هدف این پژوهش تعیین رابطه بین خودمهارگری و رضایت از زندگی با نقش واسطه ای هیجان های خودآگاه شرم و گناه در بزرگسالی در حال ظهور بود. نمونه پژوهش شامل 257 دانشجوی کارشناسی (161 زن و 96 مرد) بود که با استفاده از روش نمونه برداری خوشه ای چندمرحله ای تصادفی انتخاب شدند و مقیاس خودمهارگری (تانجنی، باومیستر و بون، 2004)، مقیاس شرم و گناه (تامپسون، شارپ و الکساندر، 2008) و مقیاس رضایت از زندگی (داینر، ایمونز، لارسن و گریفین، 1985) را تکمیل کردند. تحلیل داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. نتایج نشان داد که خودمهارگری به طور مستقیم و مثبت رضایت از زندگی را تحت تأثیر قرار می دهد. اثر خودمهارگری بر هیجان شرم، منفی معنادار و بر گناه، مثبت معنا دار بود. همچنین، هیجان شرم اثر منفی معنا دار بر رضایت از زندگی نشان داد، اما هیجان گناه نتوانست به طور معنا دار رضایت از زندگی را پیش بینی کند. آزمون بوت استراپ نقش واسطه ای هیجان شرم در رابطه بین خودمهارگری و رضایت از زندگی را مورد تأیید قرار داد. درواقع با افزایش خودمهارگری، هیجان شرم، کاهش یافته و از این طریق، رضایت از زندگی بهبود یافته است. این پژوهش الگوی متفاوتی از نقش واسطه ای دو هیجان شرم و گناه در رابطه بین خودمهارگری و رضایت از زندگی بزرگسالی در حال ظهور را آشکار ساخته است.