مسأله اساسی این پژوهش بررسی رمان سرگذشت حاجی بابا اصفهانی به عنوان رمانی پیکارسکی که تلاش می شودِ ویژگیهایِ پیکارسکیِ این رمان بررسی شود. در این پژوهش این موضوع واکاوی می شود که بنا به چه دلایلی، رمان سرگذشت حاجی بابای اصفهانی می تواند رمان پیکارسکی و حاجی بابای اصفهانی شخصیت پیکارو قلمداد شود. با توجه به نتایج، رمان سرگذشت حاجی بابا اصفهانی به دلیل داشتن زبان هجوآمیز و انتقادی بودن اثر، سادگی زبان نگارش، زاویه دید اوّل شخص، رئالیستی و واقعگرایانه بودن و ساختار اپیزودیک، رمانی پیکارسکی به شمار می آید و حاجی بابا اصفهانی به دلیل برخورداری از ویژگیهایی همچون دروغگویی، فریبکاری و حیله گری، زیرکی، متعلق بودن به طبقات پایین جامعه، دائم السفر بودن، وابسته و جیره خوار اربابان متعدّد بودن و پایبندِ اخلاق نبودن، قهرمان پیکاروی به تمام معناست. همچنین اوضاع نابسامان سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در دوره فتحعلی شاه قاجار، سبب ایجاد هرج و مرج، ناامنی و به هم ریختگی اوضاع جامعه ایران آن روزگار و ظهور انسانها ی پیکارو صفت شده است که در نهایت به پدیدآمدن ژانری می انجامد که رویکرد انتقادی- هجوی از شرایط و آدمهای پیکاروگونه از ویژگیهای مهم آن است و به گونه مطلوبی شرایط آن عصر را ترسیم کرده است.