آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۲

چکیده

هدف : این مطالعه با هدف فهم عوامل مرتبط با افزایش و کاهش گرایش دانشجویان به دینداری انجام شد. روش : رویکرد این مطالعه، کیفی و روش آن پدیدارشناختی بود. مشارکت کنندگان در پژوهش، 105 نفر از مطلعان در چهار خوشه دانشجویان(75 نفر)، اعضای هیئت علمی(9 نفر)، مدیران فرهنگی(9 نفر) و استادان حوزوی(12 نفر) بودند که به روش نمونه گزینی هدفمند از نوع ملاکی انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از فن مصاحبه نیمه ساختارمند و برای تحلیل داده ها از روش کُلایزی استفاده شد. یافته ها : درباره عوامل مرتبط با افزایش گرایش به دینداری، تحلیل داده ها به شناسایی 49 زیرمضمون و 29 مضمون منتج شد. مضامین «زندگی و رشد در خانواده های مذهبی»، «وجود الگوهای دینداری در جامعه و دسترسی به این الگوها»، «صداقت و اخلاص دینی در فعالیتهای مسئولان و آحاد جامعه»، «روش تدریس مدرسان دروس معارف»، «گرایش درونی و فطری انسان به دینداری»، «کسب دستاوردهای مثبت از دین و ظرفیتهای آن در زندگی» و «تقویت اندیشه ورزی دینی و کیفیت مبانی معرفتی»، مضامینی بودند که دست کم سه خوشه از اعضای گروه نمونه، از آنها به عنوان عوامل مرتبط با افزایش گرایش دانشجویان به دینداری یاد کردند. درباره عوامل مرتبط با کاهش گرایش به دینداری، تحلیل داده ها بیانگر 87 زیرمضمون و 60 مضمون اصلی بود. مضامین «سوء عملکرد افراد به ظاهر مذهبی»، «سوءرویّه ها در تبلیغ و تبیین دین»، «عوامل مربوط به آموزش دروس عمومی»، «ویژگی های شناختی و روانی دانشجویان»، «عوامل اجتماعی» و «اقتصادی» و «عوامل مربوط به شبکه های اجتماعی و رسانه ها»، مضامینی بودند که دست کم سه خوشه از اعضای گروه نمونه به عنوان عامل مرتبط با کاهش گرایش به دینداری معرفی کردند. نتیجه گیری : توجه به این عوامل در سیاستگذاری برای تربیت دینی دانشجویان امری ضروری است و پیشنهاد می شود به منظور ارتقای دینداری دانشجویان، نهادهای فرهنگی دانشگاه ضوابط مشخص آموزشی با لحاظ عوامل مؤثر احصاشده، تدوین کنند.

تبلیغات