آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۸

چکیده

هدف این پژوهش تبیین رابطه فرهنگ سازمانی و استرس شغلی با بهره وری  کارکناندانشگاه بوده است. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کارکنان رسمی دانشگاه های شهر دوشنبه کشور تاجیکستان به تعداد  9272  بود که نمونه آماری پژوهش شامل 300 نفر از کارکنان بوده اند که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شده اند. برای جمع اداده ها از پرسشنامه سنجش استرس شغلی استایمز (۱۹۷۷) و  پرسشنامه سنجش نگرش های فرهنگی هافستد (1980) و پرسشنامه سنجش بهره وری هرسی و بلانچارد وگلداسمیت استفاده گردیده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ازمون های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شده است. نتایج نشان داد که فاصله قدرت، فردگرایی و مردگرایی می تواند منجر به افزایش استرس شغلی شود و برعکس تضعیف این مؤلفه ها منجر به کاهش استرس شغلی می گردد. با مدنظر قرار دادن ضریب تأثیر مربوط به مؤلفه امتناع از ریسک باید گفت تقویت مؤلفه مذکور می تواند منجر به کاهش استرس شغلی و برعکس تضعیف این مؤلفه منجر به افزایش استرس شغلی می گردد. نتایج نشان داد تقویت فاصله قدرت، فردگرایی و مردگرایی می تواند منجر به کاهش بهره وری کارکنان و برعکس تضعیف این مؤلفه ها می تواند منجر به افزایش بهره وری کارکنان شود. هم چنین نتایج نشان داد که افزایش استرس شغلی می تواند منجر به کاهش بهره وری کارکنان و برعکس کاهش این متغیر می تواند منجر به افزایش بهره وری کارکنان می شود. بر اساس نتایجمی توان گفت متغیر استرس شغلی در رابطه بین فاصله قدرت، فردگرایی، امتناع از ریسک و مردگرایی نقش میانجی ایفا می کند.

تبلیغات