هدف: متغیرهای شناختی از عوامل موثر در پیش بینی بی ثباتی ازدواج و احتمال طلاق هستند. این پژوهش به منظور بررسی نقش طرحواره های ناسازگار اولیه و باورهای غیرمنطقی در پیش بینی بی ثباتی ازدواج انجام گرفته است. روش: طرح این پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش عبارت بود از زوجین مراجعه کننده به بهزیستی شهرستان سیروان که از میان آنها 200 نفر به روش در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ - فرم کوتاه، مقیاس باورهای ارتباطی رومنس و دبورد و سیاهه بی ثباتی ازدواج ادواردز و جانسون بودند. برای تحلیل داده ها و بررسی فرضیه ها از رگرسیون ساده و چندگانه استفاده شد. یافته: نتایج نشان دادند که طرحواره های ناسازگار اولیه و باورهای غیرمنطقی در مورد رابطه به صورت جداگانه و همزمان پیش بینی کننده بی ثباتی ازدواج یا احتمال طلاق هستند. نتیجه گیری: با توجه به نقش مولفه های شناختی در پیش بینی بی ثباتی ازدواج می توان از این یافته در برنامه های آموزشی و پیشگیرانه برای کاهش احتمال طلاق و بهبود رابطه زوج ها استفاده کرد.