اسمعیل مهدی پور

اسمعیل مهدی پور

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

تعیین اثربخشی مدیریت راهبرانه مبتنی بر تئوری انتخاب بر فرهنگ سازمانی و بهره وری مدیران دانشگاه تاجیکستان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 736 تعداد دانلود : 34
مقدمه و هدف : مدیریت راهبرانه در تعریف، شامل مهارتی برای ترغیب کارکنان بدون استفاده از زور و اجبار است. و شالوده و پایه اصلی آن، تئوری انتخاب است. پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش مدیریت راهبرانه مبتنی بر تئوری انتخاب بر فرهنگ سازمانی و بهره وری مدیران دانشگاه انجام گرفت. روش شناسی پژوهش : روش تحقیق از نوع نیمه آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آموزشی شامل مدیران دانشگاه های تاجیکستان بودند و از بین آنان 30 نفر به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل قرار گرفتند. سپس آموزش ها برای گروه آزمایش در چهارچوب یک برنامه آموزشی در 8 جلسه و به مدت 8 هفته اجرا گردید که در این فاصله گروه کنترل هیچ آموزشی را دریافت نکردند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه های سنجش نگرش های فرهنگی هافستد (1980) و سنجش بهره وری هرسی و بلانچارد وگلداسمیت (1980) بود. ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه ها به ترتیب 90/0 و 83/0 محاسبه گردید. پس از دوماه آموزش، داده ها به روش تحلیل کوواریانس چند متغیره(مانکوا) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها : یافته ها نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی داری (P <0/01) وجود دارد. به عبارتی اجرای این دوره آموزشی به طور معنی داری بر فرهنگ سازمانی در سطح ( 02/0 = (P  و بر بهره وری مدیران در سطح ( 001/0 =P) تاثیر داشته است. بحث و نتیجه گیری: آموزش مدیریت راهبرانه مبتنی بر تئوری انتخاب بر فرهنگ سازمانی و بهره وری مدیران دانشگاه تاثیر دارد.
۲.

تاثیر فرهنگ سازمانی و استرس شغلی بر بهره وری کارکنان دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرهنگ سازمانی استرس شغلی و بهره وری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 751 تعداد دانلود : 546
هدف این پژوهش تبیین رابطه فرهنگ سازمانی و استرس شغلی با بهره وری  کارکناندانشگاه بوده است. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کارکنان رسمی دانشگاه های شهر دوشنبه کشور تاجیکستان به تعداد  9272  بود که نمونه آماری پژوهش شامل 300 نفر از کارکنان بوده اند که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شده اند. برای جمع اداده ها از پرسشنامه سنجش استرس شغلی استایمز (۱۹۷۷) و  پرسشنامه سنجش نگرش های فرهنگی هافستد (1980) و پرسشنامه سنجش بهره وری هرسی و بلانچارد وگلداسمیت استفاده گردیده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ازمون های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شده است. نتایج نشان داد که فاصله قدرت، فردگرایی و مردگرایی می تواند منجر به افزایش استرس شغلی شود و برعکس تضعیف این مؤلفه ها منجر به کاهش استرس شغلی می گردد. با مدنظر قرار دادن ضریب تأثیر مربوط به مؤلفه امتناع از ریسک باید گفت تقویت مؤلفه مذکور می تواند منجر به کاهش استرس شغلی و برعکس تضعیف این مؤلفه منجر به افزایش استرس شغلی می گردد. نتایج نشان داد تقویت فاصله قدرت، فردگرایی و مردگرایی می تواند منجر به کاهش بهره وری کارکنان و برعکس تضعیف این مؤلفه ها می تواند منجر به افزایش بهره وری کارکنان شود. هم چنین نتایج نشان داد که افزایش استرس شغلی می تواند منجر به کاهش بهره وری کارکنان و برعکس کاهش این متغیر می تواند منجر به افزایش بهره وری کارکنان می شود. بر اساس نتایجمی توان گفت متغیر استرس شغلی در رابطه بین فاصله قدرت، فردگرایی، امتناع از ریسک و مردگرایی نقش میانجی ایفا می کند.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان