آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۰

چکیده

این مقاله درصدد است تا از منظری جامعه شناختی به موضوع عواطف و جنسیت بپردازد. عواطف و جنسیت سازه ای اجتماعی و فرهنگی اند و متغیرهای اجتماعی–فرهنگی، در سطوح خرد و کلان، سهم بسزایی در برساخت جنسیت و کنش های عاطفی مثبت و منفی کنشگران اجتماعی دارند. اهمیت این موضوع زمینه ساز نگارش این مقاله شد و در فرایند تکوین از میان صور گوناگون عواطف، بر احساس غم تأکید شد. به منظور بررسی وضعیت احساس غم بین دو جنس، نخست چارچوب نظری منبعث از رویکردهای نظری جامعه شناسی عواطف و جنسیت تدوین و برپایه آن، پرسش ها و فرضیه هایی طراحی شد. کنشگران این بررسی، دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی بودند که به شیوه نمونه گیری طبقه ای نسبی و با حجم نمونه 381 نفر انتخاب شدند. نتایج نشان داد که احساس غم در بین دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد بیش از دیگر مقاطع و نیز در بین دانشجویان با پایگاه اقتصادی-اجتماعی متوسط، بیش از دیگران است. در بین متغیرهای جامعه شناختی اثرگذار بر احساس غم، ناتوانی در مدیریت عواطف، احساس بی قدرتی، ناهم نوایی و به تأیید اجتماعی نرسیدن بر احساس غم دانشجویان دختر و پسر و بی اعتمادی، تنها بر احساس غم دانشجویان دختر تأثیر دارد.

تبلیغات