در این پژوهش برآنیم نخست رابطهی شکاکیت را با معرفتشناسی توضیح دهیم؛ و در ادامه بعد از تبیین موضع شکاکیت اخلاقیِ معرفتشناختی در یک ساختار کلی فلسفی و تعریف آن، تأثیر آن را در حوزهی عمل بیان کنیم. سپس اقسام شکاکیت اخلاقیِ معرفت شناختی و برخی از استدلالات آن را به اضافهی پاسخهایی که مخالفان در برابر این استدلالات ارائه کردند مطرح میکنیم. شکاکیتِ اخلاقیِ معرفتشناختی، قسمی از شکاکیت اخلاقی است که توجیه را در باورهای اخلاقی بررسی میکند. این شکاکیت معتقد است ما برای معرفت داشتن باید توجیه معرفتی، ایجابی، کافی و کامل داشته باشیم و بر آن است که ما در مورد هیچیک از معارف خود چنین توجیهی نداریم؛ لذا معرفت به معنای واقعی نداریم.