هدف اصلی این پژوهش تعیین اثر واسطه ای راهبردهای نظم دهی شناختی هیجان در رابطه بین سبک های دلبستگی ایمن، اجتنابی و دوسوگرا با ناگویی هیجانی بود. 256 زن و مرد تهرانی (115 مرد، 141 زن) به صورت داوطلب در این پژوهش شرکت کردند. از شرکت کنندگان در پژوهش خواسته شد سیاهه دلبستگی بزرگسال (AAI؛ بشارت، 1384، 2011)، مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو (FTAS؛ بگبی، پارکر و تیلور، 1994) و پرسشنامه نظم دهی شناختی هیجان (CERQ؛ گارنفسکی و کرایج، 2006) را تکمیل کنند. نتایج نشان دادند بین سبک دلبستگی ایمن با ناگویی هیجانی رابطة منفی معنادار و بین سبک های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا با ناگویی هیجانی رابطة مثبت معنادار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان دادند دو دسته راهبردهای سازش یافته و سازش نایافته نظم دهی شناختی هیجان در رابطه بین سبک های دلبستگی و ناگویی هیجانی تاثیر واسطه ای دارند. سبک های دلبستگی ایمن و ناایمن از طریق راهبردهای سازش یافته و سازش نایافته نظم دهی شناختی هیجان در دو جهت متضاد تغییرات مربوط به ناگویی هیجانی را پیش بینی می کنند. بر اساس یافته های این پژوهش، می توان نتیجه گرفت تاثیر واسطه ای راهبردهای نظم دهی شناختی هیجان در رابطه بین سبک های دلبستگی و ناگویی هیجانی جزیی است.