آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۰

چکیده

اقبال مصرف کنندگان خدمات سلامت به انواع طب های مکمل و جایگزین موجب تغییراتی شگرف در تجربه بیماری و پیوست های اجتماعی اقتصادی آن شده است. رفتارهای بازاندیشانه ای که با بهنجارترشدن طب بدیل، مشاهده می شود؛ در ایران کمتر موضوع پژوهش های اجتماعی قرار گرفته است. پژوهش حاضر با به کارگیری روش روایت پژوهی، روند این رفتارها را در بازگویی تجربه بیماران، مطالعه می کند. بدین منظور، بیست ونه مصاحبه روایی با بیمارانی که تجربه مفصلی در این زمینه داشته اند انجام و پس از بازنویسی به صورت روایت های خطی منسجم، با روش تحلیل تماتیک کدگذاری شدند. بنا به یافته ها، «احساس بی قدرتی» یکی از مضامین پرطنین در تجربه بیماری است که در سه مقوله «بی قدرتی نهادی»، «بی قدرتی در روایت بیماری» و «بی قدرتی در فرآیند تجویز» بازنمایی می شود. بخشی از این احساس، بازنمودی ناگزیر از بی قدرتی پزشکان به واسطه تزلزل جایگاه علم است. نتایج نشان می دهد که اعمال اقتدار ناهمگن نهادهای بالادستی حوزه سلامت، بدون در نظرگرفتن فهم بیماران از فرآیند درمان، زمینه ساز ناکامی سیاستگذاری های سلامت در قبال طب های غیررایج شده است. مدیریت این میدان به نفع سلامت حداکثری، تنها از مسیر به رسمیت شناختن نیاز بیماران به داشتن رابطه ای متوازن با کادر درمان و اهتمام به توجیه بیمار نسبت به عوارض داروهای تجویز شده میسر است.

تبلیغات