مفاهیم نظری، به ویژه مفاهیمی که با انسان ارتباط دارند، عموماً معروض آرای مختلف واقع می شوند. از جمله این مفاهیم، « دین » و « اخلاق » است که همواره مورد چون و چرا قرار گرفته و به زعم بحث و بررسی های فراوانی که در این دو حوزه انجام شده است، اختلاف نظرها همچنان به قوت خود باقی اند. دین و اخلاق رابطه ای تنگاتنگ با یکدیگر دارند. کسان بسیاری هستند که معتقدند اخلاق، به نحوی از انحاء، نیازمند پشتیبانی دین است. در واقع، اخلاق متکی به مذهب و اعتقاد به پاداش و کیفرهای روزبازپسین، مجری و پشتوانه اصول اخلاقی می باشد. در وابستگی اخلاق به دین پرسش اساسی این است که ارزش های اخلاقی چه رابطه ای با دین دارند؟ در این مقاله نگارنده می کوشد که نشان دهد بر خلاف بینش مدرنیته و عصر روشنگری، انسان در برابر « ارزش» قرار گرفته است. مجموعه این ارزشهاست که « اخلاق » را می سازد. اخلاق انسانی، ارزشهایی اند که از فطرت نوعی انسان سرچشمه می گیرند و درجه تکامل نوعی انسان، بر حسب درجه رشد این ارزش های متعالی ارزیابی می شود و تکامل وجودی نوع انسان در طول تاریخ، در جهت تقویت این ارزشها حرکت می کند. در این راستا، مهم ترین رسالت ادیان، رسالت ترویج اصول و ارزش های اخلاقی است. از این رو، ادیان بر ارزش های انسانی و اخلاقی تأکید دارند؛ و هدف ادیان این است تا جامعه انسانی را انسانی تر و اخلاقی تر کنند و به تبع در اکثر ادیان، به ویژه دین مبین اسلام، ارزش های اخلاقی با دین سازگاری و وفاق دارند.