یکی از اساسی ترین فقدان ها برای کودکان زمانی رخ میدهد که یکی از اعضای خانواده از جمله پدر و یا مادر دچار مرگ شوند و فرزندان را در سوگ خود غمبار و اندوهناک سازند. کشیدن بار اندوه به همراه ابهام فرایند مرگ و علت آن بسیاری از کودکان را تا سر حد داغدیدگی، افسردگی، و اضطراب و حتی خودکشی سوق می دهد. مرگ یکی از اعضای خانواده ممکن است در اثر ابتلا به بیماری (مثلاً سرطان، ایدز) بلایایی طبیعی، تصادفات رانندگی، و یا عوامل دیگر باشد. مرگ برای کودکان توأم با ابهام و راز آلودگی است و کودکان نمی تواند آن را درک کنند. ازجمله وظایف اخلاقی در این زمینه درک درست شرایط کودکان وهموار سازی این اتفاق وچنین حادثه هایی برای کودکان است که مورد توجه متون دینی نیز می باشد.والدین توان و علم روشن نمودن پدیده مرگ را برای فرزندان خود ندارند و در این مورد احساس استیصال و ناتوانی می کنند مرگ یکی از اعضای خانواده می تواند قابل پیش بینی، ناگهانی و غیر قابل پیش بینی (مثلاً خودکشی)، و یا در اثر بلایای طبیعی (مثل زمین لرزه و توفان) باشد. هر کدام از این انواع مرگ تأثیرات متفاوتی در کودکان می گذارند و نظام خانواده را به نحوی از انحاء دچار مشکل می کنند. نشانگان داغدار شدن در کودکان زیادند که از جمله آن ها می توان به نشانگان فیزیولوژیکی (مثل سردردها)، نشانگان روان شناختی (مثل افسردگی، اضطراب) و مشکلات تحصیلی اشاره کرد. داغداری در اثر فقدان برادران و خواهران نیز اثرات بسیار نامطلوبی در فرایند رشد و سلامت روان کودکان می گذارد که در اصل مقاله به آن پرداخت شده است. مشاوره های روانی برای اعضای خانواده و کودکان می توانند در کنار مشاوره های معنوی به سلامت عاطفی کودکان کمک کنند و آنان را آرام تر سازد. اینگونه مشاوره ها با استفاده از مدل های مختلف روان شناسی و روان درمانی معنوی می توانند در کنار آمدن با کودکان با داغدیدگی کمک کنند وصبر وتحمل آنان را در برابر چنین مشکلی بالا برده ؛ از این مرحله به راحتی عبور کنند .