با پیشرفت سریع تکنولوژی، تغییرات وسیع جامعه و گذر از جامعه ی تولیدی به سمت جامعه ی مصرفی، شالوده های هویت یابی نیز دچار تغییر شده است و بدن را به مثابه رسانه ی هویت در نظر می گیرند. پژوهش حاضر با استفاده از نظریه ی زمینه ای و ابزار مصاحبه ی عمیق در میان 21 جوان شهر همدان بدنبال مطالعه ی جراحی زیبایی و سبک های هویتی جوانان می باشد. نتایج این پژوهش بیانگر آنست که من در خویشتن منفی، دیگری در خویشتن من همراه با انگ و طرد چهره به عنوان عواملی علّی در گرایش کنشگران به سمت جراحی زیبایی نقش داشتند. اقتضائات سنی و فرهنگ جوانی به عنوان عوامل زمینه ای، تصوّر ایده آل ذهنی و اعتقادات مذهبی در مورد رابطه جسم و روح نیز عنوان عامل مداخله گر در گرایش کنشگران به سمت عمل جراحی است. در مواجه با شرایط فوق آنها به دنبال انتخاب پزشک و انتخاب مدل بینی به عنوان راهبرد جراحی زیبایی هستند. مشارکت کنندگان پژوهش بعد از اقدام به جراحی بر اساس سه ملاک دستیابی یا عدم دستیابی به تصوّرات ایده آل بدنی، چگونگی درک خودپنداره و چگونگی اندیشه ی تغییر به سه سبک هویت ترمیمی با تجربه ی مثبت، هویت ترمیمی با تجربه منفی و هویت مشروعیت بخش دسته بندی شدند که نتایج جراحی زیبایی با توجه به سبک های هویتی آنان متفاوت است