این نوشتار به «تحلیل محتوا»ی کتاب «سرالاسراء فی شرح حدیث المعراج» تألیف مرحوم آیت الله سعادت پرور و کتاب «جامع السعادات» تألیف علامه نراقی، از نظر میزان استفاده هر یک از آن ها از ادعیه در تحلیل های عرفانی و اخلاقی اختصاص دارد تا در مقایسه ای طولی و عرضی، ضمن معرفی عملی کارکردهای تحلیل محتوا در تحقیقات حوزه متون عرفان اسلامی، به ارزیابی نقش ادعیه در استنباط آموزه های عرفانی در مقایسه با استنباط آموزه های اخلاقی در دو کتاب مذکور بپردازد. چارچوب نظری این تحقیق، نظریات «اصول استنباط» و «درایه الحدیث» درباره ارزش استنباطی ادعیه است و روش تحقیق در این نوشتار، تلفیقی از تحلیل محتوا و روش کتابخانه ای است. نوع تحقیق، توصیفی تحلیلی است که در تجزیه و تحلیل، از روش کمّی و تطبیقی استفاده می کند. تحلیل محتوای این دو متن، از استفاده بیشینه هر دو منبع از ادعیه در استنباط های عرفانی نسبت به برداشت های اخلاقی حکایت دارد. همچنین این تحلیل نشان می دهد که سرالاسراء نسبت به جامع السعادات، در گستره بسیار وسیع تری از منابع ادعیه در این استنباط ها استفاده کرده و موفق شده است افق نوی منبع بودن ادعیه را برای عرفان مأثور، در رفتار پژوهشی خود به خوبی ترسیم کند. بنابراین، بر اساس این مطالعه می توان گفت از نظر این دو عرفان پژوه و اخلاق شناس، آموزه های مندرج در ادعیه، بیشتر آموزه های عرفانی را تشکیل می دهند تا اخلاقی. مشخص کردن دعاهایی که در استنباط های عرفانی بیشتر استفاده می شوند نیز از دیگر دستاوردهای این تحقیق است.