حارث مُحاسِبی زاهد، واعظ، محدّث، عارف، فقیه و متکلم قرن سوم است. رسائلی که از وی بر جای مانده، از منحصر به فرد بودن و راهگشاییشان برای دیگران حکایت دارند. کانون این مکتوبات نفس انسان است. محاسبی در آثار خود تنها قصد تحلیل یا تبیین نظری موضوعی را ندارد، بلکه نتیجهبخشی سخن نیز برای او مدّنظر است. وی از منابع چهارگانه (قرآن، حدیث، سنت و عقل) در آثار خود استفاده می کرده است؛ اما بیشتر از آنکه این منابع در بحث، برای او اهمیت داشته باشند، موضوع بحث برای او اصالت دارد. به همین دلیل به معنایی می توان وی را اصالت موضوعی دانست، نه اصالت روشی. از اینروست که بهوضوح میبینیم او بر یک نهج سخن خود را نمینویسد؛ گاهی بهعنوان فقیه و گاهی همچون صوفی یا متکلم سخن میگوید. میتوان گفت محاسبی از روش ترکیبی بهره می برد. علاوه بر آن، بخشی از آثار وی در حوزه تصوف، حاصل عبادت است نه تعقل محض. محاسبی مخالفان بسیاری داشته، اما در تالیف تحت تاثیر آنان قرار نگرفته است. از قرن ها پیش کوششهایی برای معرفی آثار محاسبی انجام شده است؛ اما به دلیل فقدان بخشی از آثار وی، این تحقیقات از جامعیت برخوردار نیست و محققان با توجه به آنچه در دسترس است و بر اساس شواهد، آثار محاسبی را معرفی میکنند. در این مقاله به معرفی تحلیلی روش تالیف آثار محاسبی می پردازیم.