فرقه طلوعی در اواخر دهه 30 شمسی، در منطقه نفت خیز جنوب و در میان قوم بختیاری ایجاد شد. این فرقه که دارای ابعاد مختلفی بود و از آن با عنوان طلوعی یا سروشی از آن یاد می شود، به یک فرقه یا شبه فرقه شباهت داشت که دارای آداب ورسوم و مراسم مخصوص، همراه با اوراد خاصی بود. مرام و مناسک این جریان، به نوعی افراد را به ترک دنیا و بی توجهی به آن سوق می داد. در میان بختیاری ها و در ناحیه مسجدسلیمان، شخصی به نام سرجیکاک (مشهور به سید جیکاک) حضور داشت که اصالتاً انگلیسی بود و با شرکت نفت انگلستان به بختیاری آمده بود. او در این ناحیه زندگی کرد و شناختی کافی از مردم به دست آورد. سپس هم زمان با ملی شدن صنعت نفت، این جریان را به راه انداخت تا مردم ناحیه را به این موضوع بی توجه کند. در این مقاله، به روش کیفی و با رویکرد پدیدارشناسانه، به بررسی یکی از جنبه های این فرقه پرداخته می شود. جمع آوری داده ها به روش نمونه گیری گلوله برفی و با مصاحبه با 14 نفر از افراد مختلف در شهرهای ایذه، مسجدسلیمان، فارسان، دهدز و برخی روستاهای اطراف آن انجام شد. این افراد، از برخورد با این فرقه عمدتاً تجربه شخصی مستقیم یا غیرمستقیم داشته اند. پرسش اصلی این پژوهش این است که آیا در فرقه طلوعی، عناصری از جادو وجود داشته است یا خیر. یافته های پژوهش، وجود عملی این نسبت را نشان نداد. درنهایت مشخص شد نقش افراد سرطلوع به دلیل نفوذ اجتماعی و کاریزمای شخصیتی آنان بوده است.