هدف: نگرش های ناکارآمد پیچیده ترین مسائل روانی شناختی جامعه امروزی است. که در دوران کودکی با نتایج و پیامدهای منفی و طولانی مدت از جمله افزایش میزان اختلال اضطراب اجتماعی پیوند دارد. با توجه به اینکه تنظیم هیجان نقش کلیدی در ایجاد علایم اختلال اضطراب اجتماعی دارد، هدف از پژوهش حاضر آزمون نقش واسطه ای تنظیم هیجان در رابطه بین نگرش های ناکارآمد و علایم اختلال اضطراب اجتماعی بود. نمونه پژوهش حاضر شامل 241 دانش آموز دختر مقطع متوسطه دوم شهر تهران بود که به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان به مقیاس اضطراب اجتماعی نوجوانان (SASA) ، مقیاس نگرش های ناکارآمد کودکان ونوجوانان (DAS-CA) وپرسشنامه تنظیم هیجانی (DERS) پاسخ دادند. در مطالعه حاضر به منظور آزمون نقش واسطه ای تنظیم هیجان در رابطه بین نگرش های ناکارآمد و علایم اختلال اضطراب اجتماعی از روش آماری مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که رابطه بین نگرش های ناکارآمد با تنظیم هیجان و اضطراب اجتماعی مثبت و معنادار بود. همچنین، در این مدل رابطه بین تنظیم هیجان با اضطراب اجتماعی نیز مثبت و معنادار بود. علاوه بر این، نتایج نشان داد که مدل مفروض واسطه مندی نسبی تنظیم هیجان در رابطه بین نگرش های ناکارآمد با اضطراب اجتماعی با داده ها برازش قابل قبولی دارد. نتایج کلی نشان داد از یک سوی، نتایج پژوهش حاضر از نقش تعیین کننده نگرش های ناکارآمد در پیش بینی علایم اختلال اضطراب اجتماعی حمایت می کند و از دیگر سوی، این نتایج نشان می دهد که تمایزیافتگی در مقادیر عددی منتسب به متغیر تنظیم هیجان در پیش بینی واریانس مشترک بین حلقه های مفهومی نگرش های ناکارآمد با اضطراب اجتماعی در نوجوانان ایفای نقش می کند.