کلید واژه ها: امنیت نسبی ایدئولوژی نسبی دنباله روی موازنه

حوزه های تخصصی:
شماره صفحات: ۵۷ - ۸۹
دریافت مقاله   تعداد دانلود  :  ۷۷

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۴

چکیده

تحلیل و بررسی راهبرد امنیتی کشورها در نظام بین الملل همواره از دغدغه های دانشمندان سیاست بین الملل بوده است. یکی از نظریه های مطرح جهت تحلیل راهبرد امنیتی کشورها نظریه نوواقع گرایی کنت والتز است که از جنبه ای ساختاری و سیستمیک به این موضوع می پردازد. البته در گذر زمان محققان مختلفی به تعدیل وتقویت نظریه والتز پرداخته اند تا چارچوبی تحلیلی برای بررسی تطبیقی راهبرد امنیتی کشورها در دوره های مختلف یا در مقایسه با یکدیگر ارائه نمایند. نویسندگان در این مقاله قصد دارند با بهره گیری از مدل تعدیل شده برت هنسن و پیتر تافت و آندرس ویول به بررسی راهبرد امنیتی ایران در مقابل تحرکات ژئوپلیتیکی آمریکا در خاورمیانه پس از یازدهم سپتامبر بپردازند. نگاهی اجمالی به راهبرد امنیتی جمهوری اسلامی ایران حاکی از آن است که راهبرد امنیتی این کشور در قبال حمله آمریکا به افغانستان ترکیبی از دنباله روی و موازنه نرم بوده در حالی که در اشغال عراق توسط آمریکا، موازنه نرم و در بحران کنونی سوریه، موازنه سخت وجه غالب راهبرد امنیتی ایران بوده است. بر این اساس، پرسش اصلی مقاله چنین است: راهبردهای امنیتی مختلف ایران در مقابل تحرکات ژئوپلیتیکی آمریکا در منطقه خاورمیانه را چگونه میتوان تبیین نمود؟ دوره زمانی این پژوهش پس از یازده سپتامبر 2001 بوده و سه واقعه حمله امریکا به افغانستان، اشغال عراق و تحرکات آمریکا در سوریه مورد توجه قرار گرفته اند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که امنیت نسبی و ایدئولوژی نسبی متغیرهای مستقلی می باشند که با بهره گیری تلفیقی از آنها  می توان راهبرد امنیتی ایران در وقایع فوق را تبیین نمود.

Iran's Security Strategy towards US Geopolitical Movements in the Middle East (2001- 2015)

The analysis and examination of security strategies of different states is an important analytical task in political science and international relations and many theories have been put forward to dealing with this concern. Undoubtedly, the theory of Kenneth waltz and its modification by scholars such as birth Hansen, Peter Toft and Anders Wiwel are very important analytical tools for this matter. In this paper, authors are going to examine Iran's different security strategies towards Unites State’s geopolitic advances in the Middle East since 2001by applying the theory of Hansen and his collegues.The findings of the paper demonstrate that Iran adopted the combination of soft balancing and soft bandwagoning in the aftermath of the United States attack to Afghanistan, while in Iraq’s crisis and Syria developments soft balancing and hard balancing were, respectively adopted by the Islamic government of Iran. Moreover, the relative security and relative ideology are the independent factors which determine and explain the reasons behind the adoption of these strategies.

تبلیغات