برای اینکه بتوانیم یک نظام آموزشی اثربخش داشته باشیم می بایست به مسائل روانی دانشجویان توجه داشته باشیم. استرس و تنش یکی از عوامل موثر بر بهداشت روانی و مخل عملکرد تحصیلی دانشجویان می باشد، که به منظور ایجاد یک آموزش کارآمد می بایست به منابع آن و روشهای مقابله با آن توجه شود. هدف پژوهش حاضر، تدوین مدل ساختاری راهبردهای مقابله ای بر اساس سبک های دلبستگی با واسطه گری سبک های فرزندپروری، تجارب آسیب رسان کودکی و طرحواره های ناسازگار اولیه در دانشجویان بوده است. نمونه آماری این پژوهش 300 نفر از دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی بوده اند که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل فرم کوتاه پرسشنامه راهبردهای مقابله ای اندلر و پارکر ۱۹۹۰، سبک های دلبستگی بزرگسالان هازن و شیور (AAI)، شیوه های فرزندپروری والدینی ادراک شده (EMBU-S)، طرح واره ها ناسازگار اولیه و آسیب های دوران کودکی بوگلاس بریمنر ۲۴ بوده اند. برای ارزیابی مدل پیشنهادی ازروش مدل معادلات ساختاری و نرم افزار Amos استفاده شده است. نتایج بررسی نشان داده که شاخص های برازش مدل مفهومی تحقیق بپس از اصلاحات جزئی در سطح قابل قبولی بوده اند و مدل ارزیابی شده با داده ها برازش خوبی داشته است. و طبق ضرایب رگرسیونی بدست آمده متغیرهای سبک های فرزند پروری، طرح واره های ناسازگار اولیه و آسیب های دوران کودکی نقش میانجی را بین سبک دلبستگی و سبک های مقابله ای داشته اند.