این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی و با اتکا به نظر اسطوره پژوهان ده قصه جادویی مکتوب ترکمن را بررسی کرده است تا بازتاب عناصر اسطوره ای و کهن الگویی را در آن قصه ها بنمایاند. نتیجه اجمالی پژوهش نشان می دهد که نبرد «خیر و شر»، مهمترین عامل اسطوره ای و کهن الگویی قصه های جادویی ترکمن است. پسر و دختر نوجوان خانواده نماینده نیروی خیر هستند که برای نجات یکی از اعضای خانواده یا در جست و جوی امر مطلوب در سفری پر فراز و نشیب با نیروهای شر مقابله می کنند. سفر عنصر غنابخشی است که قهرمان نابالغ را به پختگی می رساند. در بیشتر قصه ها، دیو نماینده نیروی شر و اهریمنی است که در کار قهرمان خلل ایجاد می کند و قهرمان در چند مرحله با او به نبرد می پردازد و سرانجام به پیروزی می رسد. افزون بر دیوها، ضدقهرمانان انسانی مانند نامادری، زن برادر، پیرزن بدجنس به تنهایی یا به عنوان نیروی کمکی نقش نیروهای شر را ایفا می کنند. هر دوی نیروهای خیر و شر در پیشبرد اهداف خود به جادو به عنوان امر فراطبیعی متوسل می شوند.