آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۱

چکیده

مقاله حاضر کنکاشی در نسبت میان نظریه های توضیح دهنده فرایند خلق دانش و شرایط خاص اقتصاد ایران است. قسمت های آغاز مقاله به شکل تفصیلی به توصیف ویژگی های فرایندی تاریخی می پردازند که نظریه های تبیین کننده دانش از خلال آن فرایند در دنیای توسعه یافته نضج گرفته و مسیر تکاملی خویش را طی کرده اند. این توصیف تاریخی از طریق بررسی نقادانه نقاط ضعف و قوت رویکردهای گوناگون به فرایند خلق، توزیع و به کارگیری دانش به ویژه رویکردهای رایج کنونی، یعنی آن دسته از نظریات متأخر که بر نقش کشش بازار تأکید ویژه دارند -  تکمیل می شود. مقاله سپس از طریق تحلیل ویژگی های ساختاری اقتصاد ایران "تناسب تبیینی" رویکردهای تقاضامحور و سیستمی در متن شرایط کشور را مورد تردید قرار داده است و در نهایت به اتخاذ نوعی رویکرد سیستمی، نه برای تبیین وضع موجود بلکه به عنوان چارچوبی برای حرکت به سمت وضع مطلوب فرامی خواند.

Theories of Knowledge and Structural Characteristic of Iranian Econom

The present article examines the relation between explaining theories of the process of knowledge creation and specific condition of the country economy. The first sections of the paper deals with characteristic of the historical process through which the explaining theories have formed in developed countries. This historical descreiption complete by critical suty of weakness and strengths of different approaches about the processes of creation, distribution and application of knowledge, especially common present approaches, namely recent theories with emphasis on the market pull. Then it challenge/problematise relevancy of explanatory power of demand – centered and systemic approaches in the country contexts and finally invite to taking a type of systemic approaches, not for explaning existing situation, as a framework for moving to ideal situation.

تبلیغات