هدف از این پژوهش، بررسینظامند و ارائه فراترکیبی از پژوهش های مرتبط با عناصر آموزشزیبایی شناسیبر اساسابعاد تحولکودک بود. روی آورد پژوهش از نوع کیفی با استفاده از راهبرد فراترکیب با روش سنتز پژوهی بود. تجزیه و تحلیل داده ها با شیوه تحلیل محتوای قیاسیبا روی آورد جهت دار انجام شد که در آن، پژوهش های اخیر با روشی نظام مند انتخاب، واکاوی محتوایی و دسته بندی شدند. جامعه مورد بررسی، پژوهش های مرتبط با موضوع بود کهبین سال های2000 تا2018 درسایت هایمعتبر داخلی و خارجی منتشر شده بود. از مجموع 59 مقاله، 41 نمونه به روش هدفمند انتخاب شد. ابتدا پایه های نظری و مضامین اصلی استخراج، کدگذاری و طبقه بندی شدند.نتایج نشانگر مدل مفهومی است که دارای 19مقوله مربوط به اهداف، 18 مقوله مربوط به مؤلفه و 19 مقوله مربوط به نتایج آموزش زیبایی شناسی است که در چهار طبقه اصلی تحول شخصیتی، تحول معنوی، تحول اجتماعی و تحول شناختی قرار دارند. مقوله های تخیل، دقت و توجه در همه ابعاد تحول و دیگر مؤلفه ها در برخی از ابعاد مشترک اند. بر این اساس می توان نتیجه گرفت که آموزش عناصر زیبایی شناسی بر تحول کودک از جنبه های مختلف تأثیرگذار است.