آمایش آموزش عالی و سیاست های توسعه علم و فناوری کشور: تحلیل گسست بر اساس تجربه نگاری (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
این پژوهش با هدف مطالعه رابطه آمایش آموزش عالی و سیاست های توسعه علم و فناوری کشور انجام شد. از آنجا که طرح و اجرای مطالعات آمایش باید با اتّکا به نقشه کلان توسعه علم و فناوری کشور صورت بگیرد و دستاوردهای آمایش باید پشتیبان سیاست های توسعه علم و فناوری کشور باشد، این تحقیق با مراجعه به یک مدل سیاست گذاری (تصمیم گیری) و با کمک روش تجربه نگاری، طرح و اجرای برنامه آمایش آموزش عالی کشور در سال های 1389 و 1390 را با رویکردی انتقادی، بازنگری کرده است تا حلقه های مفقوده یا نقاط گسست نظری و عملی آمایش و سیاست های توسعه علم و فناوری کشور را شناسایی و معرفی کند. در این راستا، گسست ها به دو دسته نظری و عملی تقسیم شده اند: در طبقه گسست های نظری، خلاء های فلسفی، روش شناختی، و مفهوم پردازانه آمایش مورد توجه قرار گرفت و در طبقه عملی، گسست ها در دو سطح کلان و خرد، شناسایی و معرفی شدند. در سطح کلان، روشن شد که تأثیرپذیری برنامه های توسعه علم و فناوری از جریان های کنترل کننده نظام بوروکراتیک مرکزی، بر محورهای پیوند آمایش با سیاست های توسعه اثر می گذارد. در سطح خرد نیز مؤلفه هایی چون سرمایه انسانی خبره درگیر در آمایش؛ اعتبار و مرجعیت اسناد حامل سیاست های علم و فناوری و قابلیت استخراج دلالت های مربوطه؛ عزم قراردادن بنیان توسعه آموزش عالی بر مطالعات آمایش و اخذ تصمیمات قاطع در این باره؛ و کیفیت تفویض اختیار به کمیته های آمایش، از جمله عوامل مؤثر در گسست، معرفی شدند. مقاله با تلخیص آموزه های کلیدی تجربه مشارکت در آمایش آموزش عالی کشور به پایان رسیده است.Analyzing the Disparity Between Science Policies and the Regional Planning of Higher Education in Iran
This study aimed to investigate the relationship between the regional planning of higher education and the policies for developing science and technology in Iran using the composing experience method. Reviewing the thedesign and implementing the program of the regional planning of higher education in 2011-2012 the hidden loop and/or theoretical/practical disparity points between the regional planning of higher education and the policies for developing science and technology are identified.Wedivided , the disparities into two categories for theoretical and practical categories. In the first one, we focused on philosophical, methodological, and conceptual deficits while in the second one the disparities were categorized into macro and micro levels. In macro level the study explicated that the central bureaucratic system by monitoring the procedures’ impacts on the linkage between regional planning program and developing policies. In the micro level category, we identified a number of variables that contributed to the disparities. These variables include: the experts who were engaged at the program; the credit of the documents in which someone could find the policies for national developing science and technology; an intention for installing developing higher education on regional planning studies; and the quality of the authority delegation to the regional planning committees in each province. The paper is concluded by summarizing key lessons learned from the author’s experiences gained by participating in the regional planning studies in Iran.