آموزش عالی و اشتغال در دانشگاه پس از انقلاب اسلامی (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
گسترش کمی آموزش عالی در کشورمان و همچنین در دنیا که از آن تحت عنوان توده ای و جهانی شدن آموزش عالی نام برده می شود، ابهامات فراوان و مسائل جدی به همراه آورده است. یکی از این ابهامات را می توان این گونه مطرح نمود که اساساً چه منطقی می تواند توجیه کننده روند به شدت افزایشی آموزش عالی در کشورمان در مقایسه با روندهای جهانی و منطقه ای باشد. سؤالی که در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل ثانویه و داده های سرشماری آمار و نفوس مسکن در ادوار بعد از انقلاب و در چارچوب نظریه سرمایه انسانی و نظریات مرتبط با آن همچون توانمندسازی فارغ التحصیلان دانشگاهی درزمینه ی شغلی و کارکردهای تولیدی آموزش، به آن پرداخته ایم. یافته های این پژوهش نشان دهنده این امر است که در نسبت میان روند افزایشی فارغ التحصیلان دانشگاهی و سرانه اشتغال آنان، نمی توان از روند یکسانی در سال های مختلف بعد از انقلاب اسلامی و در میان دو جنس نام برد. به نحوی که در فاصله 75-1365 نظریه سرمایه انسانی می تواند تبیین کننده گسترش آموزش عالی در کشورمان باشد، اما در سال های بعد از 1375 این نظریه، به خصوص در مورد زنان، نمی تواند به پرسش چرایی گسترش آموزش عالی پاسخ قانع کننده ای بدهد و منطق عدم ارتباط گسترش آموزش عالی و اشتغال فارغ التحصیلان دانشگاهی در مورد زنان و مردان دانشگاهی متفاوت است.Higher education and employment in Post-Islamic revolution University
The quantitative expansion of higher education in Iran as well as the rest of the world, often referred to as massification and globalization of higher education, has raised many questions. A serious issue worthy of examination is the rationale which justifies the rapid expansion of higher education in Iran compared to regional and global trends. This paper deals with this question. The data analyzed in this study with secondary analysis method is based on census statistics in post-revolution period. The data has been analyzed within the framework of human capital theory and the relevant theories, such as graduate employability and educational production functions. The findings show that the relationship between rising numbers of graduates and per capita graduate employment in post-revolution Iran do not follow a single trend. Our analysis shows that for the period between 1986-1996, human capital theory can explain the development of higher education in Iran. But for the years after 1996, this theory is not capable of providing a satisfactory answer to the question of higher education development, especially among women. Our analysis also shows that the rationale behind the irrelevancy between development of higher education and employment differs among males and females.