آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۱

چکیده

هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان راه حل مدار و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد از لحاظ افزایش کیفیت زندگی و خودکارآمدی زنان خانه دار بود. روش: روش پژوهش نیمه تجربی از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری، زنان خانه دار شهر بهبهان در نیمه دوم سال 1398 بود که به روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 45 نفر واجد شرایط انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه قرار گرفتند و به پرسشنامه کیفیت زندگی (WHOQOL-BREF) و پرسشنامه خودکارآمدی شرر (SES) پاسخ دادند. گروه گواه در انتظار ماند و گروه درمان راه حل مدار طی 8 جلسه 120دقیقه ای و گروه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد طی 12جلسه 90 دقیقه ای مداخله ها را دریافت نمودند؛ در پایان، مجدداً آزمودنی های سه گروه ، توسط پرسشنامه ها ارزیابی شدند. داده ها توسط تحلیل کوواریانس و در نظر گرفتن سطح معناداری 05/0 p≤در نرم افزار SPSS 24 تحلیل شدند. یافته ها: به طورکلی یافته های این پژوهش ضمن تأئید اثربخشی درمان راه حل مدار و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهبود کیفیت زندگی و خودکارآمدی زنان خانه دار، نشان داد که درمان راه حل مدار با توجه به میانگین کیفیت زندگی و خودکارآمدی زنان خانه دار این گروه آزمایشی (گروه درمان راه حل مدار) نسبت به میانگین گروه مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد موجب افزایش بیشتر کیفیت زندگی و خودکارآمدی زنان خانه دار شده است. بنابراین، درمان راه حل مدار در افزایش کیفیت زندگی و خودکارآمدی موثرتر از درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بوده است. نتیجه گیری: علاوه براینکه از این شیوه های درمانی می توان به عنوان درمان های مؤثر برای بهبود کیفیت زندگی و خودکارآمدی زنان خانه دار استفاده کرد؛ تقدم استفاده در درمان مشکلات زناشویی با درمان راه حل مدار است.

تبلیغات