امکان سنجی نظریه بسیح منابع در انقلاب های تونس و لیبی (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
مطالعه انقلاب های سیاسی و اجتماعی از مهم ترین حوزه های پژوهشی در علوم اجتماعی است. وقوع انقلاب ها در جوامع، زمینه مناسبی برای تحقیقات علمی و اصلاح نظریه های انقلاب به وجود آورده است. از اینرو متفکران اجتماعی و جامعه شناس همواره تلاش می کنند، علل وقوع جنبش های احتماعی انقلاب ها را کشف کنند. حاصل تلاش علمی آنها تدوین نظریه های مختلفی برای تبیین این پدیده ی اجتماعی است. تا دهه های پیش، توجه نظریه پردازان جامعه شناس و علوم سیاسی، به مطالعه انقلاب های کبیر معطوف بود، اما با انقلاب اسلامی در ایران، ضعف نظریات در تبیین انقلاب ها آشکار شد. این امر موجب تحول و چرخش در زمینه مطالعات انقلاب های جدید گشت. از حمله نظریات مهم در زمینه تبیین انقلاب، می توان به نظریه بسیح منابع چارلز تیلی اشاره کرد، که از مهمترین نظریه های ساختاری انقلاب است. ون بسیج منابع مدعیان جدید قدرت در جامعه می داند. این مسئله در انقلاب های تونس و لیبی به خوبی مشهود است. هدف این مقاله بررسی زمینه های انقلاب در کشورهای تونس و لیبی، با استفاده از الگوی بسیج منابع است. همچنین یافتن پاسخی برای این پرسش؛ که انقلاب های تونس و لیبی تا چه میزان با نظریه مذکور هماهنگی دارد؟ یافته ها نشان می دهد، این انقلاب ها به میزان قابل توجهی از الگوی تیلی تبعیت می کنند. انقلاب تونس و لیبی در مرحله بسیج منابع، تابع الگوی مورد نظر تیلی هستند، و در وضعیت انقلابی با بسیج منابع به هدف خود که همان سرنگونی نظام حاکم بود، رسیدند. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و بر پایه گزارش های روزنامه ها و کتب نوشته شده است.The Testing of Chalmers Johnson's Theory with the Revolutions of the Islamic World
The testing of the theories presented about the causes of the formation of revolutions is one of the important and relevant issues in the field of research on political sociology. One of the theories about the phenomenon of revolution is the theory of the revolutionary transformation of Chalmers Johnson. The question is that how much Johnson's theory is compatible with the revolutions that took place in the world and to what extent this theory is capable of explaining the causes of the occurrence of these revolutions. In this study, three Iranian, Egyptian and Libyan revolutions in the Islamic world has been investigated. The present paper seeks to test Johnson's theory of revolutionary transformations in the three countries. According to this study, it can be concluded that from the three factors mentioned by Johnson, two factors, including inequality and accelerating factors, are partially applicable to these revolutions, But the elites rigidity factor, with the exception of the Libyan revolution, is not compatible with the other two revolutions, and therefore Johnson's theory does not have the power to explain these revolutions.