آزادی آکادمیک: تحلیلی کیفی بر بازنمایی تجارب ذینفعان نهاد علم در ایران (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
این مقاله به دنبال شناخت درک تفسیری جامعه علمی (استادان و دانشجویان) ایران از آزادی آکادمیک بوده و با استفاده از رویکرد کیفی از نوع پدیدارشناسی تفسیری انجام شده است. مشارکت کنندگان در پژوهش شامل 41 نفر از ذی نفعان جامعه دانشگاهی (22 عضو هیأت علمی و 19 دانشجوی تحصیلات تکمیلی) از سه دانشگاه تهران، علامه طباطبائی و کردستان بودند. نمونه گیری از نوع هدفمند و با بیشینه تنوع انجام شد. برای جمع آوری داده ها از پروتکل مصاحبه نیمه ساختارمند استفاده شد و مصاحبه ها تا زمان رسیدن به اشباع نظری (از نوع اشباع مقوله ای) ادامه یافت. از رویه تحلیلی دیکلمن و همکاران برای تحلیل اطلاعات مصاحبه ها استفاده شد. برای اعتباربخشی یافته ها از ملاک های چهارگانه گوبا و لینکلن استفاده شد. داده ها با استفاده از کدگذاری نظری تحلیل شدند که 5 مضمون فراگیر: آزادی در آموزش و پژوهش، فقدان هژمونی عقیده، آزادی بیان آکادمیک، استقلال دانشگاه و آزادی برای توانمندی و شکوفایی آکادمیک به عنوان درک جامعه دانشگاهی ایران از آزادی آکادمیک به دست آمد. مضامین فراگیر استخراج شده، بیشترین انطباق مفهومی/تاریخی و استعاری را با الگوی صنفی از آزادی آکادمیک داشتند. درک از آزادی آکادمیک در بین استادان بیشتر ناظر بر الگوی صنفی و در بین دانشجویان بیشتر ناظر بر الگوهای لیبرال و مدنی بود. درک استادان، بیشتر بر مفهوم سازی صنفی، شغلی و حرفه ای از آزادی آکادمیک محدود بوده است. دانشجویان در مقایسه با استادان به دلیل عدم وابستگی سازمانی به نهاد بروکراتیک و فقدان سرمایه های در معرضِ خطر، دیدگاه های انتقادی و لیبرال تری نسبت به آزادی آکادمیک داشتند.Academic Freedom: A Qualitative Analysis of Representing the Experiences of Science Stakeholders in Iran
The aim of this study was to identify the ideas and perceptions of an academic society (professors and students) of Iran from the concept of academic freedom. This is a qualitative study with phenomenographical strategy. Participants in the study were 41 people (22 faculty members and 19 graduate students) from three universities of Tehran, Allameh Tabatabai and Kurdistan. Purposeful sampling was performed with maximum variety. A semi-structured interview protocol was used to collect information, and the interviews continued until theoretical saturation was reached. Information was analyzed using theoretical coding that 5 descriptive notions: fundamental initiative, lack of hegemony of opinion and indoctrination, governance of academic voice, inter-arranged university and empowering professional space as the understanding of the Iranian academic community of academic freedom to was obtained. The identified descriptive notions have the most conceptual / historical and metaphorical conformity with the grid model of academic freedom. Understanding of academic freedom among professors is more concerned with the grid model and among students is more concerned with liberal and civic models. Professors' understanding is more limited to the professional, and grid conceptualization of academic freedom. Students have more critical and liberal views on academic freedom due to their lack of organizational affiliation with the bureaucratic institution and lack of venture capital.