یکی از مباحث وجود شناختی در فلسفه اخلاق، ساختار گزاره اخلاقی است؛ به این معنا که آیا مدلول قضیه ای مثل «راست گویی خوب است» اخبار است یا انشا؟ آیا انسان خوب بودنِ راست گویی را کشف می کند یا خوب بودن را برای راست گویی جعل می کند؟ نوشتار حاضر با بررسی آثار ابن سینا به روش توصیفی تحلیلی درمی یابد که برخی مبانی او همچون مبدئیت شریعت الهی برای اخلاق و مشهوربودن قضایای اخلاقی، با دیدگاه جعل قضایای اخلاقی سازگار است. ولی دیگر اظهاراتش، ازقبیل قراردادن اخلاق ذیل مباحث فلسفه و برهان پذیری گزاره های اخلاقی، غیرواقعی و ناشناختی بودن گزاره های اخلاقی را نفی می کند. از مجموع دیدگاه های شیخ الرئیس به این نتیجه می رسیم که دلایل واقعی بودن اخلاق قوی تر است و ابن سینا معتقد به اخباری بودن گزاره های اخلاقی است.