واژه «هرمنوتیک» این فکر را به ذهن القا می کند که در علوم انسانی و اجتماعی تنها یک رویکرد روش شناسانه هرمنوتیکی وجود دارد. در حالی که این رویکردهای بسیار متنوع هستند. در هرمنوتیک برای مطالعه زندگی اجتماعی از دو مدل هرمنوتیک بازیابی یا سنتی و هرمنوتیک حدس و گمانی یا معاصر استفاده می شود. رویکرد هرمنوتیک سنتی یکی از روش های کیفی پژوهش در علوم اجتماعی برای دستیابی به معرفت دست اول از کنشگران اجتماعی است، اما هرمنوتیک معاصر یا حدس و گمانی از نحله های متأخر هرمنوتیک است که هدف آن فهم جریان خودفهمی هرروزه و نفوذ به آن، همچنین نمایان کردن واقعیت و معنی صحیح و زیرین کنش اجتماعی است که در ارتباط میان پژوهشگر، زمینه اجتماعی و کنشگران اجتماعی به وجود می آید. مقاله حاضر با استفاده از روش اسنادی، هرمنوتیک حدس و گمانی را که یکی از روش های متناسب با پژوهش های اجتماعی است، برجسته و معرفی کرده است. براساس یافته های این پژوهش، ادعای هرمنوتیک حدس و گمانی این است که خودفهمی که هرمنوتیک سنتی یا بازیابی بر آن تأکید دارد، معیوب است و فهمی که با بهره گیری از این نوع هرمنوتیک به دست می آید تنها ماسکی از واقعیت زیرین است. این در حالی است که هدف علوم اجتماعی از منظر هرمنوتیک حدس و گمانی، نفوذکردن به جریان خودفهمی هرروزه، نمایان کردن واقعیت و معنی صحیح کنش اجتماعی است که خود این هدف، ارتباط تنگاتنگی با تأکید متفکران علم اجتماعی بر سیالیت زندگی روزمره دارد.