هدف : این پژوهش با هدف اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی مبتنی بر آموزه های قرآن بر سلامت روان هنرجویان دختر انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، شامل هنرجویان دختر هنرستانهای شهرستان ساری درسال تحصیلی ۹۹-۹۸ بود. بر اساس جدول کرجسی و مورگان 201 نفر از هنرجویان انتخاب شدند و به پرسشنامه سلامت روان گلدبرگ و هیلر (1972) پاسخ دادند. با استفاده از روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند، 30 نفر از هنرجویانی که بالاترین نمره را در این پرسشنامه گرفتند، به عنوان نمونه آماری انتخاب شده و بطور تصادفی در دو گروه آزمایش (15نفر) و کنترل (15نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش طی12جلسه یک ساعته تحت آموزش مهارتهای زندگی مبتنی بر آموزه های قرآن قرار گرفتند وگروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. پس از اتمام برنامه آموزش هردوگروه به پرسشنامه سلامت روان پاسخ دادند (پس آزمون) و پس از یک ماه و نیم پیگیری بعمل آمد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که آموزش مهارتهای زندگی مبتنی بر آموزه های قرآن باعث افزایش سطح سلامت روان هنرجویان دختر هنرستان های شهرستان ساری شده است (01/0> (p . نتایج پیگیری نمرات گروه آزمایش پس از یک ماه و نیم حاکی از ماندگاری اثر مداخلاتی بود. نتیجه گیری: آموزش مهارت های زندگی براساس آموزه های قرآن می تواند با ایجاد فضای روانی لازم، دانش آموزان را با فرایندهای شناختی، هیجانی و رفتاری آشنا کرده و موجب می شود نحوه مدیریت و استفاده از مهارتهای شناختی، هیجانی و رفتاری را یاد بگیرند