی مضامین و شرح تجربه های مشارکت کنندگان استفاده شد. یافته ها: در بررسی های انجام شده مشخص شد که روایت کلان زنان کارشیفته با روایت کلان مردان کارشیفته در خصوص عوامل اثرگذار بر مناسبات کار خانواده، متفاوت است و بعضی از عوامل به تقویت مناسبات کار خانواده و بعضی دیگر به کارشیفتگی بیشتر منجر می شود. بر اساس این پژوهش، در بین زنان، عوامل خانوادگی از جمله خانواده محوری، تناسب کار خانواده، یکپارچگی کار خانواده و خانواده حمایتگر، به برقراری تعادل بیشتر بین کار و خانواده افراد منجر می شود؛ زیرا زنان در امور خانه، نقش، وظایف و مسئولیت های بیشتری را برعهده دارند. از نظر مردانِ برنامه نویس، عوامل سازمانی، از جمله کارشیفتگی، اضافه کاری اجباری، کار افراطی، درآمدزایی و عدم حمایت سازمان، به کارشیفتگی بیشتر و برهم خوردن تعادل کار خانواده منجر می شود. نتیجه گیری: مردان به دلیل نان آور بودن و تأمین هزینه های زندگی که از دیرباز و به صورت سنتی بر عهده آن ها بوده است، چنانچه در وضعیت نامطلوب اقتصادی و ناتوانی در تأمین هزینه ها، قرار بگیرند، به سمت کارشیفتگی بیشتر سوق پیدا می کنند.Studying the Narrative of Workaholic Programmers about Work-Family Relationships: A Gender Approach
Background & Purpose: Family life and professional life are two inseparable components in people's lives;in such a way that the secret of people's success depends on advancing their goals in these two areas.If a person faces problems and challenges in his professional or family life, their side effects spread through the individual, organization, and the society. The aim of this research is to analyze the narrative inquiry of workaholic programmers from the work-family interface through a gender approach.
Methodology: The current qualitative research is a research narrative in terms of interpretive paradigm, inductive theory development approach, and narrative research in terms of research strategy.The data collection instruments are a semi-structured and an open-ended interview. To reach the required data, the interviews continued until saturation was reached, and finally, according to the defined standards and based on targeted sampling, a maximum of 30 participants (15 female and 15 male participants) participated in the current research. Thematic narrative analysis was used to identify the themes and describe the experiences of the participants.
Findings: The results uncovered that the general narrative of workaholic women and men differ in the factors affecting work-family relationships, and some factors lead to the strengthening of work-family relationships and others result in addiction to work increases. According to this research, among women, family factors including family orientation, work-family fit, work-family integration, and supportive family lead to more balance between work and family since women have more roles, duties, and responsibilities in home affairs. Also, from the point of view of male programmers, organizational factors such as work addiction, forced overtime, extreme work, income generation, and lack of support from the organization lead to more work addiction and disrupting the work-family balance.
Conclusion: Due to the fact that men are the breadwinners and provide the living expenses, which have been entrusted to them for a long time and in a traditional way, if they find themselves in unfavorable economic conditions and are unable to provide for the expenses, they tend to become more addicted to work