اهمیت افزایش و بهبود مهارت های تفکر انتقادی دانش آموزان در شرایط رشد فزاینده دانش بشر، امری آشکار است. هدف اصلی این تحقیق بررسی رابطه سبک های یادگیری و تفکر انتقادی در دانش آموزان دختر پایه نهم دبیرستان های غیر دولتی شهرستان یزد بود . این مطالعه ازلحاظ هدف یک تحقیق کاربردی است و جهت انجام آن از روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی استفاده شده است و جامعه آماری آن را دانش آموزان دختر پایه نهم دبیرستان های شهرستان یزد (3584 نفر) تشکیل دادند که از این تعداد 184 دانش آموز به روش نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای انتخاب شدند. آزمودنی ها به پرسشنامه های تفکر انتقادی واتسون و گلریز و سبک های یادگیری کلب پاسخ دادند. داده ها با استفاده آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون و به کمک نرم افزار spss تحلیل شد. نتایج نشان داد بین نمره کل تفکر انتقادی و سبک های یادگیری ارتباط معناداری وجود دارد؛ به طوری که افراد با سبک یادگیری همگرا بیشترین و افراد با سبک یادگیری انطباق یابنده کمترین نمره تفکر انتقادی را کسب کرده بودند. بدیهی است تفکر انتقادی فراگیران حاصل شیوه تدریس فعال و تفکر باز و انتقادی مدرسان و متناسب با نیاز و تفاوت های فردی فراگیران و استفاده از ابزارهای آموزشی جدید و مناسب است؛ در نتیجه توجه مضاعف به موضوع آموزش تفکر انتقادی در میان دانش آموزان و حتی میان اساتید و مربیان آموزشی پیشنهاد می گردد.