نظریه سیاسی و روابط بین الملل: در حاشیه اما گریزناپذیر (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
روابط بین الملل صحنه ای از روابط و تعاملات اجتماعی و سیاسی است که در آن ناگزیر مسائلی چون عدالت و بی عدالتی، اخلاقی و غیراخلاقی، درست و نادرست مطرح می شود یعنی موضوعاتی که سنتاً در حوزه نظریه سیاسی مورد بحث قرار می گیرند. هدف این مقاله بررسی رابطه رشته روابط بین الملل با نظریه سیاسی در ابعاد مختلف آن است. سئوال اصلی که در اینجا به دنبال پاسخ به آن هستیم این است که چگونه نظریه سیاسی و نظریه روابط بین الملل در پیوند قرار می گیرند؟ مقاله نشان خواهد داد که این پیوند از چند طریق صورت می گیرد: الهام بخشی و/یا مشروعیت بخشی نظریه سیاسی برای نظریه های بین الملل، ورود بحث های هنجاری نظریه سیاسی به نظریه های علم گرا و اثبات گرای روابط بین الملل و سرانجام ارائه نظریه های صراحتاً هنجاری روابط بین الملل و امکان تلقی از بخشی از نظریه های متعلق به جریان اصلی روابط بین الملل به عنوان نظریه سیاسی بین المللی که به ویژه در مناظره میان اجتماع محوران و جهان وطن انگاران و در درون و میان واقع گرایان و لیبرال ها تجلی می یابد. این بررسی نشان می دهد که نظریه سیاسی همیشه در رشته روابط بین الملل حضور داشته و حتی در نظریه هایی که دعوی علم گرایی و پرهیز از ابعاد هنجاری در نظریه پردازی را دارند نیز ناگزیر جای پایی دارد. این امر حاکی از پایداری و اجتناب ناپذیری مباحث مرتبط با نظریه سیاسی در نظریه روابط بین الملل است.Political Theory in IR: Marginal but Inevitable
International relations as any domain of socio-political interactions faces with issues such just and unjust, moral and immoral, right and wrong, i.e., issues traditionally discussed in political theory. This article aims to examine the relationship between International Relations and political theory in its various aspects. The main concern here is to show how the two are tied together. It is argued that the connection is through three main ways: political theory is a source of inspiration and /or legitimization for theoretical claims of various IR theories; the presence of normative concerns usually associated with political theory in even the “positivist” or “scientific” theories of international relations; and finally the existence of international political theories with clear normative aspects especially as it has been reflected in communitarian/ cosmopolitan debate particularly between and among realists and liberals. This clearly shows the ever presence and inevitability of political theoretical notions and discussion for the theory of international relations.