هدف اصلی پژوهش حاضربررسی رابطهٔ اخلاق حرفه ای و اعتماد سازمانی بر توانمندسازی روان شناختی معلمان بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی معلمان دوره متوسطه اول در مدارس دولتی در سال تحصیلی 1392 تا 1393در نواحی پنج گانه آموزش وپرورش تبریز، به تعداد 2100 نفر بودند. نمونه مدنظر براساس جدول مورگان 322 نفر بودند که این افراد با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای و نسبتی انتخاب شدند. روش این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه های اخلاق حرفه ای، اعتماد سازمانی سیدجوادین (1388) و پرسش نامهٔ توانمندسازی روان شناختی اسپریترز (1995) استفاده شد. ضرایب پایایی این پرسش نامه ها با استفاده از آلفای کرونباخ برای اخلاق حرفه ای (93/0=α) و اعتماد سازمانی (88/0=α) و توانمندسازی روان شناختی (87/0=α) به دست آمد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از همبستگی پیرسون با استفاده از نرم افزار22 SPSS استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین اخلاق حرفه ای و مؤلفه های آن با توانمندسازی روان شناختی همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. بین اعتماد سازمانی و توانمندسازی روان شناختی معلمان نیز رابطه مثبت و معناداری دیده شد. همچنین، نتایج آزمون رگرسیون حاکی از تأیید رابطه خطی برای پیش بینی توانمندسازی روان شناختی براساس اخلاق حرفه ای و اعتماد سازمانی بود. در پایان، نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین معلمان زن و مرد ازلحاظ متغیرهای مسئولیت پذیری، صادق بودن، عدالت، وفاداری، برتری جویی و رقابت، احترام به دیگران، همدردی با دیگران و اعتماد سازمانی تفاوت معنادار وجود دارد. درحالی که میان آن ها ازنظر رعایت ارزش ها و هنجارهای اجتماعی و توانمندسازی روان شناختی تفاوت معناداری وجود ندارد.